خبر داشتید زلزله “کوهبنان کرمان “را به خاک نشاند

فریبا داوودى مهاجر

حوالی هشت شب بود و سفره شام را انداخته بودم . آن شب مهمانی هم از تهران داشتیم .بچه ها را صدا کردم و به اتاق  پدر شوهرم رفتم تا با واکرش بیاید کنار ما شام بخورد .

دخترک ده ماهه ام را هم خوابانده بودم. رفتم که برنج و خورشت را بکشم  ساعت حوالی هشت و نیم شده بود که یکباره احساس کردم سرم گیج می رود و یک صدایی مثل هوهوی باد توی حیاط پیچید. زمین زیر پایم شروع به لرزیدن کرد , به لوستر نگاه کردم که از سقف جدا شد.  انگار فقط زمین نمی لرزید, نرم شده بود و مثل موج حرکت می کرد. روی زمین افتادم وقادر به فکر و حرکت نبودم.

همسرم فریاد زد زلزله, زلزله و من انگار که یک سیلی محکم خورده باشم به سمت اتاق دختر ده ماهه ام دویدم. بغلش کردم و در حالیکه بچه هایم را صدا می زدم سر و پا برهنه به سمت حیاط فرار کردم . مهمان مان پدر شوهرم را کول گرفت و شوهرم پسرم را زیربغل زده بود . همه این اتفاقات و تصورات و واقعیات نمی دانم در ثانیه ای رخ داد یا در ساعتی فقط می دانستم همه توی حیاط هستیم به جز دختر۱۳ ساله ام که جا مانده بود. دخترم میان بلوک و آهن و آوار جا مانده بود.

خواستم برگردم داخل ساختمان که همه خانه یک طبقه ما با صدایی مهیب که با صدای ریختن خانه همسایه ها در هم آمیخته بود فرو ریخت. صدای  فرو ریختن شهری که  “  کوهبنان “ نام داشت و انگاری زمین دهان باز کرد وشه من را بلعید.

صدای ما میان داد و جیغ و ناله و واویلاها گم شده بود و آویده سیزده ساله من توی خانه جامانده بود.

 پدر بزرگ آسیب دیده بود. دخترنوزادم گریه می کرد. انگار کوهی از خاک روی ما نشسته بود و جایی از بدن هر کدام ما نمی دانم با پرتاب شیشه یا هر چی آسیب دیده بود.

همونطور که بچه بغل به سمت آوار می دویدم شوهرم من را گرفت و گفت هیچکس حق ندارد روی آوار برود.

نمی دانم چقدر طول کشید آویده را از آوار بیرون بکشد که توی دستشویی حبس شده بود و شوهرم نیمه بیهوش و زخمی او را به بیمارستانی که نمی دانستیم هنوز وجود دارد یا نه . بیمارستانی که مردم مجروح و زخمی در حیاطش جمع شده بودند و عزیزانشان را به امید درمان به آن جا آورده بودند .

برق و تلفن قطع شده بود و همسایه ها سعی می کردند به یکدیگر کمک کنند. مردم آتش روشن کرده و تا صبح درمانده و بی پناه در خیابان ها گذراندند.

همچنان که شب های بعد.

“کوهبنان “به خاک نشست

کوهبنان حوالی کرمان است و روز پنجشنبه ،زمین‌لرزه به بزرگی ۵.۲ ریشتر در ساعت ۲۰ و ۳۴ دقیقه و ۴۴ ثانیه کوهبنان در استان کرمان را لرزاند.

این زمین‌لرزه در عمق ۱۰کیلومتری زمین و در فاصله ۳کیلومتری کوهبنان، ۲۷کیلومتری کیانشهر و ۵۱کیلومتری راور بوده است.

همه خبر همین بود.

در  خبری کوتاه و چند خطه در خبرگزاری تسنیم این زمین‌لرزه در عمق ۱۰کیلومتری زمین و در فاصله ۳کیلومتری کوهبنان، ۲۷کیلومتری کیانشهر و ۵۱کیلومتری راور کرمان روی داده است.

 اما در سانسور خبری هیچکس نفهمید که “کوهبنان “دچار هشتاد و پنج درصد تخریب شده و نیازمند امداد رسانی فوری بود و هنوز نیز به کمک رسانی نیازمند است.

اظهارات حیرت آور

در این میان مدیرکل مدیریت بحران استانداری کرمان گفت:  تاکنون خسارتی گزارش نشده است. «علی مهرابی» در گفت‌وگو با ایسنا، اظهارکرد: خوشبختانه این زمین لرزه تاکنون خساراتی در پی نداشته است و تیم‌های ارزیاب منطقه درحال بررسی مناطق زلزله هستند.

انگار کوهبنان بمباران  شده بود

ملیحه ازدوستان قدیمی ام بود و من از سلامتی اش چند روز بعد خبردار شدم در حالیکه نمی دانستم در کوهبنان کرمان زلزله امده است .

وی با صدایی که هنوز می لرزید و ترس را من ازپشت تلفن درک می کردم می گفت : انگار کوهبنان بمباران  شده بود. با خاک یک سان شده  و فضای امنیتی شهر در کنار نداشتن سرپناه و لباس و وسایل اولیه ما را می ترساند.

خوراکی نداشتیم حتی نان و آب و همه میان آوار به دنبال گمشده ها و یا وسایلی می گشتند که بتوانند درآن شرایط بهت و حیرت و بی سر پناهی زنده بمانند.

نوزاد من شیر می خواست . چند زن در حال زایمان بودند و حتی مجلس عقد و عروسی در جریان بود.

ملیحه می گفت نمی دانم چرا نیروهای انتظامی نمی خواستند خبر تخریب کوهبنان پخش شود. حتی از ورود ماشین هایی با سرنشینان غیر بومی که برای کمک یا تهیه فیلم وعکس و گزارش آمده بودند جلوگیری می کردند و بعد هم فقط با کارت خبرنگاری رسمی اجازه افراد غیر بومی را می دادند.

می گفتندفردای روز زلزله وانت هایی برای پخش چادر به بعضی مناطق رفته ولی نصیب ما که چیزی نشد.

مردم آنقدر ترسیده بودند که به همان ماشین ها هجوم برده بودند ولی بالاخره شوهرم توانست ما را از شهر خارج کند و خودش برگردد تا ببیند چه بر سر خانه و زندگی ما آمده است.

سکوت خبری

پس از شنیدن خبر زلزله در شهر کوهبنان آنهم از یک دوست خبر به وب سایت های مختلف مراجعه کردم . تمامی وب سایت ها تنها به درج خبری که از چند خط بیشتر نمی شد بسنده کرده بودند.

آیا این زلزله مهم نبود؟ یا مردمان شهر مهم نبودند و یا چیزی مهم است که ما از آن بی خبریم.

هشتاد و پنج درصد یک شهر تخریب شده بود و اطلاع رسانی تنها به چند خبر بسنده

شده بود.

ورود موبایل به شهر ممنوع بود

 

ملیحه می گفت که پدر و برادرش به محض اطلاع از زلزله خود را به منطقه رسانده بودند ولی نیروهای انتظامی اجازه ورود آن ها به شهر را نداده بودند و حتی ساعات اولیه زلزله اجازه بردن موبایل به نیروهای امداد و نجات نمی دادند.

خبرگزاری ها اعلام کردند که چون ساعت وقوع زلزله سر شب بوده مردم توانسته اند خود را به خارج ساختمان ها برسانند و تنها ۴۲ نفر زخمی شده اند ولی سوال این جاست که بر اساس چه سیاستی از ورود مردم و یا موبایل به شهر جلوگیری شده است و چرا جمهوری اسلامی مایل به کمک های مردمی و حتی بین المللی که امری بشر دوستانه است نیست؟

ملیحه می گوید که با وجود آن که چندین روز از زلزله می گذرد و اندک ساختمان های باقیمانده امنیتی ندارند و هر لحظه ممکن است که خراب شوند هنوز عملیات آوار بارداری به جایی نرسیده است.

مغازه ها و بسیاری ازادارات دولتی فرو ریخته اندو معلوم نیست که مردم این شهر کی و چه زمانی بتوانند روی پا بایستند وبخشی از هستی از دست رفته خود راباز یابند.

کامیار که خبرنگار و اهل کرمان است می گوید: ما سریع خودرا به “کوهبنان “

رساندیم ولی از ورود عکاس و فیلم برداری ما جلوگیری شد و تنها پس از ساعت ها ابتدا خودمان را اجاره ورود دادند و کم کم وسایل ما را پس دادند.

وی  به سخنان خنده دار آقای رحمانی فضلی اشاره می کند که ایشان به خبرگزاری ایلنا گفته ما تلفات زیادی در این زلزله ۵ ریشتری نداشتیم ولی برای زلزله ۶ ریشتری اقدامات زیادی در نظر گرفته ایم . سوال اینجاست که وقتی هشتاد در صد شهر تخریب شده ایشان با عصای موسی هم نمی تواند از تخریب زلزله ۶ ریشتری جلوگیری کند.

مزاح داستان این است رئیس دادگستری شهرستان کوهبنان «حسین رمضانی‌زاده»در همان حال و در حاشیه بازدید از مناطق زلزله‌زده روستای جور-کوهبنان، گفت: با  تخریب شدید برخی منازل، روبرو هستیم که طبق تصمیم ستاد بحران مردم باید  به نقاط امن منتقل خواهند شد.

 

وی با اشاره به این‌که برخی بناهای قدیمی شهرستان به تخریب نیاز دارند، گفت: شهرداری طبق ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها باید به وظیفه قانونی خود عمل کند و دستگاه قضائی نیز حمایت‌های لازم را بعمل خواهد آورد.

 

وسایل نداریم

 مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان کرمان گفت: این جمعیت به عنوان نهادی که در زمان بروز حوادث نخستین امید آسیب دیدگان است، اعتبار ویژه و خودروهای لجستیکی خاص نیاز دارد و باید به تجهیز انبارهای این جمعیت توجه ویژه ای شود و این در حالیست که مشکل تامین ای وسایل را داریم.

همچنین به گزارش  ایلنا، اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در این جلسه  گفت: زلزله  امنیت ملی ما را به مخاطره می اندازد. نجار به طولانی شدن زمان تصویب لایحه قانون مدیریت بحران کشور در مجلس اشاره کرد و گفت: علاوه بر قانون، مدیریت بحران باید به دغدغه مسئولان و باور عمومی مردم و مسئولان تبدیل شود و نگاه به مقوله مدیریت بحران باید فرابخشی شود. ساختار سازمان مدیریت بحران کشور باید تقوبت شود و جایگاه آن ارتقا یابد تا در ایفای نقش و رسالت خود با کمبودها و مشکلات مواجه نباشد.

به گزارش ایرنا، رضا فلاح شامگاه شنبه در ستاد مدیریت بحران استان کرمان با حضور معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور افزود: از ۱۰ آذرماه امسال تاکنون یک هزار و ۳۷۱ پس لرزه داشته ایم که از این تعداد یک هزار و ۲۹۷ در منطقه هجدک، ۳۸ مورد در شهرستان کوهبنان و ۳۶ مورد در شهرستان های دیگر استان بوده است.

وی گفت: در سه هفته اخیر زلزله مهیب راور به پنج هزار واحد مسکونی خسارت وارد کرد و در روستای جور نیز ۲۲۰ واحد را تخریب کرده است.

وی با تاکید بر اینکه شرایط استان کرمان بسیار خاص است گفت: تخصیص بانک ها از مرکز به استان چالش بسیار مهمی است که طرح مسکن روستایی و بازسازی اخیر را با مشکلاتی مواجه می کند.

معاون وزیر کشور و رئیس ستاد مدیریت بحران کشورو رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی امروز (شنبه) وارد استان کرمان شدند.

آنچه در این میان مهم است زلزله ای که یک فاجعۀ طبیعی است چرا تبدیل به فاجعه ای اجتماعی شده است و چرا مسوولان از اطلاع رسانی , هشدار,آموزش و شفافیت با مردم در هراس هستند.

Comments are closed.