زجراسید پایانی ندارد

فریبا داودی مهاجر

بعد از فوت همسرم به اصرار خانواده‌اش از کرمانشاه به سرابله ایلام نقل مکان کردیم. می‌گفتند خوب نیست زن بعد از فوت شوهرش تنها و بی‌سرپرست بماند. حتی تهدیدم می‌کردند که فرزندانم را از من می‌گیرند. به همین خاطر تمام سختی نقل مکان و زندگی با خانواده‌ای که خیلی کم می‌شناختم‌شان را به جان خریدم.

مدتی در یکی از اتاق‌های خانه برادرشوهرم زندگی می‌کردیم. برادر شوهر دیگرم هم مدام به ما سر می‌زد و با این‌که همسر داشت چندین‌بار از من خواستگاری کرد که البته هر بار به او جواب منفی دادم. حقیقتش شوهرم مرد خوبی بود و از زندگی‌ام راضی بودم. بعد از مرگ او تصمیم گرفته بودم که تنها بمانم و هیچ مرد دیگری را وارد زندگی‌ام نکنم.

 دخترم وقتی ۱۸ سالش شد با جوانی نامزد کرد. بعد از نامزدی‌شان، دامادم از ما خواست اسباب‌هایمان را برداریم و به خانه‌ای جدید برویم تا زندگی تازه‌ای را شروع کنیم. همه وسایل را شسته و مرتب کرده بودیم تا صبح زود اسباب‌کشی کنیم.

هیجده تیر سال ۱۳۹۰ بود. من و دخترم در رختخواب بودیم. اما دخترم مدام به من می‌گفت که رفتار عمو و زن عمویش خیلی مشکوک است. می‌گفت دائما بالای سرمان می‌آیند تا ببینند خوابیم یا نه. حرف‌هایش را جدی نگرفتم تا این‌که حوالی چهار صبح با سوزشی وحشتناک که غیرقابل توصیف است از خواب بیدار شدیم. انگار رویمان توری انداخته بودند و می‌سوزاندنمان. من که چیزی نمی‌دیدم اما بعدا دخترم گفت که عمو و زن عمویش را دیده که با سطلی از اسید بالای سرمان بودند.۱

دختر زیور که قرار بود چند روز دیگر عروس شود  از شدت جراحات درگذشت و پروین را با کوهی از درد و غم و مشکلات تنها گذاشت.

این گفته های « زیورپروین » یکی از قربانی های اسید پاشی است که با اشاره به دو حادثه اسیدپاشی طی یک ماه گذشته در دو نقطه از کشور گفت: چند روز پیش متوجه شدم دختری یک روز قبل از عید در تبریز مورد اسید پاشی قرار گرفته و من از همان روز دوباره به گذشته رفته ام و واقعا احساس خوبی ندارم ، یکی از آرزوهای من این است که این درد برای هیچ کس دیگری اتفاق نیفتد.

زیور بینایی اش را از دست داد و اسید جسم و جان او را مچاله کرد ولی آنچه هنوز روحش را در هم می پیچد یاد دختر جوانش است که به دست عمو این چنین  جلوی چشمانش نابود شد.

زیور فقیر بود ولی فقیر تر شد .بارها و بارها تحت عمل جراحی قرار گرفت؛ جراحی پلاستیک برای بینی و پلک‌هایش. بعد از وقوع حادثه بینی زیور به‌طور کلی از بین رفت. بسیاری از جراحی‌هایش مربوط به جراحی گذاشتن بینی روی صورت این زن جوان بود. گوشت بینی زیور را پزشکان از پای او برداشته‌اند.

وی درباره دردها و رنج های یک قربانی اسیدپاشی به خبرگزاری ایسنا چنین می گوید: حالا که به دردهایی که تحمل کرده ام نگاه می‌کنم معتقدم اگر به آن موقع برمی‌گشتم و حق انتخاب داشتم حاضر بودم با اسلحه به سرم شلیک می‌کردند و زندگی ام تمام می شد زجراسید را نمی‌شود توصیف کرد، چراکه پایانی ندارد.

این قربانی اسیدپاشی خواستار ورود مسئولان به موضوع منع خرید و فروش آسان اسید شد و گفت: از نمایندگان مجلس و مسئولان مربوطه می‌خواهم که از دسترس خارج شدن اسید را پیگیری کنند تا وقوع این حادثه کم شود.۲

وی یکی دیگر از مسائلی را که سبب افزایش اسیدپاشی در جامعه شده است، عدم برخورد قاطعانه با عاملان این جنایت دانست و با انتقاد از این رویه به ایسنا، تصریح کرد: بعد از ۷ سال هنوز پرونده اسیدپاشی من باز است و در حالی که چشم‌هایم و صورتم را از دست داده ام حکم رأی باز ۱۰ ساله برای فردی که رویم اسیدپاشید صادر کرده‌اند که بر اساس این حکم، اسیدپاش امتیازهایی گرفته و می تواند از امکان اشتغال و درآمدزایی در پوسته خارجی زندان برخوردار شود و آنطور که من شنیده‌ام او در هفته سه روز را خارج از زندان به سر می برد که این بی توجهی قانون، برای من از درد اسیدهم بدتر است .

 

مرد به زنش شک داشت.  

 

دامداری  در منطقه «مرتضی گرد» بخش آفتاب ، در جنوب غرب تهران بود . ساکنان منطقه با شنیدن صدای فریادهای «سوختم سوختم» زنی از خانه هایشان بیرون دویدند. آنها با مشاهده زن جوانی که با اسید سوخته بود بلافاصله او را به بیمارستان رساندند.

شهین ۳۲ ساله داشت و قبل از مرگ، شوهرش  ناصر را عامل اسیدپاشی معرفی کرد. وی که به شدت سوخته بود تحت مراقبت های ویژه قرار گرفت اما به علت شدت آسیب های ناشی از سوختگی با اسید و عفونت حدود یک ماه بعد  مقابل چشمان نگران دختر ۹ ساله اش جان باخت.

مرد می گوید: مدتی بود به همسرم شک داشتم و این شک آزارم می داد. برای پایان دادن به این شک بر روی شهین اسید ریختم . بعد هم با سرقت طلاهایش گریختم.۳

روایت حوادث مربوط به اسید پاشی در ایران پایانی ندارد. می توان چندین جلد کتاب درباره انسان هایی نوشت که با اسید سوخته اند ولی چرا در کشری چون ایران حوادثی این چنین رخ می دهد حال با انگیزه شخصی یا سازماندهی شده.

در چهارگوشه ایران زنانی زندگی می‌کنند که پوست‌ تنشان پر از زخم و سوختگی است. اسید‌پاشی نوعی از خشونت است که قریب‌به‌اتفاق علیه زنان استفاده می‌شود. این‌ها زنانی هستند که قربانی کینۀ مردان می‌شوند ، مردانی که ازسر انتقام ،حسادت و یا کنترل بخشی دیگر از جامعه بدترین شیوه تنبیه را استفاده تا زنی و یا زنانی را از زندگی ساقط کنند و یا به آنها درس غبرت دهند

 

پیامدهای این جنایت  ویرانگراست

در چند روز اخیر نیز خبر ناخوشایند اسید‌پاشی از تبریز در صدر خبرها قرار داشت. خبر اول مربوط به معصومه جلیل‌پور بود که یک روز قبل عید نوروز به دلیل دادن جواب رد به خواستگارش، مورد اسید‌پاشی قرار گرفت و دو انگشتش قطع شد. دومین خبر نیز مربوط به اول اردیبهشت می‌شود: زنی که بعد از دعوا با همسرش، با سطلی از اسید روبرو می‌شود که روی او خالی می‌شود. این زن تبریزی نیز با ۵۰درصد سوختگی در بیمارستان تحت درمان است

جنایت کاران با چه تصوری نهایت تنبیه را برای انسان دیگری در نظر می گیرند و چرا همچنان اسید به راحتی در بازار قابل خرید و فروش است و قانون گذارو یا نهاد های ذی ربط آیین نامه و مقرراتی برای فروش اسید ندارند در حالیکه با آیین نامه های مشابه بر سر صد ها مانکن پلاستیکی پشت ویترین روسری را اجباری می کنند ولی نمی توانند بازار خرید و فروش انواع اسید را کنترل کنند چنانچه با یک تلفن و پیک موتوری اسید جا به جا می شود.

 اغلب اوقات اسید‌پاشی به دلایل مختلفی بدون گزارش و مجازات می‌ماند و اگر گزارش هم شود مجازاتی هم سنگ زجرهای قربانی وجود ندارد. پیامدهای این جنایت  ویرانگراست و همه عمر با قربانی همراه است.

حملات اسید‌پاشی باعث سوختگی، تخریب و آسیب‌های فوری پوستی و درد و عوارض طولانی‌مدت پزشکی برای قربانیان می‌شود. همچنین آسیب‌های روانی جدی مثل افسردگی، اختلال تنش‌زا پس از رویداد (PTSD)، اضطراب، حملات اضطرابی، اختلالات خوردن ، انزوا و حتی اعتیاد و فقر و خودکشی را به همراه دارد.

 جراحی‌های قابل‌توجه حتی به مدت چندین سال، روی قربانیان  اسیدی انجام می‌شود. البته در کنار جراحی‌های انجام گرفته، حمایت‌های طولانی‌مدت و توانبخشی نیز لازم است تا فرد از لحاظ روحی و روانی نیز به زندگی برگردد. این قربانیان از آسیب‌های روانشناختی، اقتصادی و اجتماعی نیز رنج می‌برند.

 

 

قانونی وجود ندارد

 

مصطفی ترک همدانی به روزنامه آرمان می گوید: نظارت در مورد خرید و فروش اسید در کشور به این مساله بستگی دارد که چه قانونی در این مورد وجود دارد. چالشی در این زمینه وجود دارد که تدوین قوانین را با مشکل روبه‌رو می‌کند. زمانی که مساله ای قانونمند و مردم در مورد آن آگاه شوند، می‌توان انتظار داشت نظارت درست و خوبی بر آن وجود داشته باشد. در مورد خرید و فروش اسید در کشور قانونی وجود ندارد، پس ما نمی‌توانیم در این خلأ قانونی، نظارتی را متصور شویم.

در نبود قانونی برای منع خرید و فروش اسید در کشور، خرید و فروش اسید در فضای مجازی گسترش یافته است. در سطح کشور کمتر از ۱۰درصد از فروشندگان مواد شیمیایی زیر پرچم اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان مواد شیمیایی هستند. خرید و فروش اسیدهای خطرناک در حال حاضر بسیار ساده و به راحتی انجام می‌شود، حتی بابت خرید این ماده خطرناک، خریداران آن مبلغ بسیار ناچیزی پرداخت می‌کنند.

هر شخصی با یک جست‌وجوی ساده در فضای مجازی می‌تواند به هر نوع از مواد شیمیایی دسترسی پیدا کند و اشخاصی که این مواد را در فضای مجازی به فروش می‌رسانند، فاقد مکان و آدرس هستند و با یک تلفن، همه نوع مواد شیمیایی را به فروش می‌رسانند. تا زمانی که خرید و فروش اسید و موادی از این قبیل، چه از راه حضوری و چه از راه مجازی، منع قانونی نداشته باشد، نمی‌توان از خرید و فروش آن جلوگیری کرد. چون فرد دارای ماده ای شیمیایی است و از هر راهی برای فروش آن اقدام خواهد کرد.

این وکیل دادگستری معتقد است: در مورد اسید باید گفت که به دلیل افزایش اسیدپاشی در جامعه و تبعات سنگینی که می‌تواند به همراه آورد، باید جرم انگاری صورت گیرد و قوانینی به طور ویژه در این باره نیاز است. قانونگذاران برای تدوین یک قانون، شرایط جامعه را باید مدنظر قرار‌دهند. برای مثال، ما قوانین مشخصی در مورد چاقوکشی و مسائل مربوط به آن داریم اما در مورد اسید پاشی و تفاوتی که با جرایم گذشته دارد قوانینی نداریم.

قوانینی که پیش‌تر در مورد اسیدپاشی تدوین شده است، به دلیل بی توجهی به مسائل روانی ناشی از این جرم، باید مورد بازبینی قرار گیرند. کسی که اقدام به اسیدپاشی می‌کند، نیم نگاهی هم به سود و زیان این کار دارد. قوانین ما در مورد این کار، به مدتی حبس و مقداری دیه محدود می‌شود، از این رو خاصیت بازدارندگی ندارند. کسانی برای انتقام جویی، مسائل ناموسی و یا کج فهمی در امر به معروف و نهی از منکر و برخورد با بی حجابی اقدام به این کار می‌کنند که این عمل اشتباه، تبعات و پیامد‌های سنگینی به جامعه تحمیل می‌کند.

یامد‌های ناشی از اسیدپاشی به دلیل کاستی در قانون برخورد با مجرمان و نبود قوانین مدون در مورد خرید و فروش اسید و موادی از این قبیل، دامنگیر جامعه شده است.۴

خشونت اسید‌پاشی بیشتر در کشورهایی که از نظر توسعه اجتماعی و اقتصادی در وضعیت خوبی قرار ندارند و شکاف جنسیتی و خشونت علیه زنان و کودکان در آن‌ها زیاد است، روی می‌دهد. بررسی تاریخچه و ماهیت جهانی مسئله خشونت مبتنی بر اسید پاشی این را نشان می‌دهد که به مناطق، ادیان یا فرهنگ‌های خاصی محدود نمی‌شود. همچنین تحقیقات نشان می‌دهد جنسیت و سن قربانیان در سراسر جهان به طور گسترده‌ای متفاوت است. تخمین زده می‌شود ۹۰درصد از آسیب‌های جهانی سوختگی در کشورهای در‌حال‌توسعه رخ می‌دهد که با هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی زیادی نیز همراه است. اسید‌پاشی و خشونت آسیب‌زدن، مثل سایر اشکال خشونت علیه زنان و دختران، هر دو، نابرابری میان زنان و مردان را در جامعه انعکاس می‌دهد. شایع‌ترین نوع اسیدی که به کار می‌رود، اسید سولفوریک یا اسید نیتریک است. این خشونت که عموماً علیه زنان و دختران جامعه صورت می‌گیرد، نه به قصد قتل که با هدف انتقام یا آسیب به زندگی اجتماعی و آینده فرد قربانی انجام می‌شود. ۵

اقدام  جهانی برای مقابله با اسید پاشی

این جرم در حالی صورت می‌گیرد که قوانین در این زمینه با ابهاماتی مواجه بوده و مجازاتی مناسب که از بازدارندگی لازم برخوردار باشد، در مورد این جرم اعمال نمی‌شود. در قوانین بین‌الملل، دولت‌ها یک تعهد مستمر برای پیشگیری از چنین خشونت‌هایی دارند، برای محافظت از قربانیان، مجازات مجرمان، پرداخت و جبران خسارت به کسانی است که در معرض این خشونت قرار گرفته و از آن رنج می‌برند.

تحقیقات اصلی در مورد خشونت اسیدی تا به امروز توسط ASTI و شرکای آن از طریق برنامه‌ای که توسط صندوق اعتبار سازمان ملل تأمین می‌شود، انجام شده‌ است. یافته‌های اولیه نشان می‌دهد پرداخت هزینه به قربانیان به شکل حمایت روحی، اجتماعی و اقتصادی برای کمک به آن‌ها برای بازسازی زندگی و هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی، یکی از توصیه‌های سازمان ملل به دولت‌ها در خصوص پیامدهای خشونت اسیدپاشی است.۶

برای پیشگیری از خشونت اسید‌پاشی نیاز به تغییر و اصلاح در قوانین است، به‌گونه‌ای که خاصیت بازدارندگی آن افزایش یابد. در بنگلادش که بیشترین آمار اسید‌پاشی را دارد، قوانین مقابله با اسید‌پاشی و خشونت از سال ۲۰۰۲ قوی‌تر شده است. علاوه‌بر‌این با تصویب قوانینی برای محدود‌کردن فروش اسید و برگزاری کمپین آگاهی عمومی در مورد اسید‌پاشی باعث کاهش تعداد موارد این خشونت شدند.

در سال ۲۰۱۶ بنیاد بازماندگان اسید‌پاشی بنگلادش نقش کلیدی در تغییر سیاست در بنگلادش ایفا کرد. بنگلادش اولین کشور برای تصویب قانون ممنوعیت خشونت اسید‌پاشی در سال ۲۰۰۲ بود.

 

با رخ‌داد سالیانه بیش از ۱۰۰ قربانی، کلمبیا چارچوب قانونی خود را تقویت کرده و در ماه ژانویه ۲۰۱۶ یک قانون برای اعمال مجازات ۱۲ تا ۵۰ سال زندان به عاملان حملات اسیدی صادر کرده‌ است.

در نهایت باید گفت: ” با‌توجه‌به اینکه جرم اسید‌پاشی آینده‌ای تاریک در برابر دیدگان قربانی قرار می‌دهد و ترس ایجاد می‌کند، دستگاه قضا باید با قوانین پیشگیرانه و نشدید مجازات از تکرار چنین عمل خشونت باری جلو گیری کند.

باید نمایندگان مجلس به‌عنوان وکلای مردم در امر قانونگذاری با تصویب قانون جدید یا اصلاح قانون مجازات اسلامی، حاشیه امنیتی برای فرد فرد اعضای جامعه ایجاد کنند.”

۱-  https://www.khabaronline.ir/detail/318159/society/social-damage

۲-     https://www.isna.ir/news/۹۷۰۲۰۲۰۰۹۲۲/قربانی-اسیدپاشی-زجر-اسید-پایانی-ندارد

۳-     https://www.khabaronline.ir/detail/312238/society/judiciary

۴-     http://www.salamatnews.com/news/241811/اسید-همچنان-در-دسترس

۵-     https://www.roozcheen.com/۱۳۹۷/۰۲/۰۵/حقوق-زنان؛-خشونتی-به-اسم-اسید-پاشی-برای/

۶-     https://www.roozcheen.com/۱۳۹۷/۰۲/۰۵/حقوق-زنان؛-خشونتی-به-اسم-اسید-پاشی-برای/

Comments are closed.