نامه زندانی سیاسی سهیل عربی به دخترش روژانا:

سرمیاد زمستون
تئوکراسی چیست و چرا و چگونه باید با آن مبارزه کرد؟
بشر چه حقوق و وظایفی دارد؟
آرمان شهر را چگونه می توان ساخت؟
مورد تفتیش عقاید قرار گرفتن چه آسیبهایی به روان می رساند و مجرم کیست؟
آنکه بواقع هست یعنی که شک می کند می اندیشه می پرسد و می جنگد تا ظلم و بیدادگری را نابود کند.
به آنانکه از رشد بشر در هراس بوده اند ومنتقد را سرکوب کرده اند؟
نه! این پرسشها برای روژانای من هرگز زود نیست.تو با اطرافیانت فرق داری و فرق دانی بین مبارز و منفعل.
می فهمی مجرم آنانندکه در برابر ستمگران تسلیم شده اند و حتی به حفظ این وضعیت کمک کرده اند.می دانی که برای آزادی باید جنگید تا پشت درهای اوین تا دربهای دو-الف ، الف یک ، ۲۰۹ ،۳۵۰، و حتی شکنجه گاه تهران بزرگ. حتی تا پای چوبه دار.
دخترم!دردها و رنج ها بر هر انسانی تاثیر متفاوت می گذارد.بسیاری بر اثر دردها دچار عقده حقارت شده و خود نیز ستمگر و یا همراه ستمگران شده اند وبعضی شکست را می پذیرند و تسلیم می شوند. اما انسانها می توانند در اثر تحمل رنج به قدرتی دست یابند که شکنجه گر را از شکنجه گری خسته کنند و به دیگر مظلومان کمک کنند تا از رنج هایی رهایی یابند.
روزهای دشواری را تحمل کردیم دلم برایت تنگ است و در حسرت چند لحظه در آغوش کشیدن ات مانده ام. آنها مرا مجازات می کنند زیرا از اندیشیدن انسانها درهراس ا ند. یک انسان به جرم اندیشیدن شکنجه می شود تا دیگر انسانها از اظهار نظر و انتقاد بپرهیزند. اما تو و بسیار از ما در اوج سختی ها از آنان که هیچ اندیشه یی جز غارت و حفظ قدرت نداشته اند خوشبخت و خوشحال تریم.زیرا بهشت آنجاست که وجدان ما درآسایش باشد . نسل ما نسلی که دیگر نخواست نسل سوخته باشد باتمام توان برای آزادی، عدالت وبرابری و آباد کردن زادگاهمان جنگید و هزینه داد.یقین دارم تو و هم نسلهایت نیز راه دشوار آزادی خواهی را ادامه خواهید داد و به زودی درسرزمینی آباد و آزاد که هیچکس به جرم اندیشیدن مجازات نشود به زندگی ادامه خواهیم داد و ما روزهای نویی را خواهیم آورد.
دل قوی دار روژانا!
سر میاد زمستون.
سهیل عربی

Comments are closed.