روح جنبشی را که آغاز کردیم دریابیم

384194_4321054337524_857885708_n

روح جنبشی را که آغاز کردیم دریابیم

فریبا داودی مهاجر

از قرار موضوع منع زنان از دست یابی به مقام ریاست جمهوری درایران به بوته فراموشی سپرده شده و درمطالبات زنان به حاشیه رانده شده است . درحالیکه چنین حقی یک اولویت استراتژیک برای زنان است که از طریق دستیابی به قدرت و توانایی تغییر، می توانند راه پر پیچ وخم رفع تبعیض را طی کنند.

منع زنان از ریاست جمهوری که در قانون اساسی آمده است تبعیضی آشکار علیه زنان است که نشان دهنده نگاه واضعان قانون و حاکمان تازه از راه رسیده به شناسایی حقوق اولیه زنان بود که از روز اول انقلاب تاکنون ادامه دارد.

این مانع قانونی نه تنها نقض حقوق شهروندی زنان ، بلکه اهانتی بزرگ به شخصیت و هویت و انسانیت زنان تلقی می شود. تنها اصل مربوط به این سوال در قانون اساسی، اصل یکصد و پانزدهم است که می گوید:

« رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی الاصل ، تابع ایران ، مدیر و مدبّر ، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی ، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.»

با اینکه کلمه رجال می توانست به معنای شخصبت سیاسی معنا شود ، “مرد “ معنا شد و بدین ترتیب مردان انقلابی ایران با یک قیام و قعود  زنان را لایق ریاست جمهوری ندانستند تا برتری همه جانبه آنها از خانه تا جامعه به زور قانون و شرع و تیغ حفظ شود .

منع زنان از رسیدن به ریاست جمهوری و دهها مانع و سیاست گذاری که زنان را برای رسیدن به پست های ارشد به عقب می راند در حالی انجام می شد که از همین زنان می خواستند کرورکرور در انتخابات شرکت کنند و به باقی ماندن مردانی در قدرت مشارکت کنند که زنان را قابل مقام ریاست جمهوری نمی دانستند و در همه این سال ها به بهانه هایی چون وظیفه دینی ، عقب راندن دشمن و انتخاب بین بد و بدتر همه را به تایید قوانینی تشویق کردند که نتیجه ای جز تداوم تبعیض برای زنان و اقوام و هر گروهی غیر از خودشان نداشته است.

شایدانتظار زیادی باشد از مردانی که باور دارند پیامبر اکرم فرموده است « لن یفلح قوم ولوا أمرهم امرأهٔ»گروهی که زن بر آنان حکومت و رهبری کند هرگز رستگار نمی شوند و حاضر هم نیستند در این برداشت ها استنباط و تجدید نظری مطابق همان شرع اسلام کنند اما نقش ما زنان و مردانی که زیربار چنین قوانینی زندگی می کنیم و تبعات چنین نگاهی به زنان را در همه زندگی تحمل می کنیم چیست ؟ وظیفه ما در قبال قوانین و نظرات تحقیر کننده ای که زنان را همچنان زیر دست می خواهند چیست .

سی و هفت سال از انقلاب اسلامی گذشته است و سی و هفت سال زمان طولانی است . زمانی که اگر با برنامه و نگاه درست به زنان پیش می رفت می توانست دست آوردهای زیادی در جهت رشد و پبشرفت زنان و جامعه فراهم کند . زمانی که ما هر روز در حال از دست دادن آن هستیم و به دهها دلیل در این وانفسای جادو شده امکان بهتر شدن را از دست می دهیم .

محمد بهشتی نایب رئیس مجلس خبرگان پس از تدوین این قانون می گوید:

«در اینکه خانم ها می توانند رئیس جمهور باشند یا خیر، در میان فقها، چه در میان مراجع و چه در میان فقیهان مجلس خبرگان، نظر یکسانی وجود نداشت. عده ای آن را منطبق با موازین اسلام می دانستند و عده ای نمی دانستند. قانون اساسی ناچار بود به گونه ای تنظیم شود تا پشتوانه اسلامی و اعتقادی و دینی آن محکم باشد . این مسئله ای است که از نظر زمان با آن روبه رو خواهیم بود. ولی معلوم باشد که این مسئله در روند زمان باید همچنان مورد توجه قرار بگیرد و همه خواهران و برادران به این موضوع اهمیت بدهید که قانون اساسی شما قانونی باشد که لااقل از طرف دو سوم مردم تان مورد حمایت قرار گرفته باشد. این خیلی مهم تر است.

و اگراینگونه است که محمد بهشتی نایب رئیس مجلس خبرگان می گوید پس چرا وارثان قدرت ،امروز چنین قانونی را به رای و رفراندوم مردم نمی گذارند و همچنان بر قوانین نابرابر پا فشاری می کنند و ملتی را در معرض فرو پاشی قرار داده اند .

واقعیت این است که آیت الله خمینی که می گفت : « مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیّم ندارند و هیچ فرد یا گروه و دسته ای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند، همه این ها را در شعار می گفت و خود را قیم مردم می دانست و نظامی بر پا کرد که همه جانبه خود را صاحب اختیار ملتی کرد که هیچ ربطی به او و دین حکومتی و دین سیاسی اش نداشتند . دینی که وجه المصالحه قدرت روحانیونی شد که از دین جز تخم نفاق و نفرت میان مردم و دشمن پروری نتیجه ای نداشت .

امروز بحث ریاست جمهوری زنان به حاشیه رانده شده و حتی فعالان زنان و رسانه ها به آن نمی پردازند درحالیکه که زمانی نه چندان دور به دلیل فعالیت های زنان انواع و اقسام سخنرانی ها و مصاحبه ها با محوریت همین موضوع برگزار و حاکمان را مجبور به پاسخگویی ولو در ظاهر می کرد. امروز بحث ریاست جمهوری زنان و حتی موضوعات دیگری که همچنان زنان را در عقب قافله نگه می دارد یک موضوع کناری است چرا که زنان ما نیز کناری نشسته اند و امیدوارند معجزه ای این قوانین تکه پاره را رفو کنند . معجزه ای که هیچگاه اتفاق نمی افتد .

نکته جالب این است که این مطالبات ظاهرا از صدر اسلام وجود داشته است همچنانکه در روایت امده است، ام سلمه یکى از همسران پیامبر روزى به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: چرا مردان به جهاد مى‏روند و زنان جهاد نمى‏کنند و چرا براى ما نصف میراث آنها مقرر شده اى کاش ما هم مرد بودیم و همانند آنها به جهاد مى‏رفتیم و موقعیت اجتماعى آنها را داشتیم و همانند این پرسش‏ها را دیگر زنان نیز از پیامبر(ص) مطرح کرده بودند که این آیه نازل شد: «برترى‏هایى که خداوند نسبت به بعضى از شما بر بعضى دیگر قرار داده آرزو نکنید .

مطالباتی که هنوز با هیچ معجزه ای تا کنون رفع نشده و همچنان رفع نخواهد شد مگر آنکه زنان روح جنبشی را که آغاز کردند دریابند و درکنارهم با روش های مختلف این جوانه تازه از زمین رسته را با عشق و امید و آرزوهای مشترک آبیاری کنند .

ما زنان ایران باید قدم هایمان را از این هم فراتر بگذاریم . گام هایی که هیچ زنی به واسطه قانون و سلیقه و تبلیغات از حقوق برابر محروم نماند و تبدیل نشود به بخشی از جامعه که نه زنده است و نه مرده  . جامعه ای که هر روز نه از روبرو که از پشت تیزی خنجر را حس می کند و هم چنان خنجر می خورد از پشت .

Comments are closed.