مناصب سیاسی ملک شش دانگ مردان نیست

 

 fariba-mohajer-2 (1)

فریبا داوودی مهاجر

زنان برای رسیدن به مطالبات خود نیازمند همکاری تیمی هستند. فعالیت و کار تیمی کنشی متفاوت است که بدون  آن به مثابه  “ ابزاری شگفت انگیز “  نمی توانیم در دست یابی به مطالبات و پیشبرد کارزارهای مختلف اجتماعی از جمله کسب قدرت سیاسی برای زنان موفق باشیم . کار تیمی در چنین شرایطی هم الزامی است و هم ضرورت. درواقع تنها با کار تیمی است که می توان به اهداف بزرگ دست یافت. بنابراین چنانچه صد نفر دور هم جمع شویم و هزینه های سنگین صرف کنیم نمی توانیم به ارزش های کار تیمی ولو با پنج نفر دست یابیم و از آنجاییکه اصولا کسب قدرت سیاسی فرآیند پیچیده ای است برای بهبود فرآیندها باید به یادگیری و تمرین کار تیمی بپردازیم و نوآوری و خلاقیت و هم افزایی ناشی از آن را مشاهده کنیم.

در گام اول باید باور کنیم قدرت امری مردانه نیست . مناصب سیاسی هم ملک شش دانگ مردان نیست و سرقفلی آن را پیش پیش به نام مردان نزده اند و این مردان نیستند که شایستگی زنان را برای حضوردر عرصه عمومی تایید و یا رد می کنند.  همه انسان ها اعم از زن و مرد حق دارند که در سرنوشت سیاسی خود دخالت کنند ولی این حضور و تداوم حضور امری ساده و پیش افتاده نیست . پیش نیاز، برنامه و استراتژی می خواهد و پیاده سازی برنامه عمل آن بدون کار تیمی امکان پذیر نیست .

واقعیت این است که حضور و مشارکت حداقلی زنان در طول انقلاب و پس از آن در جهت تقویت قدرت مردان بوده و زنان هرگز درمقابل این خدمت، سهمی از آن قدرت دریافت نکرده و سهمی درتصمیم گیری ها نداشته اند.

 زنان پایه های قدرت مردان را محکم کردند و حالا اگر قرار باشد سهم خواهی کنند به راحتی نمی توانند چرخ بازی را به نفع خود تغییر دهند. این تغییر نیازمند آموزش، تلاش، آگاهی و ظرفیت سازی مداوم و پیگیر است تا عینیت پیدا کند.

در مقاله قبلی در همین وب سایت درباره ضرورت حضور زنان در قدرت مطالبی ارائه شد اما در این نوشتار به نقش سازماندهی، هدایت و رهبری می پردازیم. هدایت و رهبری که به زنان قدرت می دهد به حیات خود در مقابل رقیبان ادامه و عقب افتادگی تاریخی خود را جبران کنند. فعالیت تیمی می تواند ما را درمقابل پیچیدگی ها و مخالفت هایی که حتی زیر چتر روشنفکری خودش را نشان می دهد توانمند کرده و ظرفیت های پراکنده را به شکلی از سرمایه انسانی به عنوان سرمایه اصلی مطرح کند.  تنها بافعالیت تیمی است که اهمیت و ارزش تک تک افراد متبلور می شود و خلاقیت، نوآوری و ارزش منابع انسانی در جنبش زنان را شفاف می کند. اگر جنبش زنان نخواهد تن به فعالیت تیمی بدهد باید شکست را پیش بینی کند .

واقعیت این است که فعالان جنبش زنان در برابر آینده مسئولیت تاریخی دارند و باید جاده ای صاف را برای مدیران زن آینده تدارک ببینند. بقای جنبش زنان به آموزش و تداوم حرکت در نسل آینده بستگی دارد و صد البته که صاف کردن این جاده همت و حمایت و ممارست می خواهد. شناسایی و تربیت زنان قدرتمند در آینده از مهمترین راهکارهای توسعه و بقای حرکت زنان در ایران است .

تیم چه می کند ؟

ابتدا باید بدانیم فعالیت تیمی با فعالیت گروهی فرق دارد . اگر این تفاوت را متوجه نشویم در زمان سازماندهی با مشکل عملی برخورد می کنیم .  یک عده که با هم کار می کنندو حتی هدف مشترک دارند لزوما تیمی کار نمی کنند. “یک تیم به تعدادی از افراد گفته می شود که دارای مهارت های  تکمیل کننده ی یکدیگر هستند و دارای مقاصد، اهداف، و رویکردی مشترک  که بر مبنای آنها به هم پیوند می خورند و به یکدیگر تکیه می کنندو به هم وابسته اند و اثر متقابل بر هم دارند. اطلاعات میان آنها می چرخد و در تصمیم گیری ها مشارکت می کنند . مسئولیت متقابل و پاسخ گویی همگانی دارند و خود را مسئول نتایج می دانند . ”

برای آنکه این واژه را به خوبی دریابیم باید ببینیم تیم چه می کند تا بگوییم تیم چیست. زنانی که برای دستیابی به قدرت و یا مطالبات دیگر کار تیمی انجام می دهند باید بدانند که بدون همکاری با یکدیگر هیچ شانسی ندارند و باید درک روشن و شفافی از آنچه می خواهند داشته باشند به دست آورند. زنان باید به شکوفایی و موفقیت یکدیگر متعهد و به یکدیگر اعتماد داشته باشند . چنین فعالیتی آسان نیست ولی وقتی افراد بدانند که تنها با فعالیت تیمی در هسته های مختلف است که می توانند به انتظارات واقعی خود دست پیدا کنند حتما چنین فعالیتی را انتخاب می کنند .

پاتریشیا، جی آدِسو معتقد است اعضا تیم در سطوح بالای ارتباطی قرار دارند و به یکدیگر خوش بین هستند . از یکدیگر انتظارات بالا دارند و متعهد به اهداف مشترک هستند و خوش بینی رمز موفقیت آنهاست . ۱

ما باید تلاش کنیم به چنین سمت و سویی حرکت کنیم . همچنان که جنبش زنان در بسیاری از فعالیت های اجتماعی پیش تاز بوده باید در همین موضوع هم با راهبرد درست عمل کند .

نفش زنان در دموکراسی سازی

دموکراسی بدون نهادهای مدنی “ مستقل و پیشرو “ نمی تواند دموکراسی واقعی باشد. جعل دموکراسی است. عروسکی نمایشی که دل ما و شما را خوش کند. هر دولتی که جامعه مدنی نداشته و ادعای دموکراسی کند به یقین دروغ می گوید. ما نیازمند انسان های دموکرات برای ساختن جامعه دموکرات هستیم و جنبش زنان بخشی از جامعه مدنی هستند که  آرماتوربندی و زیر ساخت  دموکراسی را تولید می کنند، زنانی که قدرت ندارند نقشی در دموکراسی سازی ندارند، زنانی که نتوانند در رقابت ها انتخاباتی چانه رنی کنند چگونه می توانند مطالبات خود را روی میز بریزند و سهم خواهی کنند. این زنان تنها عروسک های خیمه شب بازی هسنتد که برای خفه کردنشان می گویند  از دامان شما مرد، آنهم مرد به معراج می رود .

در این مسیر جامعه مدنی با احزاب سیاسی هم مسیر است. راه هر دو از ارتقا آگاهی و آموزش های مدنی می گذرد. آگاهی رمز پیروزی بر جامعه تک صدایی است. بنابراین چنبش زنان در مقابل دموکراسی سازی نیر مسوول است .۲

زنان بدون مطالبه قدرت و تمرین مشارکت نخبگی را تجربه نمی کنند و هر چه زنان را از مشارکت دور نگه داریم در واقع می خواهیم آنها را از قدرت دور نگه داریم. مراودات قدرت است که نخبه می سازد. قدرتی که می تواند تغییر ایجاد کند نه قدرتی که سمبولیک است و برای بستن دهان یا نشان دادن آمار ارائه می شود .

دست آوردهای شکننده و زنان بی قدرت 

واقعیت این است که حاکمان در ایران نمی خواهند زنان به قدرت دست یابند و می دانند دست آوردها در چنین شرایطی برگشت پذیر و شکننده است. مردان دین هم که همه مسائل مربوط به زنان را با سلیقه های خودشان تعبیر و تفسیر می کنند. مشکل اساسی هم در قانون اساسی ایران نهفته است، همچنین زنان شهرستانها و شهرهای کوچک همچنان ضعیف نگه داشته شده اند و هنوز ما در کشوری به سابقه و قدمت ایران یک استاندار زن نداریم و نقش ارتقا آگاهی در شهرهای کوچک نسبت به حقوق زنان الزامی است. زنان هیچ نقش تعیین کننده ای در قوه قضاییه ندارند و این بدین معناست که زنان قدرت تشخیص ندارند. در پایان باید گفت از این همه رای که زنان به مردان داده اند چه دست آوردی نصیب زنان شده است؟

http://fekreno.org/articlefekreno/arfek526.htm

http://www.acsf.af/index.php?option=com_content&view=article&id=42:2011-06-24-08-۴۴-۴۰&catid=17&Itemid=8

Comments are closed.