سردبیر محترم روزنامه افتاب یزد
با سلام
پیرو چاپ مطلبی با عنوان "فعال شدن فرقه های انحرافی به دنبال حوادث پس از انتخابات " در صفحه اخر شماره ۲۷۲۳ مورخ ۱۷ شهریور ۱۳۸۸ مطالبی به استحضار میرسد که لازم است با توجه ماده ۲۳ از فصل ششم قانون مطبوعات نسبت به چاپ ان اقدام شود .
مطلب اول : نویسنده در تیتر خود و همچنین در متن ،هنگام اسم بردن از واژه بهایی ، به ان پیشوند فرقه می افزاید . مستحضرید که ذیل لغت فرقه در لغت نامه دهخدا معنای مفارقت و جدایی نوشته شده است اما من ارتباط این موضوع را با با پیروان ایین بهایی متوجه نمیشوم.بهاییان معتقدند که در حدود ۱۶۰ سال قبل دو ظهور پی در پی در عالم اتفاق افتاده و پیام اورانی ظاهر گشتند که راههایی برای کاهش امراض جهان در جهت نیل به صلح و وحدت بین المللی ارائه کرد ه اند . احکام و دستوراتی که بهاییان به ان معتقدند و همچنین تاریخ انها گواه استقلال انها از ادیان ماضیه است . با توجه به این واضحات ذکر فرقه برای یک ایین و دین جهانی معنایی نمیتواند داشته باشد جز نا اگاهی نویسنده و یا فرافکنی اشکالاتی که به عقیده وی میگیرند به سمت دیگران . نویسنده با چه استنادی پیروان این دیانت را فرقه مینماند ؟ پیروان دیانت بهایی از کدام دین جدا گشته اند که نام فرقه بر انان میگذارید ؟ و تازه به این موضوع اکتفا نکرده کلمه ضاله را پسوند ان قرار میدهید. کدام یک از احکام این دیانت به گونه ای است که کلمه ضاله را به ذهن نویسنده متبادر کند ؟
مطلب دوم: نویسنده در جایی که باید به روشنی در باره منبع خبری اطلاع رسانی کند به ذکر کلمه " یک منبع خبری" اکتفا میکند. این کلی گویی ها رویه افرادی است که منبع خبری انها خود نویسنده است و نه جای دیگر. البته اخبار و نقل قول هایی از این دست حکایت از روند ی دیگر دارد که در انتها ذکر خواهم کرد .
مطلب سوم : ارتباط منبع خبری مورد نظر ،استان هایی که ذکر انها رفت با وقایع پس از انتخابات بسیار جالب است. منبع خبری مورد استناد از استان یزد خبر میدهد که در دو استان بهاییان مشغول به فعالیت تبلیغی هستند انهم پس از اغتشاشات بعد از انتخابات در طهران و برخی از شهرهای بزرگ .یعنی در اثر اعتراضات به نتایج انتخابات در طهران در استان خراسان جنوبی و رضوی انهم در مناطق مرزی ان فضای باز فکری به وجود می اید که بهاییان اقدام به تبلیغ میکنند و منبع ناشناسی در استان یزد مطلع میشود ! ارتباط این سه موضوع معنای واقعی اسمان وریسمان به هم بافتن است .
مطلب چهارم : نویسنده میگوید که بهاییان فعالیت ضد دینی خود را افزایش داده اند، اما اشاره نمی کند که ضد کدام دین. ضد دین مسیحیت یا اسلام یا زرتشت ؟ کدامیک؟ بد نیست نویسنده محترم بداند که بهاییان اعتقادی توام با احترام نسبت به پیامبران ماضی خصوصا حضرت خاتم الانبیا قائلند و این موضوع را میتوان به وضوح از الواحی که پیامبرشان (حضرت بهاالله) در مقام حضرت خاتم و برخی از ائمه مانند امام حسین فرموده اند فهمید . به نظر میرسد که نویسنده با ننوشتن اینکه این فعالیت ها ضد چه دینی صورت میگیرد میخواهد به خواننده القا کند که این فعالیت ها ضد دین اکثریت است که این هم جزء همان روند ایست که به ان خواهم پرداخت .
مطلب پنجم: نویسنده میگوید که بهاییان مظلوم نمایی میکنند . اگر ممکن است مصداق های این مظلوم نمایی ها را ذکر کنید. ایا انتشار این خبر که بهاییان را از حق قانونی تحصیل منع میکنند، اموالشان را مصادره میکنند ، مغازه ها و خانه هایشان را اتش میزنند، روی دیوار منازل انها ناسزا مینویسند و حتی به قبرستان هایشان هم رحم نکرده انها را ویران میکنند، در مجامع بین المللی مظلوم نمایی است ؟ به نظر میرسد که در ایران هر کس که مشکلی را پس از نا امید شدن از مراجع قضایی به مراجع بین المللی شکوه کند مظلوم نمایی میکند و این انتظار از بهاییان میرود که در مقابل هر بلایی که به سرشان میاورند سکوت کنند و شکوه نکنند و دم نزنند تا مدعیان نیابت امام زمان هر بلایی خواستند سرشان بیاورند .
اما مطلبی که نقل ان واجب است و وعده ان را داده بودم این است که مدتهاست روندی در کشور اغاز شده و در یکی دو سال اخیر تشدید شده است . این روند در تلاش است که بهاییان و افکارشان را نابود کند و اقلیتی در تلاشند که این کار را با توجیحاتی دینی و مذهبی انجام دهند. اینان سعی میکنند اگاهیهای مردم را با دروغ پردازی های اگاهانه در سطحی وسیع به غلط شکل دهند. ریشه های این روند کاملا عیان است . اخراج از دانشگاهها ، اخراج از مشاغل دولتی ، اتش زدن منازل ، تهمت زدن در رسانه های دولتی و روزنا مه ها ، دستگیری و ضبط اموال ،زندانی کردن و کشتن و ده ها راه دیگر از راه هایی بوده است که در این سالها دنبال میشده . من انتشار مطالبی از این دست را در ادامه همین روند میدانم.
خواننده محترم میداند که اینگونه رفتار ها علی رغم توجیهاتی که برخی افراد میکنند ، منافات اساسی با قوانین و تصریحات اسلامی و قرانی دارد. چرا که در جای جای قران به رفتار توام با مهربانی و عطوفت و عدم اجبار به قبول دینی خاص[۱] تصریح شده است .
اما علی رغم تلاش هایی از این دست برای از بین بردن بهائیان و افکارشان لازم به ذکر است که همانگونه که مشرکین در صدر اسلام تلاش کرند که شعله های اسلام را خاموش کنند و در این راه ناکام ماندند و اسلام عزیز از خانه ای در مکه اغاز شد واکنون در دورترین مناطق جهان پراکنده شده ،شما هم میتوانید جلوی معتقدان به دیانت بهایی بایستید و انها و افکارشان را نابود کنید .
با تشکر