سرهنگ های گاز انبری در میدان ؛ حقوق دان کجاست ؟

gbhgjg-270x300

سرهنگ های گاز انبری در میدان ؛ حقوق دان کجاست ؟

سید مجتبی واحدی

سه سال و دو ماه قبل در جریان‌مناظرات انتخاباتی ، از هشت‌کاندیدای حاضر در عرصه انتخابات ، هفت‌کاندیدا نظرات مشابهی در اکثر زمینه ها داشتند و تنها سعید جلیلی بود که یک‌تنه از برخی سیاست های شکست خورده دفاع می کرد. بر همین اساس ‌ حسن‌ روحانی برای غلبه بر رقبا  به سخنانی نیاز داشت که او را کاملا متفاوت با سایر کاندیدا ها نشان دهد . معرفی خود به عنوان حقوقدان و نامگذاری مهم‌ترین رقیب خویش  به عنوان‌”سرهنگ” تاکتیکی بود که روحانی به این منظور انتخاب کرد.‌ برخی تحلیلگران نزدیک به روحانی ،همان جمله ” من حقوقدانم سرهنگ‌ نیستم‌” را موثرترین جمله انتخاباتی او  دانستند که البته با حمله ” گاز انبری ” به رقیب اصلی تکمیل شد.

سه سال بعد از پیروزی حقوقدان بر سرهنگ ، ظاهرا عرصه سیاسی ایران‌دچار تغییر عمده شده و اینک‌”سرهنگ ” ها حمله گازانبری را آغاز کرده اند.  اما این‌بار حمله گاز انبری ،نه متوجه یک کاندیدای ریاست جمهوری بلکه متوجه مردمانی است که به کاندیدای غیر مطلوب رای داده اند. می توان حدس زد با نزدیک تر شدن انتخابات ریاست جمهوری ، بر تعداد حمله کنندگان‌افزوده شود و آنان‌ سوژه های بیشتری برای به کار گیری گاز انبرهای خود پیدا کنند.  سرهنگ های حکومتی بر این‌باورند که رای مردم‌در  سال نود و دو ، ‌بیش از آنکه تایید روحانی از سوی رای دهندگان باشد پاسخ منفی آنان‌به تفکر سرهنگی در عرصه های فرهنگی و سیاسی بوده است نظامیان‌کودتاچی در ایران، معتقدند اگر انتقام سال نود  ودو را از مردم‌ نگیرند اقشار گسترده تری از ملت برای مقاومت در برابر نظامیان حاکم‌ تشویق خواهند شد.

اگر از این زاویه به برخی تحرکات و تحولات ماههای اخیر نگریسته شود نقش  نیروهای نظامی -امنیتی  و قوه قضائیه تحت امر ایشان، با سهولت بیشتری قابل تحلیل خواهد بود. به نظر می رسد بسیاری از اقدامات سخت گیرانه در عرصه های اجتماعی و فرهنگی ، تحمیل محدودیت‌های بیشتر ‌ بر فعالان مدنی ،گسترش فشار علنی بر اقلیت های مذهبی و سیاسی و نیز روند جدید دستگیری ایرانی های دوتابعیتی که به ایران‌سفر می کنند حلقه های یک زنجیره هستند که هدف همه آنها اثبات ناکارآمدی دولت روحانی در دفاع از حقوق شهروندان‌است‌.  متاسفانه  دولت نیز به صورت خواسته یا ناخواسته ،به اهداف سرهنگ های گازانبری کمک کرده است. از نخستین روزهای استقرار دولت روحانی ،بسیاری از ناظران بی طرف به او هشدار دادند که در برابر نقض حقوق شهروندی هموطنان ،سکوت نکند . اما در مقابل ، گروهی از اصلاح طلبان و حامیان روحانی ،با طرح ادعاهای واهی ،خواستار کنترل مطالبات از دولت شدند. ادعای این گروه آن بود که روحانی برای پیشبرد مذاکرات هسته ای ،به آرام‌نگه داشتن فضای سیاسی کشور و عدم‌تحریک‌محافظه کاران‌قدرتمند ،نیاز دارد. حتی زمانی که وزیر خارجه دولت روحانی ،وقیحانه اعلام‌کرد “در ایران کسی به خاطر عقیده اش زندانی نمی شود ” همین طرفداران‌مامور و معذور ، به جای تقبیح این دروغ آشکار ، حملات خود را متوجه منتقدان‌کردند. در آن زمان ، ‌توجیه فریب کارانه این بود که “دولت برای پیشبرد مذاکرات هسته ای ، باید امتیازاتی به جناح های قدرتمند داخلی کشور بدهد”.  این ادعای غیر صادقانه در حالی مطرح‌می شد که رهبر نظام و زیردستان او به شدت به رفع تحریم‌ها نیازمند بودند و رفع تحریم‌نیز جز از طریق پیشبرد مذاکرات هسته ای محقق نمی شد. به عبارت دیگر ،رفتار داخلی  دولت ‌یازدهم‌ و حمایت رئیس جمهور از حقوق مدنی شهروندان‌هیچگونه تاثیر منفی بر روند مذاکرات هسته ای نداشت و حتی می توانست به افزایش‌قدرت روحانی در داخل کمک‌کند.‌

مناسفانه  بیش از نیمی از دوره  چهار ساله ریاست جمهوری روحانی،  با نقض بسیاری از حقوق اولیه ایرانیان توسط کودتاگران مسلط بر نهادهای قدرت سپری شد بدون آنکه او واکنش درخور از خود نشان دهد. این بی تفاوتی غیر موجه ، موجب جسارت عناصر سرکوبگر و حامیان‌آنان‌شد . آنچه در سال چهارم‌ریاست جمهوری روحانی شاهد هستیم‌در واقع ثمره بذری است که “سرهنگ های گازانبری “در ابتدای روی کار آمدن روحانی کاشتند و او با سهل انگاری های مکرر در دفاع از حقوق اساسی مردم، آن را آبیاری کرد.‌اینک ‌نه‌ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است . حامیان رئیس جمهور فعلی ،  حرف زیادی برای گفتن به رای دهندگان‌ ندارند در حالی که جبهه مقابل هر روز در حال تکمیل حمله گازانبری خویش به مردم‌است. مثلا  دولت در اقدامی دیرهنگام از حقوق برگزارکنندگان‌کنسرت ها دفاع می کند و در مقابل ،در اقدامی بی سابقه ، ابلاغیه ستاد کل نیروهای مسلح ،‌برای گازگذاشتن دست نیروهای نظامی و انتظامی در برخورد با کنسرت ها صادر می شود.‌ به بهانه مقابله با “پروژه نفوذ دشمن ” عده ای از روزنامه نگاران‌بازداشت  و برخی فعالان‌اقتصادی دو تابعیتی ، به زندان‌حفاظت اطلاعات سپاه منتقل  می شوند.    انگیزه سرهنگ های گاز انبری برای به شکست کشاندن‌دولت در حدی است که با سخنرانی های علنی و هشدارهای تریبونی ،همه علاقمندان‌به سرمایه گذاری در ایران – اعم‌از ایرانی و خارجی – را به وحشت می اندازند  که نتیجه این‌وحشت آفرینی را می توان در توقف سرمایه گذاری ها مشاهده نمود.

معتقدم‌ مهم‌ترین‌بخش از حمله گازانبری نظامیان‌به دولت و مردم ،آغاز مجدد نقش آفرینی علنی سپاه در دستگیری ها و گسترش روز افزون‌این‌نقش است. اگر تا پیش از این‌،  اقدامات قضایی  سپاه به پایتخت و برخورد با سرشناسان‌سیاسی محدود می شد اینک واحدهای سپاه در شهرستانها نیز برخورد  سازمان یافته با فعالان سیاسی و مدنی را آغاز کرده اند. دستگیری عده ای  از فعالان مدنی  در  استان کهکیلویه و بویر احمد -شهرستان گچساران‌- به دست نیروهای سپاه،   بازداشت یک‌بانوی ایرانی -انگلیسی توسط سپاه کرمان و نیز افزایش حملات واحدهای سپاه به محافل جشن‌و شادی جوانان در شهرستانهای مختلف از نمونه هایی است که نقش‌آفرینی سازمان یافته سپاه در اقدامات سیاسی -قضایی را آشکار می سازد. حضور مستقیم و عریان‌حفاظت اطلاعات سپاه در بازداشت تعدادی از مدیران‌بانکی ،بخش دیگری از سناریوی نوشته شده توسط مقامات عالیه برای اعلام‌بازگشت “سرهنگ ها “به همه عرصه ها و ناتوانی “حقوقدان “در برخورد با آنهاست.  در کنار این اقدامات ، گستاخی  چماقداران‌حکومتی و رسانه های وابسته به آنها در توهین و  تحقیر شخصیت های محبوب سیاسی و فرهنگی ،از دیگر پیام‌های حضور پرتوان‌سرهنگ ها در همه عرصه هاست. اهانت آشکار “یا لثارات”  به هتر پیشگان و هنرمندان  را می توان بخشی از همین‌ماجرا دانست.

متاسفانه روحانی بسیاری از فرصت ها را ازدست داده و سنگرهای فراوانی را به حمله کنندگان‌گازانبری واگذار کرده است. اکنون باید به انتظار نشست تا تحرک‌احتمالی دولت و رئیس آن‌،  برای اثبات ترجیح “حقوق دانی بر سرهنگی ” را مشاهده نمود. آقای حقوقدان !سرهنگ ها حمله گازانبری را آغاز و هر روز حلقه محاصره را تنگ‌تر می کنند. آیا نمی خواهید برای دفاع از حقوق تضییع شده اقلیت ها و اقشار گوناگون‌جامعه ،گامی بردارید ؟

۲ نظر

  1. تحلیل تان از وضعییت امروز عینی واقعی و بسیار زیباست ممنونم ازاین بابت

  2. محمود نصوحی says:

    باسلام
    خوشنود میشوم به هشدار جانانتان اضافه نمایید که سرفقیه درخواب آن دانشجوی منتقد ” حقه جلف دودوزه کرد، که دادوبیداد و من پیرمرد بزرگ به مسئله حصر حساس هستم!
    خب، یعنی چه؟