آیا آئین بهائی ساخته سیاستهای خارجی است؟

آیا آئین بهائی ساخته سیاستهای خارجی است؟

 

آموزه های بهائی خدمت به ایران و استقلال و پیشرفت ایران را تعلیم می دهد.

 

در یکصد سال اول حضور دین بهائی در ایران هیچ مرجع بهائی ستیز دولتی، مذهبی و سیاسی ادعای اینکه دین بهائی ساختهء سیاستهای خارجی است نکرده بود.

 

-ناگفته پیداست که اگر بنیانگذاران آئین بهائی دست نشانده یا عامل دولت خارجی بودند حضرت باب زندان و به جوخه اعدام سپرده نمی شد و حضرت بهاءالله چهل سال را در حبس و زندان و زنجیر و تبعید دولت قاجار و عثمانی نمی گذراند. کما اینکه اگر امیرکبیر هم دست نشاندهء روس و انگلیس بود عزل نمی شد و به قتل نمی رسید.  

 

سردرگمی و آرای پریشان سازندگان ادعای توطئه از اینجا پیداست که هنوز هم نتوانسته اند تصمیم بگیرند که دین بهائی را باید به کدام سیاست خارجی نسبت دهند.

|پیامبر بهائی از ایران برخاست و از عشق به ایران و آینده درخشان این سرزمین تابان سخن گفت. بهائیان، ایران را مقدس ترین مکان دنیا می دانند و خدمت به پیشرفت ایران را وظیفه دینی و ملی خود می شمارند.

 

در صد سال اولیه پیدایش آئین بهائی حتی یک نفر از دشمنان بهائی هم مسئله خارجی بودن این آئین را مطرح نکرد. تنها زمانی که حساسیتهای مردم به برچسبهای  سیاسی گرایش یافت بود که برای بد نام ساختن بهائیان این اتهام جعل گردید. یعنی کسانی چون امیر کبیر، میرزای شیرازی، سید جمال الدین اسدآبادی، سید محمد طباطبایی و دیگر مردان سیاسی و مذهبی که آئین بابی و بهائی را از نزدیک می شناختند و همعصر حضرت باب و حضرت بهاءالله بودند اجازهء چنین گزافه گوئی را به خود و پیروانشان ندادند. اما بهائی ستیزان عصر پهلوی به بعد راهکاری جز تهمت سیاسی بستن ندیدند. اتهام ساختهء بیگانه بودن آئین بهائی از هنگامی آغاز گردید که اتهام زنندگان چاره ای جز بستن نسبت سیاسی نیافتند.

 

آنان که بر آئین بهائی اتهام بیگانه پرستی می زنند مخالف آزادی سخن و عقیده برای مردم ایرانند. به همین سبب مرتب تهمت می زنند ولی به بهائیان اجازه دفاع از خود را نمی دهند. پر واضح است که در این میان دشمن ایران و دوستدار عقب افتادگی این سرزمین کیست. دشمن ایران آن است که دشمن آزادی سخن و عقیده است زیرا که زیر بنای عقب افتادگی اجتماعی و فرهنگی همین ترس از حقیقت و سرکوب آزادی سخن است. نفس اتهام، اثبات دروغ بودنش است.

 

آموزه های بهاءالله آموزه هایی است که لازمه رشد و پیشرفت و استقلال ایران است. چنین آموزه هایی را دشمن ایران که خواهان عقب افتادگی آن است به ایرانیان ارائه نمی دهد. بهاءالله اولین ایرانی بود که از دمکراسی، آزادی گفتار و مذهب، آشتی و وحدت ادیان، لغو احکام ارتداد، نجس دانستن دیگران، برده داری، تحقیر زنان و تبعیض حقوق گروههای گوناگون سخن گفت.

 

نوشته های آنانی که آئین بهائی را متهم به خارجی بودن کرده اند همواره در توضیح این مستله که این کشور خارجی چیست و این سیاست کدام است با یکدیگر در تناقضند. بهائی ستیزان توطئه پرداز هنوز نتوانسته اند در مورد ادعای پوچ خود به توافق برسند و هریک سازی می زنند. گاهی صحبت از توطئه روس تزاری و آمریکا می کنند و گاهی دیگر پای انگلستان و صهیونیزم را به میان می کشند. پراکندگی و سردرگمی بهائی ستیزان نشان می دهد که آنها از بیداری فرهنگی ایرانیان و پژوهش مستقلانه در باره آئین اصیل و نوین ایرانی واهمه دارند.

 

این اتهامات همگی جعل و دروغ است. بررسی علمی و تاریخی هریک از انها نادرستی آن اتهام را آشکار می سازد.

 

عین این اتهامات را دشمنان ادیان گذشته بر آن ادیان نیز وارد کرده اند. آنان که از حقیقت می ترسند در مبارزه با حقیقت راهی جز افترا بستن ندارند.

Comments are closed.