نمای کلی

نگاهی به دیانت بهائی

یکی از آموزه های بنیادی دین بهائی پژوهش و جستجوی آزاد اندیشه است. آشکار است که هر فردی مسئولیت دارد که مستقلا و به دور از تقلید کورکورانه از محیط، جامعه و نیاکان خود پیرامون حقاثق عالم هستی و حقایق روحانی و عرفانی به اندیشه بپردازد.

آئین بهائی در نیمهء دوم قرن نوزدهم در ایران پا به عرصهء وجود نهاد. در آن زمان ایران یکى از سیاه‏ترین و شوم‏ترین دوران خود را می‏گذراند. پادشاهان و شاهزادگان و حکام قاجار با نفود استبدادى خود، بر جان و مال و ناموس مردم مسلط بودند. دوره دورهء در بند بودن فکر و اندیشه و شیوع خرافات و رواج کار شیادان عوام فریب بود. روزگارى بود که ملت ایران در ژرفناى بى‏خبرى و جهل و بی‏سوادى، اسیر دست حکام قاجار و همدستانشان، از هر حقى بى‏بهره بود.

ندائى که ابتداء باب و سپس بهاءالله در ایران در افکندند، مشعلى بود که تاریکی‏ها را شکافت و پس از قرن‏ها سکوت مرگبار، شور و ولوله‏اى رعدآسا در زیر گنبد آن سرزمین برپا کرد. ولوله‏اى که اکنون پس از گذشت یکصد و شصت و سه سال طنین آ ن در چهار گوشهء جهان همراه با نام ایران به گوش می‏رسد.

سخنی با خوانندگان، همگامان و دیگر آزاداندیشان!
نداى بهائیت که نداى ترقیخواهى و اصلاح و رشد فکرى و معنوى انسان‏ها بود، از همان آغاز زنگ خطر را براى صاحبان قدرت و آنانکه مردم را اسیر زنجیر جهل می‏خواستند به صدا درآ ورد. از همان نخستین روزها چماق تکفیر را بلند کردند و بابى‏کشى و بهائى‏کشى را رایج نمودند. سیل تهمت و افتراء آنچنان که امروز هم می‏بینیم، بسوى بهائیان روان شد. اگر امروز بهائیان را عامل صهیونیسم مى‏دانند آن زمان آنان را ساختهء دست دولت روس و یا انگلیس قلمداد مى‏کردند، و اگر امروز آنان را جلوى جوخهء آ تش پاسداران انقلاب اسلامى می‏گذارند، در زمان ناصرالدین شاه قاجار آنان را شمع آجین می‏کردند، جلوى دهانهء توپ مى‏گذاشتند و براى قطعه قطعه کردن به دست کسبه و اصناف بازار مى‏سپردند و با قمه و ساطور به جانشان مى‏افتادند. هدف آن کشتارها آن نبود که شخص معینى کشته شود. هدف آن بود و هست- که این اندیشهء ترقى محو شود، این نداى پیشرفت خاموش گردد و این تحوّل بنیادى ذهنى که مسیر فکرى هزاران هزار نفر را دگرگون ساخته به نابودى گراید.

بهائیت در ایران زاده شده و میراث فرهنگى و فکرى غنى ایرانى دارد. ایران زادگاه نهضت‏هاى روحانى و معنوى متعددى بوده است. کهن‏ترین این نهضت‏ها دین زرتشت است و سواى این دین کهن، تاریخ اندیشه و فکر ایران در دوران قبل از اسلام، شاهد ظهور مکتب‏هاى مختلف روحانى و عرفانى و فلسفى از جمله زروان و فلسفهء آ ن، مهر پرستى، مانویت، و جنبش مزدکیان بوده است. در ایران پس از اسلام از نهضت‏هایى چون قدریان و معتزلیان و جنبش عرفانى صوفیه می‏توان نام برد که حتى اشاره به آنها از حوصلهء این مقال خارج است. بهائیت بسان دین زرتشتى زائیدهء ایران است و به تعبیرى نقطهء اوج و صورت تکامل یافته از همهء نهضت‏هاى دینى است. از آ نجا که این دین در کشورى با ده قرن سابقهء اسلامیت به دنیا آمده طبعاً نمى‏تواند با فرهنگ و تفکر اسلامى بیگانه باشد.

در تعالیم بهائى اندیشهء ترقى روح انسان‏ها، که هدف هر دینى است، بر مبناى فکر ایرانى- اسلامى و در شکل و قالبى نو و تازه عرضه شده است. این تفکر نوین همان جام جمى است که سال‏ها روشنفکران و متفکرین و ایران پرستان براى ترقّى و سر بلندى ایران آن را جستجو کرده‏اند و غافل از آنچه خود داشته‏اند آ ن را از بیگانه تمنى مى‏نمودند.

مرکز و محور تعالیم بهائى انسان است. مقام والاى انسان و شایستگى فکرى و روحى او در آثار بهائى فراوان تأکید شده است. انسان سالارى، و اینکه انسان بتواند به اوج شایستگى ذاتى خود برسد هدف دیانت بهائى است. با توجه به این ارج و رتبه، بهائیت اساسى را پى ریزى می‏کند که انسان‏ها بتوانند در جوامعى آزاد و مترقّی، با برادرى و صلح و آشتى، حاکم بر سرنوشت خود باشند، و استعدادها و نیروهاى شگرف نهفته در نهاد خویش را پرورش و بروز دهند. انسان پدیده‏اى مادى نیست بلکه اصل و منشأیى الهی دارد و روح انسانى او را از سایر حیوانات ممتاز می‏سازد.چنین انسانى به خداوند دلبسته است و براى تعالى روح خود به نماز و نیایش و عبادت پابند می‏باشد. همهء ادیان را چون از یک منبع سرچشمه دارند، مى‏پذیرد، در عین حال براى درک مفاهیم معنوى دینى معتقد به لزوم تحقیق شخصى است و به کشیش و خاخام و آخوند رو نمى‏آورد. بدین لحاظ در دیانت بهائى طبقه‏اى به نام روحانى و رهبر دینى و غیره وجود ندارد و جستجوى حقیقت، خارج از نفوذ فکرى دیگران وظیفهء فردى انسان قرار گرفته است. رشد فکرى بشر به اعتقاد بهائیان در حدّى است که نیاز به واسطه بین خدا و پیامبران از یک طرف و عامه مردم را از طرف دیگر منتفى مى‏کند.

همین انسان بر طبق تعالیم بهائى آنچه را که خرد نفى نماید معتبر نمى‏شناسد، و دین و مفاهیم آن را تا حدّى می‏پذیرد که با علم و عقل در تناسب و همراه باشد. بدین قیاس، علمى را که بر خلاف اعتقادات دینى او فرمان دهد و بجاى آنکه در خدمت بشر و تکامل او باشد به عنوان وسیله‏اى براى تولید جنگ افزارها، کشتار انسان‏ها، نابودى ارزش‏هاى انسانى و غیره به کار برد، علم واقعى نمى‏داند. هکذا دینى که بر خلاف علم و عقل سلیم به خرافات و اوهام رو آ ورد و از هدف دین که راستى و پاکى و صلح و انسان دوستى است دور بیافتد به کنار مى‏نهد.

بر مبناى اخلاقى تکیه دارد و عفت و عصمت و پاکى و امانت و تقوى را ترویج مى‏دهد.

آئین بهائی تساوى کامل بین زن و مرد را از ضروریات پیشرفت هر جامعه مى‏داند و بر این تکیه مى‏کند که بانوان باید از حقوق و امکانات یکسان با مردان بهره‏مند باشند.

در این دیانت تعلیم و تربیت یک وظیفهء دینى و مذهبى است و سواد آموزى و علم آموزى به کودکان نخستین فریضهء پدر و مادر بشمار آمده است. درین زمینه تا بدانجا پیش می‏رود که تعلیم می‏دهد اگر پدر و مادرى فقط امکان سواد آموزی و تعلیم به یکى از چند فرزند خود را داشته باشند آنکه دختر است مرجّح خواهد بود زیرا مادرى که نخستین مرّبی فرزندان است خود نباید در جهل و بی‏خبری باشد.

هر نوع تعصّبی جاهلانه را که به جدال و نزاع و خونریزی و دشمنی بکشد نهی می‏نماید. بدین ترتیب نژادپرستی، تعصّبات مذهبی، وطنی، و زبانی را که به شهادت تاریخ هر کدام بارها آتش فتنه و قتال برپا کرده مردود می‏شمارد.

دین را سبب دوستى می‏داند نه دشمنى و کینه‏جویى به همین جهت فساد و آشوب، حتى آنچه قلب انسان دیگرى را بیازارد و یا سبب اندوه شود منع مى‏کند و محبت و عشق و فداکارى در راه دیگران تشویق و تأکید مى‏نماید.
اساسى براى تنظیم امور اقتصادى بر مبانى روحانى بنا مى‏نهد که فقر و ثروت مفرط را از بین مى‏برد. تشکیلاتى ادارى پایه‏ریزى مى‏کند که تمام افراد جامعه را در سرنوشت خود با مشورت آزادنه و قبول رأى اکثریت شریک می‏سازد و بدین ترتیب دموکراسى بنیادى را که هنوز ممالک دموکراسى غربى در پى تحقّق آنند به واقعیت مى‏آورد.

دین را به کلّى از سیاست جدا مى‏داند و سرانجام خواستار صلح پایدارى بر روى زمین است، صلحى که از ابتداى تاریخ آرزوى نسل‏هاى بشریت بوده، و درین زمینه به وحدت عالم انسانى، وحدت معنوى و برادرى جهانى انسان‏ها نظر دارد، وحدتى که بتواند ضامنى برا ى صلحى پایدار باشد. وحدتى جهانى، بدون آنکه هویت ملّى و حدود و مرزهاى سنتى و تاریخى کشورها خدشه‏دار شود.

 

 

 

گسترش جغرافیایی و رشد سالانه دین بهائی

 

تعداد بهائیان در جهان چقدر است؟

 

تخمین دقیق تعداد پیروان هر یک از ادیان جهان کاری پیچیده و مشکل است. در برخی از نقاط جهان وضعیت ادیان و شرایط خاص حکومتها مانع از شمارش دقیق پیروان ادیان آنها است. در برخی دیگر ارتباطات ضعیف و یا میزان مسافرتها جمع‌آوری داده‌ها را مشکل می‌سازد.

 

 

 

تخمین شمار بهائیان علاوه بر این از پیچیدگی بیشتری برخوردار است چرا که بسیاری از بهائیان جهان در کشورهای در حال توسعه زندگی می‌کنند و از پیشینه‌های فرهنگی و مذهبی مختلف هستند و بنابراین حتی بررسیهای دقیق نیز آمار صحیحی از شمار آنها نشان نمی‌دهد.

 

 

 

با دانستن مشکلات موجود و با هدف ارائۀ دقیق‌ترین آمار، مرکز جهانی بهائی با محافظه کاری بسیار تعداد بهائیان جهان را حدود شش میلیون نفر تخمین زده‌است.

 

 

 

این دقت محافظه کارانه وقتی بیشتر جلوه می‌کند که با آمارهای دیگر مقایسه شود. برای نمونه دائره المعارف بریتانیکا در جدولهای آماری منتشر شده در کتاب سال ۲۰۰۳ میلادی خود تعداد پیروان دیانت بهائی در سال ۲۰۰۲ میلادی را ۷,۴۰۶,۰۰۰ نفر تخمین زده‌است.

 

 

 

آنچه در تمام روشهای آماری بطور یکسان نمایان است میزان رشد دیانت بهائی است که در مقایسه با سایر ادیان مستقل جهان از میزان بالائی برخوردار است. چنانچه در جدول بالا نشان داده شده بر اساس آمار منتشر شده در سال ۲۰۰۱ میلادی میانگین میزان رشد دیانت بهائی در دهۀ ۹۰ میلادی ۲,۲۸ درصد است.

 

 

 

دومین گسترده‌ترین دیانت جهان

جوامع بهائی پس از جوامع مسیحی بیشتر از جوامع هر دیانت مستقل دیگر در جهان گسترده‌اند. این مطلب برای اولین بار در سال ۱۹۸۲ میلادی برابر با ۱۳۶۰ هجری شمسی در دائره المعارف جهان مسیحی عنوان شد. این کار که تلاش مشترک حدود ۵۰۰ پژوهشگر و کارشناس آمارگیری بود نخستین بررسی جامع پیروان ادیان مختلف در سراسر جهان است.

 

بر اساس کتاب سال ۲۰۰۳ میلادی دائره المعارف بریتانیکا، جوامع بهائی در ۲۱۸ کشور و سرزمین استقرار دارند. جوامع مسیحی بر اساس همین آمار در تمام ۲۳۸ کشور و سرزمین تعریف شده توسط سازمان ملل متحد مستقر هستند.

 

در کمی بیشتر از ۱۶۰ سال که از ظهور دیانت بهائی از ایران می‌گذرد، این دیانت به دومین گسترده‌ترین دیانت جهان تبدیل شده‌است و با پیروانی از بیش از ۲۱۰۰ قوم و نژاد و قبیله مختلف، می‌تواند گونه‌گون‌ترین جمعیت متشکل انسانی بر روی زمین باشد.