شلیک به قلب اصغر نحوی در پایتخت، فرمان آتش به اختیار

خانم آصمه جهانگیر؛ سلام
شلیک به قلب اصغر نحوی در پایتخت، فرمان آتش به اختیار
فقر و نارضایتی اجتماعی روز افزون و تضادهای تئوریک رژیم برای صدور انقلاب در رأس حاکمیت و سقوط هژمونی ولایت فقیه در میان توده های مردمی سوء مدیریت در ارگانهای به اصطلاح حکومتی و بانکهای عمدتا وابسته به نیروهای امنیتی و سپاه و بالا کشیدن پول مردم، حرکت های اعتراضی مردم از کارگران و معلمان و سایر جامعه به جان آمده در سراسر ایران دلایل واقعی فاجعه مرگ جنایتکارانه اصغر نحوی در پایتخت جمهوری اسلامی را نشان میدهد در یک کلام خشم سوزان مردم از ظلم و بی عدالتی تحمیلی است، شلیک مستقیم به قلب اصغر نحوی توسط مزدوران آتش به اختیار بی شک شلیک به قلب توده های جامعه معترض نسبت به رژیم آخوندی است که بیش ۳۸ سال اعدام و شکنجه و زندان تابلوی تمام قدی از چهره زشت و غیرانسانی خود را به نمایش عموم جهانیان گذاشته است.
رفتارهای غیرانسانی و ظالمانه در خیابانها به بهانه امر به معروف و نهی از منکر و برخوردهای شریرانه و سلبی مزدوران آتش به اختیار با دختران و پسران نوجوان و جوان به بهانه بی حجابی و بدپوششی توهین به شعور ایرانیان است. توهین به خواست و اراده نسل جوان برای آزادی است این در حالی است که رژیم در باتلاقی از فساد سیستماتیک دست و پا میزند سوء مدیریت در ارگانهای حکومتی و دولتی از قبیل رانتها، چپاول و دزدی میلیاردها دلار از دارایی های ملی، دخالتهای غیرانسانی در منطقه و مباشرت در کشتار مردم و همراهی با رژیم شرور منطقه (بشاراسد) و شرکت در کشتار مزبوحانه کودکان و زنان سوریه و آواره کردن بیش از ۵ میلیون انسان و حمایت از گروه های تروریستی در عراق، یمن، لبنان، بحرین و … و پیاده سازی برنامه های غیرسازنده و هنجارشکنانه جهانی از قبیل موشکی و هسته ای و تحمیل میلیاردها دلار خسارت به مردم و همچنین تعمیق روزافزون تبعیض نژادی، مذهبی، سیاسی و بی عدالتی آشکار در رفتارهای قوه قضائیه تحت امر ولی فقیه و ادامه اعدام ها، شکنجه ها، زندان و گروگانگیری مخالفین و خانواده هایشان از روزنامه نگار و فعالین حقوق بشر و قومی و مذهبی که در حال حاضر در زندان دو تن از مسیحیان به نام های ابراهیم فیروزی و امین افشارنادری در اعتصاب غذا هستند و قبل از آن نیز رسول حردانی و اسماعیل عبدی و آتنا دائمی در اعتصاب غذا بودند. و همچنین شکاف عمیق بین لایه های فقیر و ثروتمند (بخوانید مزدوران حکومتی) جامعه و فروپاشی کانون اصلی جامعه یعنی خانواده از طریق تزریق مواد مخدر و فقر اجباری در بین جوانان و لایه های مختلف اجتماعی، حاشیه نشینی و بی کاری سازمان یافته و … و هزاران هزار درد و رنجی که به مردم در ۳۸سال گذشته تحمیل شده است.بر همین اساس است که میبینیم دختران و پسران در برابر این ظلم تاریخی سکوت اختیار نکرده و قهرمانانی همچون ندا و سیاوش و نحوی ها در خیابانها و کوچه های شهر چه به صورت گروهی و چه انفرادی، قیام میکنند و خود را در معرض گلوله های مستقیم جنایتکاران قرار میدهند تا گواهی باشد بر آنچه در سطر سطر تاریخ مبارزات مردمی در ایران که این روزها شاهد آنیم نوشته شود اینجانب به عنوان یک زندانی سیاسی که بیش از ۱۷ سال خود و خانواده ام در کانون شدیدترین شکنجه ها، تبعیضها و رفتارهای غیرانسانی و غیرقانونی قرار گرفته ایم از درون زندان دیکتاتور به خانواده اصغر نحوی درود میفرستم و مایلم عرض کنم در دردها و رنج های این خانواده عزیز و قهرمان ملی خودم را شریک میدانم و بگویم همانگونه که اصغر در لحظه آخر گفت نه فقط جانمان را بلکه قلب هایمان را فدای وطن خواهیم کرد زیرا می دانیم و باور داریم که طبیعت رو به تکامل و بشر رو به پیشرفت و آزادی است و هیچ حکومت ظالمی تاب به بند کشیدن آزادی های مردم را تا به ابد نخواهد داشت، رژیم آخوندی بخاطر ظلم و ستم و رفتارهای شریرانه و اعدام بیش از ۱۲۰هزار زندانی سیاسی و ترورهای خیابانی در ایران و دیگر کشورها محکوم تاریخ شفاهی و کتبی مردم ایران است و در آینده نه چندان دور در معرض دگرگونی اساسی و تاریخی و سقوط عمیقی قرار خواهد گرفت باور داریم و میدانیم تا انقلاب مردمی فاصله چندانی باقی نمانده است و گویی زایمان انقلاب به ضرورت تاریخی خود نزدیک شده است، زنده باد اصغر نحوی، زنده باد انقلاب، زنده باد ایران
این پیام تک تک زندانیان سیاسی است از هر باور و عقیده و مذهب و مرام سیاسی از درون سیاه چاله های قرون وسطایی رژیم آخوندی به مردم جهان و ایران است.
خانم آصمه جهانگیر، آنچه نوشته شد و آنچه گفته شد تنها بخش کوچکی از تاریخ و فاجعه انسانی موجود در جغرافیای سرزمین ماست که به واسطه بی کفایتی و بی تدبیری سران اول رژیم هر روز به مرز فاجعه نزدیکتر میشویم اینجانب ضمن احترام به اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان میثاق بین المللی که بستری برای ایجاد جهانی عاری از خشونت، اعدام و شکنجه است از حضرتعالی مصرانه تقاضا دارم ماتمام سازمانها و گروههای مدافع حقوق بشر میخواهم نسبت به نقض سیستماتیک و آشکار حقوق بشر در ایران و زندانهایش سکوت ننموده و وظیفه خاص خود را با توجه به تعهدات بین المللی و یا فردی خویش اقدام نمائید.
زندانی سیاسی خالد حردانی _ ۲ مردادماه ۱۳۹۶
رونوشت:
جناب آقای زید رعد حسین
رسانه های نردمی فارسی زبان، عربی و انگلیسی
شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی

Comments are closed.