تنگنای تبعیض

تنگنای تبعیض

تاکنشان

قدیم ندیم‎ها به ما می‎گفتند دهان باز کردن به دشنام و برچسب زدن به دیگران و عنوان ناشایست بخشیدن به سایرین نشانی از گرفتار شدن در تنگنایی دارد که واکنشگر راه گریزی برای خویش نمی‎یابد و از پنهان کردن شخصیت درونی خویش ناتوان می‎ماند و بدین لحاظ، چون راه نجاتی از این مخمصه ندارد، به شکستن هنجارها و از بین بردن آداب انسانیت مبادرت می‎کند. حضرت مسیح کلام زیبایی دارد که شایسته است بدان توجّه داشته باشیم. ایشان خطاب به حواریون می‎فرمایند، “هنوز نیافته‎اید که آنچه از دهان فرو می‏رود داخل شکم می‎گردد و در مبرز افکنده می‎شود. لیکن آنچه از دهان بر آید از دل صادر می‎گردد و این چیزها است که انسان را نجس می‎سازد، زیرا که از دل بر می‎آید. خیالات بد و قتلها و زناها و فسق‎ها و دزدی‎ها و شهادات دروغ و کفرها؛ اینها است که انسان را نجس می‎سازد لیکن خوردن به دست‎های ناشسته انسان را نجس نمی‎گرداند” (انجیل متّی، باب ۱۵، آیهء ۱۶ به بعد).

 

حال، شنیده شد که یکی از زعمای جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهوری امریکا را، به علّت نژادش، به علّت رنگ پوستش، که خدایش اینگونه آفریده، تحقیر و توهین نموده و “کاکا سیاه” خطاب کرده است. امّا، این جناب بلافاصله متوجّه خطای کبیر خود شده و در مقام توجیه خویش بر آمده که، “من نژادپرست نیستم امّا جواب این مرد را باید بدهم.” آیا جواب دادن به کسی به معنای اهانت و تحقیر و توهین است؟ آیا این شیم غیرمرضیه که تا کنون در مورد بسیاری از نفوس به کار رفته و برچسب‎های نازیبا به آنان زده جز زیر سؤال بردن مقام انسانی گوینده تأثیر دیگری داشته است؟ آیا “خس و خاشاک” نامیدن مردمانی که طالب حقوق پایمال شدهء خویش بودند، از قدر و شأن آنها سر سوزنی کاست؟ پس از چه روی این شواهد و مظاهر تبعیض و نژادپرستی و خودبرتربینی باید از کسانی ظاهر شود که خود را زعیم قوم می‎دانند و بر کرسی قدرت جالسند؟

تا کنون اینگونه خودبرتربینی‎ها از مسئولین بسیار ظاهر شده است. در مقابل زنان آزاده، بهائیان ستمدیده، دراویش خانقاه از دست داده، جز تحقیر و توهین و اهانت و استنادات دروغ و برچسب‎های ناپسند چه واکنشی نشان داده شده است که گویای منویات پاک گویندگان باشد؟ این تنگنای تبعیض، یا در واقع تار و پود عنکبوتی که مسئولین نظام و نویسندگان جراید و اینترنتی حامی آنها دور خود پیچیده‎اند، نهایتاً موجب گرفتاری خود ایشان گردد. گویند شخصی به دیگری که از زیبایی ظاهر بی‎بهره بود اهانتی کرده او را زشت نامید. فرد مقابل او را گفت، “مراقب سخن خویش باش که من مخلوق خدایم و خدایم مرا اینگونه آفرید. تو اگر به مصنوع اهانت کنی و او را ناقص دانی، هرآینه به صانع نیز اهانت کرده او را خالقی ناتوان و ناقص دانسته‎ای.”

تا کنون کلماتی چون “ملعون” با عین حلقی و “ضالّه” با تشدید غلیظ لام از حضرات شنیده میشد. اینک یکی از مسئولین، که خود را جزو امّت مرحومه می‎داند و به قول حجّهالاسلام قضایی، حاکم شرع شیراز در اوایل انقلاب “گل سرسبد عالم آفرینش و اولاد خَلَف حضرت آدم” محسوب می‎دارد، مردی را که توانسته بعد از قرنها مظلومیت قوم و نژادی که به علّت رنگ پوست خود مقهور آدمیان خودپرست و متفرعن بودند، قابلیت خویش را ثابت نماید و ملّت خویش را قانع نماید که قابلیت انسانها نه به رنگ پوست است، بلکه به انسانیت و حُسن نیت اوست، “کاکا سیاه” نامیده است که در این میان باید گفت این کلام از شأن باراک اوباما نمی‎کاهد بلکه از مقام و منزلت گویندهء این سخن می‎کاهد؛ همانطور که تا کنون با این نحوه سخن گفتن و برچسب زدن و اهانت نمودن و دشنام گفتن و دروغ بافتن و افترا زدن در جراید و رسانه‎های سخن‎پراکنی و دنیای مجازی فقط موضع خویش را در انظار عالمیان تضعیف نموده‎اند و از هواداران خویش کاسته‎اند. باشد که خداوند آنها را درایتی عنایت فرماید تا سخن گفتن را بیاموزند و دم از تبعیض نزنند و مخلوق خدا را تحقیر نفرمایند.

Comments are closed.