حدیث اذا قام القائم قامت القیامه

حدیث اذا قام القائم قامت القیامه

کوشا

چندین سال است که افرادی بظاهر تحت عنوان محقق ولی در باطن جهت نکته گیری و یافتن ایراد، آثار مقدسه دیانت بهائی را مورد کنکاش قرار داده و بر روی مواردی دست گذاشته و آنها را در بسیاری از سایت ها منتشر کرده و جنجالی برپا کرده اند. یکی از این موارد حدیث اذا قام القائم قامت القیامه است که اخیرا نیز در وبلاگ نگاهی دیگر، بین جنابان میلانی و تهرانی مورد گفتگو بود و خلاصه مطلب اینکه حضرت بهاءالله در ایقان شریف بیان فرموده اند که مراد از قیامت نه آنست که مردمان دریافته اند که دنیا به آخرمی رسد و همه چیز کن فیکون می شود تا به حساب مردمان رسیدگی شود ، بلکه مراد حقیقی ظهور پیامبر جدید است که بعنوان قیامت در کتب مقدسه قبل به ان بشارت داده اند و جهت روشن شدن ذهن مخاطب فرموده اند که : آیا روایت مشهور اذا قام القائم قامت القیامه را نشنیده اند…الخ


 

افرادی طبق نیت باطنی خود در اینترنت به دنبال مأخذ این حدیث گشته و آنرا بظاهر نیافته و جنجال بپا کرده اند که این حدیث را حضرت بهاءالله جعل کرده زیرا در کتب روائی شیعه اثری از این حدیث نیست و جناب میلانی در آخرین مقاله خود در سایت نگاه نوشتند که روایت بالمعنی این حدیث درکتبی مانند بحار الانوار جلد ۲۴ و کتاب المحجه فی ما نزّل فی ذکر القائم که ضمیمه کتاب غایه المرام سید هاشم بحرانی است و همچنین کتاب تاویل الآیات شرف الدین نجفی می توان یافت. ناگفته نماند که هرچند اینترنت یکی از اختراعات عجیب و شگفت انگیز قرن حاضر است و کار را برای محققین ساده کرده ولی از آنجا که کتب را بازنویسی می کنند ، لذا تحریف و دستبرد می تواند به متون این کتب راه یافته و آنها را از اصالت اصلی خارج کند لذا دنبال مرجع و منبع خبر گشتن در اینترنت گاهی بیهوده و اتلاف وقت است؛ به عنوان مثال حدیث ( فی سنه الستین ) را در کتب اینترنتی نمی توان یافت و حتی در کتب چاپی قبل از انقلاب هم به ندرت می توان دید که حدیث سنه ستین که به حدیث مفضل بن عمرو معروف است، در بسیاری از کتب حدیثی نقل شده ولی در حین چاپ و نوشتن، سنه ستین را به قصد یا به سهو به ( فی شهبه لیستبین) تبدیل کرده اند که نه تنها جمله ای بی معنی است بلکه در کتب حدیثی که اخیرا به صورت نرم افزار تحت عنوان جامع الاحادیث و گنجینه روایت که حدودا چهارصد جلد کتب حدیثی را در بر دارد و در دسترس همگان هم هست، واژه ( لیستبین) در هیچ حدیثی جز حدیث مفضل دیده نشده است؛ با این حال حدیث یظهر فی سنه الستین امره ویعلو ذکره را اول بار حضرت باب در کتاب مبارک دلائل السبعه و دومین دفعه حضرت بهاأالله آنرا در کتاب مبارک ایقان نقل فرموده اند .هرچند که مرجع این حدیث را در اینترنت نمی توان یافت ولی در بعضی از کتب خطی و چاپی قدیم می توان آنرامشاهده کرد. بعنوان مثال در کتاب المحجه فی مانزل فی القائم الحجه تالیف سید هاشم بحرانی صفحات ۲۲۶ و ۲۲۷ ، چاپ بیروت ، موسسه وفا، ذیل تاویل آیه صدم ، چنین آمده است:

قال المفضل: یا مولای فکیف بدو ظهوره (ع) قال: یا مفضل یظهر فی سنه الستین امره و یعلو ذکره، و شیخ احمد احسائی نیز در کتاب العصمه و الرجعه، صفحه ۲۳۹ این حدیث را از کتاب الحسین بن حمدان الحصینی چنین روایت کرده است : قال المفضل یا مولای فکیف فی ظهوره (ع) قال یظهر من سنه الستین امره و یعلو ذکره، ولی حاجی کریم خان کرمانی در کتاب فصل الخطاب صفحه ۸۴ این حدیث را چنین آورده : فی العوالم عن المفضل بن عمر قال المفضل مولای فکیف بدء ظهور المهدی ع و الیه التسلیم . قال یا مفضل یظهر فی شبهه ( من سنه الستین خ ل) لیستبین فیعلوه ذکره یظهره امره. یعنی در متن اصلی کتاب فی شبهه لیستبین آورده ولی سنه ستین را در حاشیه نوشته است و در بحار الانوار جلد ۱۳ نیز فقط روایت شده که فقال یظهر فی شبهه لیستبین امره و یعلی ذکره ؛( صفحه ۱۱۴۶ ترجمه علی دوانی) یعنی در وضع شبه ناکی ظاهر می شود تا امرش روشن گردد و ذکرش معروف شود که معنی امرش روشن شود کاملا بی معنی است زیرا امر آشکار می شود روشن نمی گردد.با این حال با رفتن به سایت الابراروجستجو در کتاب العصمه و الرجعه بازسنه ستین را نمی توان یافت هر چند که در ان کتاب موجود است لذا جستجوی حدیث اذا قام القائم… در اینترنت امری بیهوده است و بر رسی کتب خطی و چاپی نیزبعلت کثرت ان وقت طولانی و شخص بیکاری رامی طلبد که در توان کسی نیست.

ولی شیخ زین العابدین حمامی ، کتابی تحت عنوان ارغام الشیطان فی رد اهل البیان نوشته است که اخیرا در نرم افزار راهی به سوی حقیقت که مجموعه ای از ۳۱۳ جلد کتاب و مقاله ردیه بر آئین بابی و بهائی است ، منتشر شده که از کتب ردیه قدیمی هم است و جناب آقای میر سید محمد مجتهد بهبهانی تقریظی بر این کتاب نوشته با این عنوان که: کتاب مستطاب ارغام الشیطان فی رد اهل البیان که از آثار افاضت طبع معارف رتبت جناب مستطاب الاخ فی الله صاحب العلم و الیقین الثقه الامامی الشیخ زین العابدین الحمامی احسن الله عواقبه و اعلی مراتبه ، کتابیست مستطاب و برهانیست لا یستراب مشتمل است بر کلماتی ربانیه و شواهدی فرقانیه و دلایلی عقلیه … (صفحه ۳)

تقریظ سید محمد مجتهد بهبهانی را از این دیدگاه نقل کردم که من بعد کسی نگوید که زین العابدین نویسنده کتاب ، آدم بی سوادی بوده ومورد اعتماد نمی باشد. این کتاب در رد کتاب ایقان شریف نوشته شده است. نویسنده بعد از نقل فقراتی از ایقان مبارک چنین می نویسد: هرگاه این قائل بگوید شاهد و دلیل و قرینه بر اینکه مراد از قیامت در اغلب آیات قرآن همان قیام قائم است، دلالت خبر معروف اذا قام القائم قامت القیامه و اخباری که تفسیر آیات داله بر قیامت را بر قیام قائم می نماید: جواب این است. (صفحه ۳۲۵)

ملاحظه می فرمائید که نویسنده هم صحت حدیث را تائید کرده و هم اینکه آن را خبر معروف نامیده است و در ادامه آورده که :

اطلاق قیامت بر وقوع امر عظیم و بزرگ غیر مترقب به نا گهانی اطلاق شایع و استعمال متعارفی است؛ چنانکه من مات قامت قیامه نیز همین معنی است … با اینکه لفظ اذا قام القائم به موجب دلالت اذا ما توا قاموا این است که به مجرد وقوع قیام قائم قیامت حاصل شود ( صفحه ۳۲۶) …و اما جواب تفضیلی از آیات مفسره و خبر اذا قام القائم قامت القیامه، پس گوئیم اگر چه ممکن است حمل به معنی مذکور که وقوع امر بزرگی است نمود ( صفحه ۳۲۷)…پس قیام قیامت که زمان ظهور قائم است ، این قیامت صغریست که ظهورش از حتمیات است( صفحه ۳۲۸) …و از آنچه تا اینجا در معنی اذا قام القائم قامت القیامه گفتم و ما حصل مراد را بیان نمودیم.( صفحه ۳۲۹ ) این ها تعبیرات و تفسیرات نویسنده کتاب درمعنی این حدیث بود که نه تنها منکر آن نشده بلکه صحت آنرا پذیرفته و به تعبیر و تفسیر آن پرداخته است

وعالم ربانی حاجی شیخ عبدالرحیم نیز کتابی تحت عنوان رجم الشیطان فی رد اهل البیان که این هم ردیه ای است بر آئین بهائی و د رعنوان آن آمده که : هذا کتاب مستطاب رجم الشیطان فی رد اهل البیان از مصنفات عالم ربانی و فاضل صمدانی اعلم العلما الراشدین و افقه الفقها و المجتهدین، جناب آقای حاج شیخ عبدالرحیم سلمه الله تعالی ، در مورد این حدیث در صفحه ۱۳۸ کتاب چنین نوشته است:

و آن حدیثی که ذکر کرده که اذا قام القائم قامت القیامه صحیح است؛ یعنی فتنه و آشوب و اغتشاش می شود اگر مقصود از قیامت در آیات و احادیث قیام قائم هم باشد ، دخلی به ادعای تو ندارد.

وآقای احمد شاهرودی نیز کتابی در رد آئین بهائی با نام تنبیه الغافلین فی دفع شبهات المبطلین نوشته است که در مطلب چهارم از راهنمای دین در دفع شبهه در مورد حدیث اذا قام… نوشته است که : بلی آن کسی که به تکذیب تمام انبیا منکر قیامت کبری می شود و به روایت اذا قام القائم قامت القیامه دست از تمام نصوص الهیه بر می دارد … کتاب شبهات مبطلین جلد سوم صفحه ۲۰۳

وشیخ زین العابدین خان کرمانی از نواده حاجی کریم خان کرمانی درکتاب صواعق البرهان که در رد کتاب دلائل العرفان نوشته ، در مورد حدیث اذا قام … نوشته که :

اما در باب آنکه روایت کرده اذا قام القائم قامت القیامه عجاله که همچو عبارتی از اخبار نظرم نیست ولی در اخبار بسیار است که قیامت و ساعت و یوم دین و غیر اینها را بقیام قائم تفسیر فرموده اند و در این مطلب شبهه نیست ولی این تفسیرات دلیل این نیست که قیامت و ساعت منحصر است به یوم قیام قائم بلکه دلیل این است که برای قیامت دو معنی است بلکه سه معنی است که قیام قائم باشد و رجعت و قیامت به معنی اخصّ… صفحه ۴۳۵

با توجه به این نوشته ها واضح و مبرهن می شود که این حدیث از احادیث معروف و معتبر شیعی است که مورد تعبیر و تفسیر علمای شیعی قرار گرفته است و الا آنها نیز بتبع لاحقین که منکر وجود این حدیث شده اند می توانستند انکار کنند و چندین صفحه را در تفسیر و تعبیر سیاه نکنند. البته حجیت کلام الهی بنفسه است یعنی کلامی که مظهر الهی و پیامبر وقت بیان می فرماید ، همان حجت کافیه است و نیازی به شواهد بیرونی ندارد.چنانکه حضرت باب فرموده اند: جائیکه خداوند شهادت داده بکفایت کتاب بنفس آیات ، چگونه کسی می تواند بگوید کفایت نمی کند حجیت کتاب بنفسه ( کتاب منتخبات آیات از آثار حضرت نقطه اولی صفحه ۵۶) و نیز از لسان خداوند بیان فرموده که ،این است که من شهادت می دهم در این روز بر خلق خود و دون شهادت من نزد من لاشی بوده و هست ( منتخبات آیات صفحه ۶۰ ) یعنی وقتی که حضرت باب در مورد قیامت فرمودند که : مراد از یوم قیامت یوم ظهور شجره حقیقت است و مشاهده نمی شود که احدی از شیعه یوم قیامت را فهمیده باشد ، بلکه همه موهوما امری را توهم نموده که عند الله حقیقت ندارد و آنچه عند الله و عند عرف اهل حقیقت مقصود از یوم قیامت است این است که از وقت ظهور شجره حقیقت در هر زمان به هر اسم ، الی حین غروب ، آن یوم قیامت است( بیان مبارک فارسی صفحه ۳۰ ) میزان همین است و دلیلش هم خودش است که آیات الهی است اگر تمامی اهل دنیا منکر این حقیقت نیز شوند وهنی به امر الله وارد نمی آید. حضرت باب درتبیین یوم قیامت نه به آیه ای از قرآن کریم استناد فرموده اند و نه از حدیثی استعانت جسته اند و در واقع نیازی به آیات و احادیث قبل نیست تا در اثبات یا رد مطلبی از آنها استفاده شود . استفاده از آنها به منزله استفاده از نور شمع برای دیدن اشعه خورشید جهان تاب است و الا دلیل وجود خورشید خود خورشید است ان شاءالله اگر مقدور باشد در مقاله آتی در این موضوع مطالب بیشتر را با خوانندگان گرامی در میان خواهم گذاشت.انتهی

One Comment

  1. https://archive.org/download/83427393833/almhaja.pdf

    در این کتاب، صفحه ۲۲۷، سال ظهور، که سال ۶۰ (الستین) امده است.