رضایت الهی خواهید، نه عضویت پارلمان: عدم موضع گیری سیاسی جامعۀ بهائی و باز هم ایرنا

                      رضایت الهی خواهید، نه عضویت پارلمان: عدم موضع گیری سیاسی جامعۀ                           بهائی و باز هم ایرنا


                      کاویان صادق زاده میلانی

 

عرایض شتّی در خصوص انتخاب اعضاء پارلمان ایران ….میرسید و جمیع استدعای آن مینمودند که که استیذان عضویت حاصل نمایند تا بهائیان نیز بانتخاب نفوس پردازند و لکن به کلی احبا را منع فرمودند و عین تلگراف مبارک در جواب ایشان …این بود که «رضایت الهی خواهید نه عضویت پارلمان» و …شفاهاً میفرمودند….هر قدر احباء از این آشوبها در کنار باشند و مشغول خدمت الله و نشر نفحات الله آسوده ترند. انسان…باید اوقات عزیز را صرف …خدمتی به عالم انسانی نماید و سبب ترقی و اتحاّد ملّت شود.

(حضرت عبدالبهاء، سفرنامه جلد ۲ ص ۳۷۰)

 

… شرکت در انتخابات مملکتی به شرط اینکه شرکت‌کننده بتواند بدون انتساب خود به هیچ یک از احزاب سیاسی و یا اظهار هیچ نوع تمایل حزبی عمل نماید برای احبّای عزیز بلامانع است. ولی شرکت در این انتخابات اجباری نیست بلکه اختیاری است. تشکیلات و جامعۀ بهائی در این امر هیچ دخالتی ندارد. احبّا در مورد اینکه به چه شخصی رأی بدهند با یکدیگر مشورت نکرده و جامعه نیز نباید هیچ اقدامی نماید که بر شرکت یا عدم شرکت احبّا و یا اینکه به چه کسی رأی می‌دهند اثری بگذارد. اجتناب جامعۀ بهائی از بحث و مذاکره در این مورد ضروری و حفظ اتّحاد جمع اهل بهاء در جمیع شئون از اعظم امور است.

(نامۀ بیت عدل در توضیح مسالۀ انتخابات به یک بهائی)

 

فصل انتخابات ریاست جمهوری دورۀ دهم یا بزودی و یا در آینده ای نزدیک به انتها خواهد رسید. از جمله موارد تاریخی این انتخابات سعی و کوشش گروههای مشخصی از بهائی ستیزان و انگ زدن به گروههای سیاسی و جامعۀ بهائی در راستای سوگیری موازی سیاسی بهائیان و جناحهای سیاسی رقیب است. علاوه بر مقالۀ روزنامۀ کیهان و اقمار هم طیف آن خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی نیز به تکرار نوعی دیگر از این برچسب پرداخته است.


http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=538192

در این لینک آمده است که:

۵ـ طیف گسترده ای که امروز در مقابل آقای دکتر احمدی نژاد قرار گرفته اند که البته بخشی از آنان نیز نیروهای وفادار به انقلاب هستند و همچنان مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی را پیرو امام تصور می کند؛ ولی جمع قابل توجهی از آنان شامل ملی مذهبی ها، افراطیون مشارکت و مجاهدین انقلاب، کلیه ی مطرودین امام، سرمایه داران و حتی متأسفانه مخالفان انقلاب و بنا به بعضی اظهارات بهائی ها هستند و … آیا مورد تأیید شما هستند؟ آیا کنار هم جمع شدن این طیف ناهمگون سؤال برانگیز نیست؟

 

متن این نامه و اتهامات مشابه دو مساله موازی و بدون تقاطع را با هم ادغام می کند. آنچه واضح و آشکار اینکه بهائیان له و علیه جناحی سیاسی حرکت نکرده اند. بنابر دستور بیت عدل هیچ بهائی اجازۀ سَمت و سو گیری سیاسی را ندارد. توجه همگان را به تبصرۀ پایان جلب می کنم.

مسالۀ یکم تعریف سیاست و بایدها و نبایدهای سیاسی است. این امور از جمله اموری است که با بیانی آشکار از سوی حضرت بهاءالله به بیت عدل اعظم و قانونگزاری این نهاد واگذار شده است. این دستور و مرجعیت این نهاد را حضرت عبدالبهاء و شوقی ربانی در نوشته های خود نیز تائید و تصریح کرده اند. در مقالۀ پیشین خود در سایت نگاه این آموزه و زاویۀ تاریخی آن را بیان کرده ام و نیازی به تکرار آن نیست. در پایان مقاله و در تبصره آن دو نامه از دفتر دارالانشاء بیت عدل را برای توضیح کامل دستور کنونی آورده ام.

http://www.negah30.info/index.php?option=com_content&task=view&id=1090&Itemid=21

البته سیاست واگیردار و اعتیاد آور است. جوّهای سیاسی نیز بسیار جذاّب هستند. به یقین حضور در سیاست حزبی بسیار وسوسه انگیز است. یکی از بهائیان امریکایی سفید تبار شهر پیشین ما میگفت که در پیوستن به دین بهائی نخوردن مشروب الکلی خیلی دشوار نبود ولی ترک فعالیت سیاسی آزمونی بسیار سخت بود.

آشکار است که فضاهای سیاسی و آراء چپ و راست و میانه و حکومت ها و دولتها می آیند و سپس می روند. اهداف بلند مدت دین بهائی تمرکزش بر تغییر ساختارهای اجتماعی و تبلور استعدادهای نهادهای مدنی و افراد انسانی است.   

مسالۀ دیگر مسالۀ حقوق بشر بهائیان است. بهائیان شهروندان ایران هستند و در طول یک قرن و نیم حضور اجتماعی خود با عمل نیک و بردباری و کوشش به ایران خدمت کرده اند. تبعیض و دشمنی ایدئولوژیک با بهائیان، موجب زیر پا گذاشته شدن اساسی ترین حقوق انسانی همچون حق امنیت جانی، حق تحصیل و حق استخدام و حق باورهای وجدانی و دینی آزاد شده است. در سالهای اخیر و در واکنش به خشونتهای شدید و منظم و حساب شده علیه بهائیان برخی از گروههای سیاسی درون حاکمیت و اندیشه های سیاسی به طوری خودجوش و با دگردیسی اندیشه به این نتیجه رسیده اند که مسالۀ اختلاف دینی و ایدئولوژیک با بهائیان در مسائلی دینی (مانند خاتمیت) نباید به آپارتایدی دینی بینجامد.

 

از دیدگاه بهائیان این جهش حرکتی مثبت است. برقراری بردباری و مدارای دینی و عقیدتی که از اهداف اساسی بهائیان و از آموزه های دین بهائی است فقط و فقط موجب سربلندی و بهبود ایران خواهد بود. مساله منحصر به بهائیان نیست. به حاشیه ای کوتاه بروم و برگردم. مندایی ها از بقایای صائبین و از نادر بازماندگان هستۀ اولیۀ مومنان به یحیی تعمید دهنده هستند، پیامبری که نامش در قرآن نیز آمده است، در سالهای پس از انقلاب زیر یک سرکوب فرهنگی شدید به سر می برند. اگر اصولاً سرکوب بهائیان کمرنگ جلوه داده شده است و در فضای درون و بیرون ایران ، وضعیت دشوار آنان چنانچه باید و شاید مطرح نشده است، واکنش به سختی ها و دشواری های منداییان صائبین اصلاً مطرح نشده و دشواری و آزار آنان مورد بررسی فعالان حقوق بشر قرار نگرفته است. در نتیجۀ این دشواری ها بسیاری از این هموطنان برای آشکار نبودن باورهایشان و دفع تبعیض حتی نام فامیلی خود را تغییر داده اند و ناچار هویت دینی خود را انکار می کنند. در میان نسل تازۀ منداییان زبان سنتی آنان تقریباً منقرض شده است و این به نوبۀ خود یک فاجعه فرهنگی است. بگذریم، به هر حال بهائیان تنها نمونۀ آزار دینی دگراندیشان در ایران نیستند ولی به عنوان بزرگترین گروه دینی غیر مسلمان بهائیان در یک قرن و نیم اخیر زیر دشوارترین شرایط زیسته اند. نکته در این جاست که حق آزادی باور و دین و حقوق شهروندی همگان باید محترم باشد. تبلور استعدادهای نهان و غنای ژرف جامعۀ ایران را تنها در چنان فضایی خواهیم دید.

با وجود این آشکار است که بهائیان هدف سیاسی و جناحگیری سیاسی را دنبال نمی کنند. حضور فکر و اندیشۀ و آموزه های دین بهائی در عرصۀ جامعه البته مفید و لازم است ولی این به معنی سیاسی بودن یا لزوم سیاسی بودن بهائیان نیست.

 

** تبصره

متن دو نامه توضیحی پیرامون مساله از بیت عدل:

قسمتهائی از یک نامه در مورد انتخابات (۱):

"توجّه به دو اصل مهم به روشن شدن این موضوع کمک خواهد کرد. اصل اوّل این است که احبّای الهی باید در جمیع شئون، چه به عنوان یک فرد و چه به عنوان یک جامعه، به نحوی مشی و سلوک نمایند که در جمیع اوقات خیرخواهی و صداقت خود را نسبت به مردم و حکومت آشکار و مبرهن سازند. همچنین بی‌طرفی کامل احبّا — چه فردی و چه گروهی — در امور سیاسی و اجتناب آنها از هر گونه موضع‌گیری حزبی باید اساس جمیع اقدامات آنها باشد، به طوری که مطابق میل مبارک حضرت ولیّ عزیز امر الله، کلّ طرف اعتماد مردم و مأمورین دولت و رؤسای ملّت گردند.

اصل دوم این است که شرکت در انتخابات مملکتی به شرط اینکه شرکت‌کننده بتواند بدون انتساب خود به هیچ یک از احزاب سیاسی و یا اظهار هیچ نوع تمایل حزبی عمل نماید برای احبّای عزیز بلامانع است. ولی شرکت در این انتخابات اجباری نیست بلکه اختیاری است. تشکیلات و جامعۀ بهائی در این امر هیچ دخالتی ندارد. احبّا در مورد اینکه به چه شخصی رأی بدهند با یکدیگر مشورت نکرده و جامعه نیز نباید هیچ اقدامی نماید که بر شرکت یا عدم شرکت احبّا و یا اینکه به چه کسی رأی می‌دهند اثری بگذارد. اجتناب جامعۀ بهائی از بحث و مذاکره در این مورد ضروری و حفظ اتّحاد جمع اهل بهاء در جمیع شئون از اعظم امور است.

اصل آزادی فرد بهائی برای شرکت در انتخابات مملکتی — به شرط اینکه عاری از هر گونه گرایش سیاسی حزبی باشد — امری است که از قبل هم مصداق داشته و هم ‌اکنون در سایر نقاط جهان نیز اجرا می‌شود و ابلاغ این امر به احبّای ایران در این زمان و در جواب سؤال هیئت یاران بیان یک اصل کلّی اداری بهائی است و هیچ گونه دلیل دیگری ندارد نه مربوط به شرایط خاصّ کنونی ایران است و نه دلیل هیچ نوع جانب‌گیری سیاسی و یا غیر سیاسی در امور آن مملکت است. شرکت در این انتخابات رابطه‌ای با تأکیدات بیت العدل اعظم در بارۀ اهمّیّت جهد و کوشش یاران در خدمت به احیای ایران و عمران آن سرزمین مقدّس ندارد، نه دلیل پشتیبانی از دولت است و نه نشانۀ همکاری با حکومت، و عدم شرکت در آن نیز نشانۀ مخالفت با هیچ یک نیست. احبّا به طور انفرادی آزادند تصمیم بگیرند که آیا مایلند در این انتخابات شرکت نمایند یا خیر.

نکتۀ دیگری که شاید ذکر آن لازم باشد آن است که احبّای عزیز ممکن است در عمل دریابند که پیروی کامل از اصول روحانی انتخابات بهائی در انتخابات مملکتی کار آسانی نیست و نباید بدین منظور ناراحتی وجدان به خود راه دهند زیرا که پایه و اساس این دو کاملاً با هم متفاوت است."

 

قسمتهائی از یک نامۀ دیگر در مورد انتخابات (۲):

"حضرت ولیّ عزیز امر الله در نامه‌ای به زبان انگلیسی به تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۳۰ خطاب به یکی از احبّا، در بارۀ نقش احبّای ایران در ایفای وظایف مدنی چنین می‌فرمایند:

احبّا در ایران از مشاغل و مقامات سیاسی احتراز می‌جویند واز هر گونه دخالتی در موضوعات مربوط به سیاست مملکت خودداری می‌کنند، امّا در مشاغل اداری مهمّ‌تری که از ماهیّت سیاسی برخوردار نیست مشغول به کار می‌شوند. احساس آنها اینست که به این ترتیب به بهترین وجه می‌توانند به مملکت خود خدمت کرده و صداقت و تعلّق خاطر خود را به ایران عملاً ثابت نمایند.

در خصوص شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان، توجّه شما را به ترجمه‌ای از نامۀ مورّخ ۱۸ آپریل ۱۹۵۶ که از طرف حضرت ولیّ عزیز امر الله خطاب به یکی از احبّا مرقوم گردیده معطوف می‌دارد:

به نظر حضرت ولیّ‌‌امر‌الله شرکت افراد در انتخابات اعضای پارلمان بدون وابستگی ایشان به احزاب سیاسی مجاز است.  در برخی از کشورها این امر ممکن است، زیرا یک فرد می‌تواند به راحتی و بدون وابستگی به هیچ حزب سیاسی به فرد دیگری رأی دهد. در سایر کشورها این مورد بسیار مشکل می‌باشد."

"تشکیلات بهائی به طور کلّی در بارۀ تصمیمات سیاسی دولت اظهار نظر نمی‌کنند، لذا جمهور مؤمنین نباید اجازه دهند که برای اظهار نظر در مورد مسائل سیاسی روز تحت فشار قرار گیرند. البتّه این بدین معنی نیست که در مقابل سؤالاتی که از آنان در خصوص مسائل روز می‌شود سکوت نمایند، بلکه مستلزم آن است که از جانبداری گروه‌های سیاسی احتراز نمایند و سعی نمایند پاسخ‌شان بر اساس آثار مبارکه و حاوی نمای روشن و واضحی از علل روحانی و اجتماعی اختلافات، آشفتگی‌ها و پریشانی‌های عالم انسانی و راه حلّ‌‌هایی سازنده باشد. "

 

Comments are closed.