اشراط الساعه یا علائم ظهور

کوشا

اشراط الساعه یا علائم ظهور

اعتقاد به معاد و قیامت یکی از سه رکن اصلی دین اسلام است و بنا به تحقیق بعضی از محقّقین (۲۷۰۰) آیه از قرآن کریم درباره‌ی قیامت و ثواب و عقاب است یعنی نزدیک به یک سوّم قرآن کریم درباره‌ی قیامت و حوادث آن می‌باشد و با نام‌هایی مثل یوم الجزاء، یوم الدّین، یوم التّلاق و یوم الحشر و… از آن یاد فرموده. یکی دیگر از نام‌های قیامت ساعت است که در چند آیه بدان اشاره شده است.

(اعراف۱۸۷ – زخرف ۸۵ – قمر ۱- شوری ۱۷) به عنوان نمونه (هل ینظرون الا الساعه ان تأتیهم بغته و هم لایشعرون زخرف آیه ۶۶) یعنی آیا جز این انتظاری دارند که ساعت ناگهانی بیاید و مردم نفهمند. و نیز (فهل ینظرون الا الساعه ان تأتیهم بغته فقد جاء اشراطها محمّد – ۱۸) در مورد آیه اخیر که موضوع مقاله است نوشته‌اند اشراط جمع شرط به معنی علامت و ساعه یکی از نام‌های قیامت است این ترکیب تنها یک بار در قرآن به کار رفته و مقصود از آن نشانه‌های قیامت است از آن‌جا که در این آیه اشاره به آمدن علامت‌های قیامت شده؛ لذا نویسندگان شیعه و سنّی در نوشته‌های خود به بعضی از این نشانه‌ها اشاره کرده و درباره‌ی آن توضیح داده‌اند. اینان نشانه‌ی اوّل را ظهور حضرت محمّد (ص) عنوان کرده‌اند که در حقیقت ظهور حضرت رسول اکرم نشانه‌ی آمدن قیامت است که در این مسئله هر دو فرقه توافق نظر دارند چنان‌که در نوشته‌های اهل سنّت آمده: «اخبر النبی ص ان بعثته دلیل علی قرب قیام الساعهوانه نبی الساعه ففی الحدیث عن سهل (رضی) قال، قال رسول الله (ص) بعثت انا و الساعه کهاتین و یشیرباصبیعه فیمدها(مقاله حدیث الساعه)واقای نهاوندی نیز در این مورد نوشته: بعد از این‌که حضرت رسول مختار بفرماید که انا و الساعه کهاتین و اشاره بفرماید به انگشت سبابه و وسطی خود(العبقری والحسان نجمه ۲۰ ) یعنی بعثت من و قیامت مانند این دو انگشت من با هم شد.

موت نبی فتح بیت المقدّس و شیوع طاعون و کثرت مال نیز از نشانه‌‌های قیامت در نوشته‌های اهل سنّت به شمار آمده است (مقاله حدیث الساعه) و افزون بر این نزول حضرت عیسی (ع) و ظهور دجّال، طلوع خورشید از مغرب نیز از نشانه‌های ظهور قیامت عنوان شده و در نوشته‌های اهل تشیّع انشقاق قمر با توجّه به آیه‌ی اقتربت الساعه و انشق القمر و ظاهر شدن دود در آسمان با توجّه به آیه (یوم تأتی السماء بدخان مبین سوره دخان ) از علائم و نشانه‌های ظهور قیامت آمده و به نوعی چون ظهور حضرت مهدی و نزول حضرت عیسی (ع) و خروج دجّال قبل از قیامت به وقوع می‌پیوندد لذا اینان نیز از نشانه‌های قیامت می‌تواند باشد.

 

این‌ها نشانه‌های خاصّ قیامت بوده که از زمان حضرت رسول (ص) ظاهر شده و تا یوم ظهور قیامت امتداد خواهد داشت ولی قیامت نشانه‌های دیگری نیز دارد که در منابع هر دو فرقه بدان‌ها اشاره شده به عنوان مثال جلا الدّین سیوطی در ذیل تفسیر آیه (قد خسر الّذین کذبوا بلقاء الله حتی اذا جاءهم الساعه بغته (انعام ۳۱) به نقل از بخاری که از ابو هریره روایت کرده که عربی از حضرت رسول سؤال کرد که ساعت کی واقع می‌شود آن حضرت فرمود: اذا ضیعت الامانه فانتظر الساعه. سائل سؤال می‌کند و کیف اضاعتها قال (ص) اذا وسد الامر الی غیر اهله فانتظر الساعه … و ایضاً از ابن مردودیه به نقل از ابو هریره روایت کرده که اتی رجل فقال یا رسول الله متی الساعه قال ما المسئوول عنها باعلم من السائل قال فلو علمتنا اشراطها قال تقارب الاسواق قال و ما تقارب الاسواق قال ان یشکو النّاس بعضهم الی بعض قله اصابتهم و یکثروا البغی و تفشوالغیبه و یعظم رب المال و ترتفع اصوات الفساق فی المساجد و یظهر اهل المنکر و یظهر البغاء( درر المنثور، ج۶، ص ۵۱-۵۰ ) که اشاره به از بین رفتن امانت و واگذاری امور به افراد ناشایسته و ظهور بغی و فحشاء و احترام صاحبان مال و تسلّط اهل فسق و غلبه‌ی ظاهری اهل منکر دارد ( مقاله اهل بیت درقران) و اهل تشیّع نیز به حدیث مطولی از سلمان فارسی در این مورد استنادکرده که بسیار معروف است ودر ان حدیث بنقل از سلمان فارسی آمده که حضرت رسول (ص) فرمود:الا اخبرکم باشراط الساعه و کان ادنی الناس منه یومئذ سلمان رض فقال بلی یا رسول الله. یعنی حضرت رسول اکرم فرمود آیا نشانه‌های قیامت را برای شما بگویم؟ و چون سلمان فارسی نزدیک آن حضرت بود گفت: بلی بفرمایید. و قال (ص) ان من اشراط القیامه اضاعهالصلوه و اتباع الشهوات والمیل مع الاهواء و تعظیم المال و بیع الدّین بالدّنیاءفعندهایذاب قلب المؤمن و جوفه کما یذوب الملح فی الماء مما یری من المنکر فلا یستطیع ان یغیره یعنی آن حضرت فرمود: از نشانه‌های قیامت این است که مردم نماز را ضایع می‌کنند از شهوات پیروی کرده به هوی و هوس میل می‌کنند و ثروت و مال را تعظیم کرده و دین را به دنیا می‌فروشند و در آن زمان قلب مؤمن ذوب می‌شود همان‌طوری که نمک در آب حل می‌شود از این‌که منکرات را می‌بینند ولی قادر به اصلاح آن نیستند و در آن زمان امرای ظالم و وزرای فاسق و عرفای تاریک‌اندیش و امنای خائن مصدر امور خواهند بود و امور منکر به صورت معروف و امور معروف به صورت منکر ظاهر خواهند شد اهل خیانت مورد اعتنا و امنای خائن محبوب می‌شوند دروغ‌گو را تصدیق کرده و صادق را دروغ‌گو معرفی خواهند کرد در آن زمان زنان بر مردان حکومت کرده و با کنیزان مشورت می‌نمایند و صبیان بر منابر رفته و برای مردم خطبه می‌خوانند … و دروغ‌گویی و دروغ‌پردازی از کارهای طرفه و فکاهی و ظریف شمرده می‌شود دادن زکات مال را، ضرر و غرامت می‌پندارند و هرگونه دسترسی به بیت‌المال و ربودن اموال عامّه را غنیمت و بهره می‌شمارند. مردم به والدین خود جفا می‌کنند ولیکن با دوستان خود احسان و نیکویی می‌کنند در آن زمان زنان با شوهرانشان در تجارت مشارکت می‌کنند و اهل کرام مورد غضب مردم واقع می‌شوند و اهل فقر تحقیر می‌شوند در آن زمان مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا خواهند کرد مردان به زنان و زنان به مردان شبیه خواهند شد و زنان بر زین حیوانات سوار خواهند شد در آن زمان مساجد را زینت می‌کنند و قرآن‌ها به زیور و شکل و نقّاشی آراسته و پیراسته می‌کنند مناره‌های مساجد را بلند می‌سازند تا اشراف بر خانه‌های اطراف پیدا کنند صف‌های نماز جماعت بسیار می‌شود ولی دل‌های آنان پر از کین و حسد است با یکدیگر به عداوت رفتار می‌کنند مردان خود را به طلا زینت می‌دهند لباس حریر و دیبا می‌پوشند در آن موقع رباخواری در بین مردم شیوع خواهد یافت در آن زمان طلاق ازدیاد پیدا می‌کند و حدود الهی جاری نمی‌گردد. در آن زمان زنان آوازه‌خوان خواهند شد و آلات موسیقی رواج پیدا خواهد کرد اشرار حکمران مردم خواهند بود و اغنیاء حج را به عوان تفریح و افراد متوسّط الحال آن را برای تجارت و فقرا آن را برای خود نمایی انجام خواهند داد در آن زمان قرآن را برای غیر خدا تعلیم می‌گیرند و آن را به صورت آهنگ و موسیقی می‌خوانند در آن زمان هتک محارم و معصیّت خدا رایج می‌گردد… و چون این قضایا واقع شود دیگر مدّت درازی به طول نمی‌انجامد تا ناگهان زمین صیحه‌ی عجیبی می‌کند و این صیحه تمام بسیط زمین را فرا می‌گیرد و اینست معنای گفتار خدای تعالی فقد جاء اشراطها. انتهی(حدیث سلمان)

این‌ها نشانه‌های قیامت یا ساعت بود که در حدیث سلمان به آن‌ها اشاره شده که اگر این‌ها واقع شود قیامت برپا می‌شود و اگر بخواهیم همه این‌ها را خلاصه کرده در چند سطر بیان کنیم بجاست که به حدیث قدسی (سیاتی زمان علی امّتی … یعنی به زودی زمانی بر امّت من می‌آید که از اسلام جز اسم و از قرآن جز رسم نمی‌ماند مساجدشان آباد است ولی از جهت هدایت خراب، آنان نزدیک‌ترین افراد به اسلام خواهند بود ولی در معنا به غایت از آن دور هستند فقهای آنان شریرترین فقیهان روی زمین هستند که بانی فتنه خواهند بود و نتیجه‌ی ان نیز به خود ایشان خواهد رسید (بحارالانوار. ج ۱۳ )

اشاره کنیم نکته قابل توجه این است که همه این‌ها علائم ظهور حضرت مهدی است که در کتب غیبت امده و این نکته‌ایست که صاحبان‌نظر نیز بدان توجّه داشته و آن‌ها را مورد بررسی قرار داده‌اند و اعتقاد بر این داشته‌اند که مراد از ساعت ظهور حضرت مهدی است و اشراط ساعت همان علائم ظهور حضرت مهدی است که در ذیل به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود.

نهاوندی می‌نویسد:

بدان که قسم پنجم از علائم ظهور حضرت حجت الله … علائم عامّه است که در اکثر زمان بسیاری از مردمان مبتلا به آن امور شده‌اند بلکه هر ساله به مرور در ایّام در تزاید شده است و اخبار منقوله در بیان این علائم از حضرت رسول مختار و حضرات ائمه (ص) … زیاده از هر تعداد و شمار است مثل خبر معروف جناب سلمان در بیان اشراط الساعه که بنا بر تصریح صاحب کفایه الموحّدین مراد از ساعت چنان‌که مستفاد از آن اخبار ائمه‌ی هدی است قیامت صغری است که وقت ظهور حضرت بقیه الله است و مثل خبر ابن عمیر و حمران که در روضه‌ی کافی است و غیر این‌ها که در بیان علائم ظهور آن جان جهان وارد شده است که حضرات اهل سنّت و جماعت آن‌ها را مثل خود وجود خود حضرت مهدی موعود و ظهور حضرتش از علائم قیامت کبری به شمار می‌آورند و به اعتباری نیز چنین است که ظهور حضرت حجت از علائم قیامت است. (نجمه ۲۰)

و دیگر نوشته: «مطالعه روایات علائم ظهور و در کنار ان احادیث اشراط الساعه به خوبی نشان دهنده شباهت آن دو دسته اخبار به یکدیگر است علّت این امر را در چند مطلب می‌توان جستجو کرد یکی این که در برخی روایات کلمه الساعه به ظهور مهدی (ع) تأویل شده (معجم احادیث المهدی، ج ۵) و راه استفاده روایات اشراط الساعهبرای نشانه های ظهور باز شده است و یکی از نویسندکان معاصر احادیث اشراط الساعه را در باب علائم ظهور آورده می‌نویسد (چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۲۹): از آن جا که در برخی از روایات الساعه به ظهور حضرت تأویل شده روایت اشراط الساعه را به نشانه‌های ظهور تفسیر کردیم دوّم نزدیکی الفاظ و معانی قیام و قیامت و قائم نیز می‌تواند دلیلی دیگر بر خلط علائم ظهور با نشانه‌های قیامت باشد.»

(مقاله آمیختگی نشانه‌های ظهور و اشراط الساعه) و نویسنده‌ی دیگر نوشته:

شباهت موضوعات مطروحه در احادیث مربوط به اشراط الساعه و احادیث مربوط به علائم آخر الزّمان این بحث را مطرح می‌کند که چه بسا برخی از ایات قرآن که به ذکر حوادثی از قیامت می‌پردازند مربوط به آخر الزّمان و ظهور امام زمان (ع) می‌باشد چرا که در ذیل این‌گونه ایات قرآن، احادیثی وارد شده است که در آن‌ها یوم القیامه به یوم قیام قائم (ع) تأویل شده است (مقاله اخرالزمان)

و دیگری نوشته: هذه العلامات مذکوره فی احادیث مبثوثه و متعددّه من ضمن علامات ظهور المهدی (ع) فیکون ذکرها هنا تفسیرا (للساعه) دلیلا علی ان المراد بالساعه هی ساعه ظهور الامام المهدی (ع) و یشهد له التصریح فی احادیث عدیده بان الساعه هی الساعه قیام القائم.(مقاله اهل بیت در قران)

همان‌طوری که واضح شد نویسندگان و اهل نظر با توجه به احادیث و روایات منقوله از حضرت رسول اکرم و ائمه اطهار که ساعت وقیامت را به ظهور حضرت مهدی تفسیر فرموده‌اند نوشته‌اند که علامات و نشانه‌های قیامت و ظهور مهدی شبیه به هم و یا یکی است و در واقع اگر ساعت و قیامت را با ظهور مهدی یکی بدانیم همه علامت‌ها خبر از یک حقیقت می‌دهد و آن ظهور رهبری جدید در آینده تحت عنوان قیامت یا مهدی هست. و اینک به سایر آیات قرآن کریم درباره‌ی قیامت اشاره می‌شود که توسّط ائمّه‌ی اطهار به ظهور مهدی تفسیر شده‌اند.

آیات (یوم الوقت المعلوم حجر ۳۸) (حدیثالغاشیه،غاشیه۱)و(یأتیهم العذاب نحل۱۶) و(العذاب الاکبر سجده-۲۱ )و(یوم یبعثون حجر ۳۶)و(نفخ فی الصور مومنون۱۰۱)و(الملک یومئذالحق للرحمن فرقان ۲۶)و(ذلک یوم الخروج ق۴۱)و(یصدقون بیوم الدین معارج ۲۶ )و(فاذانقر فی الناقور مدثر ۸ ) توسط حضرات ائمه اطهار به ظهور و یا یوم ظهور قائم تفسیر شده است ( المحجه فی ما نزل فی ذکر القائم) شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع از حضرت صادق روایت کرده که آن حضرت در تسمیه‌ی قیامت فرموده: (سمیت القیامه قیامه لانها فیها قیام الخلق للحساب و قد ورد تأویل ذلک بقیام القائم و رجعه الناس الی الدنیا. و فی منتخب البصایر عن الصادق ع فی قوله و تعالی یوم یقوم الاشهاد قال ذلک و الله فی الرجعه و فی روایه جابر عن الباقر ع فی قوله تعالی یوم القیامه قال هو قیام القائم. (مقدمه تفسیر مرآه الانوار، ص ۲۷۸)

و بالاخره حضرت صادق در تأویل آیه و اللیل اذا یغشی فرمود: «هو دوله الابلس الی یوم القیامه و هو یوم قیام القائم (تأویل الآیات ، ج ۲) و از این منظر بوده که نویسندگان اسلامی اعتراف به این حقیقت کرده‌اند که ظهور مهدی همان قیامه است با این تفاوت که قیامت را به قیامت صغری و قیامت کبری تقسیم کرده و نوشته‌اند که مراد از قیامت صغری ظهور امام مهدی است و مراد از قیامت کبری روز آخرت و زمان حساب و کتاب است چنان‌که آمده:

(فخروج الامام ع هو فی الحقیقه القیامه و موازین وعداله ولاالصغری فکما ان فی القیامه الکبری حساب و کتاب تاجیل للحساب و لا توبه بل ثواب و عقاب کذلک فی خروج الامام القیامه الصغری لا توبه و لا تاجیل بل عداله و کتاب و حساب و عقاب و ثواب فالمجرم یلاقی جزاءه و المحسن ینال اجره، المظلوم یأخذ حقّه من ظالمه اینما کان ویبدوان المشیه الالهیه اقتضت ان تکون هناک قیامه الصغری علی وجه البسیطه قبل القیامه الکبری التی یجمع الله فیها الناس ولکن القیامه الصغری یقیمها الله حین یاذن للامام المهدی ع بالخروج و القضاء علی المجرمین و اعطاء حقوق المظلومین (دراسهحول ظهور الامام المهدی از سیّد حسین مدرسی) ولی اهل سنت برای ساعت سه معنی در نظر گرفته‌ و آن را به صغری و وسطی و کبری تقسیم کرده‌اند که مراد از ساعت صغری مدّت عمر انسان است با این جمله که (و هی موت الانسان فمن مات فقد قامت قیامته لدخلوله فی عالم الآخره) و ساعت وسطی را به این معنی گرفته اند که اگر اهالی یک قریه از بین بروند ساعت وسطی بر پا شده است.

و (هی موت اهل القری الواحد و یرید ذلک ما روته عائشه (رضی) قالت کان الاعراب اذا قدموا علی رسول ص سالوه عن الساعه: متی الساعه فنظر الی احدث انسان منهم فقال ان یعش هذا لم یدرکه الهرم قامت علیکم ساعتکم ای موتهم و ان المراد ساعه المخاطبین یعنی عدّه‌ای از اعراب از حضرت رسول درباره‌ی ساعت سؤال کردند آن حضرت رو به جوان‌ترین آن‌ها کرده و فرمود قبل از این‌که این جوان به سنّ هرم برسد قیامت شما برپا شده است یعنی همه‌ی شما مرده‌اید و امّا ساعت کبری را‌همان روز آخرت که روز حساب و کتاب است معنی کرده (و هی بعث النّاس من قبورهم للحساب و الجزاء (حدیث ساعه)

اینک بار دیگر یکی از ایات ساعت را که در صدر مقاله نقل کرده بودم دوباره نوشته معنی آن را مرور می‌‌کنیم. (هل ینظرون الا السّاعه ان تأتیهم بغته و هم لایشعرون – زخرف ۶۶) یعنی مردم در انتظار آمده قیامت هستند که ناگهانی بیاید و آنان متوجّه نشوند.

به راستی چه کسانی منتظر آمده قیامت بودندایا مخالفان اسلام که اعتقادی به قیامت نداشتندو یا مؤمنان در انتظار آمده قیامت بودند مسلّماً هیچ کدام در انتظار آمدن قیامت نبودند و از طرفی ظاهر آیه نشان می‌دهد که زمانی که قیامت می‌آید مردم حیّ و ظاهر هستند مانند این‌که شما در انتظار آمده مهمان خود هستید یعنی شما حی‌ّ و حاضر هستید و مهمان غایب است در حالی که اصل قیامت بر این پایه بوده که زمان قیامت کسی حیّ و حاضر نیست بلکه زمین دیگرگون شده و همه مرده‌اند و این مردمان هستند که زنده می‌شوند و به دیدار قیامت می‌آیند لذا معنی آیه مطابق حقیقت به نظر نمی‌رسد و از طرف دیگر زمانی‌که این همه نشانه‌ها برای آمدن قیامت در نظر گرفته شده از جمله فرا گرفتن دخان آسمان را همه متوجّه می‌شوند که تحوّلی در حال وقوع است مانند این که وقتی که رعد و برق می‌زند و ابر آسمان را می‌پوشاند همه متوجّه می‌شوند که ریزش باران نزدیک است لذا چگونه می‌توان تصوّر کرد که این نشانه‌ها ظاهر شود ولی آمدن قیامت ناگهانی باشد ناگهانی آمدن یعنی بدون اطّلاع و خبر قبلی مانند وقوع زلزله که ناگهانی اتّفاق می‌افتد و جالب آن‌که در ادامه‌ی آیه فرموده (و هم لایشعرون) یعنی بعد از وقوع نیز متوجّه نخواهند شد یعنی زلزله واقع می‌شود ولی هیچ کس از ان اطّلاع حاصل نمی‌کند که غیر ممکن به نظر می‌آید. لذا اعتقاد به ساعت و قیامت یعنی این‌که دنیا به آخر خود رسیده و همه‌ی اشیاء کن فیکون می‌شود و خلقت هیچ و پوچ می‌شود با عقل و منطق مطابق نمی‌اید و کاملاً بی‌معنی است خداوند می‌خواهد به حساب و کتاب بندگانش برسد ولی برای این کار تمام خلقتش را بر هم می‌زند و همه چیز را نابود می‌کند تا این‌که بداند کدام بنده‌اش نیکوکار و کدام یک بدکردار بوده و هست ولی با اعتقاد به این‌که منظور کلّی از ساعت و قیامت و آخرت و سایر نام‌ها همانا بشارت به آمدن موعود ادیان است که همه‌ی جهانیان صرف‌نظر از هر دین و مذهب در انتظار آن روز هستندهمه این شبهات حل می شود وآن روز ناگهانی امد بدون این که علامتی داشته باشد و بعد از گذشت ۱۶۶ سال باز هم مردمان در غفلت و بی اطّلاعی از آمدن آن روز به سر می‌برند یعنی (و هم لایشعرون) هستند و این ساعت و قیامت همان ساعت و قیامتی است که حضرت مسیح بدان بشارت داد که (امّا از آن روز و ساعت هیچ‌کس اطّلاع ندارد حتّی ملائکه‌ی آسمان جز پدر من و بس… پس بیدار باشید زیرا که نمی‌دانید در کدام ساعت خداوند شما می‌آید لیکن این‌را بدانید که اگر صاحب خانه می‌دانست در چه پاس از شب دزد می‌آید؛ بیدار می‌ماند و نمی‌گذاشت که به خانه‌اش نقب زنند لهذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می‌آید متی۲۴ایات۳۶الی ۴۴) یعنی همان‌طور حضرت مسیح از روز موعود به ساعت تعبیر کرده حضرت رسول اکرم نیز از روز موعود به ساعت و قیامت یاد کرده است.

ممکن است که برای بعضی این سؤال پیش آید پس مسئله‌ی زنده شدن مردگان و حساب و کتاب به چه معنی است و یا چگونه انجام می‌پذیرد یا آیا حساب و کتابی در کار نیست؟ برای یافتن پاسخ این دو سؤال لازم است که بار دیگر به قران کریم مراجعه کرده و حقیقت را از ان دریافت کنیم خداوند در این سفر آسمانی فرموده است که (ان الله یحیی الارض بعد موتها حدید ۱۷) یعنی خداوند زمین را بعد از مردنش زنده می‌کند آیا زمین می میردکه خداوندانرا زنده می کندبر حسب ظاهر معنی موت برای زمین صادق نمی‌آید مگر این‌که بگوییم خداوند خواب زمستانی زمین را به موت تعبیر کرده یعنی زمین در زمستان به خواب می‌رود و با آمدن فصل بهار روح حیات در زمین دمیده می‌شود و آن را بیدار و یا زنده می‌کند پس موت و حیات انسان‌ها نیز می‌تواند معنایی غیر از معنی متعارف خود داشته باشد و همین تعبیر را نیز می‌توان برای زنده شدن مردمان در روز قیامت یعنی روز آمدن موعود ادیان کرد یعنی مردمانی که از روح ایمان عاری شده و در حقیقت مرده روحانی هستند با ظهور جدید روح ایمانی در آنان دمیده می‌شود و آنان زنده می‌گردند همانند زمین چنان‌که خداوند نیز همین تعبیر را برای زنده شدن مردگان در روز قیامت به کار برده است چنان‌که فرموده: (و نزلنا من السماء ماء مبارکا… واحیینا به بلده میتاً کذلک الخروج (ق آیات ۹ الی ۱۱) یعنی آب مبارکی را از آسمان نازل فرمودیم و به وسیله‌ی آن زمین مرده را زنده کردیم و خروج مردگان نیز این چنین خواهد بود و این مسئله بارها در قرآن کریم تکرار شده است (روم۱۹- اعراف ۵۷ – زخرف ۱۱) که زنده شدن مردگان در روز قیامت همانند زنده شدن زمین خواهدبود لذا همان‌طوری که خواب زمستانی زمین به منزله‌ی مرگ و موت توصیف شده است از بی‌ایمانی و کفر مردمان نیز در یوم قیامت به موت و مرگ تعبیر گشته است و جالب آن‌که حضرت صادق (ع)در تفسیر آیه (اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها حدید ۱۷) فرموده است یحییها الله عز و جل بالقائم ع بعد موتها کفر اهلها و الکافر میت ( المحجه فی ما نزل … ص ۲۲۱) یعنی مردمان زمان ظهور قائم چون کافر هستند مرده به حساب می‌ایند و با ایمان به آن حضرت زنده شده و حیات خواهند یافت زیرا کافر به معنی موت و مرگ است. و این حدیث کاملاً با آیه قرآن کریم مطابق است که در حقّ حمزه عموی پیامبر اسلام نازل شده که که (من کان میتا و احییناه و جعلنا له نورا و یمشی به فی الناس انعام – ۱۲۲) یعنی کسی که مرده بود و ما او را زنده کرد و برایش نوری قرار دادیم که توسّط آن در بین مردم راه می‌رود) که درباره‌ی ایمان آوردن حضرت حمزه نازل شده است.

واما مسئله‌ی حساب و کتاب، از آن‌جا که هر عملی عکس العملی دارد لذا نظم طبیعت بر روی دو اصل مجازات و مکافات بنا شده که اعمال خوب و بد وزشت وزیبا بی جواب نمی ماندو جسم انسان بنحوی در این عالم به مجازات و مکافات اعمال خود می‌رسد و امّا بعد از مرگ نیز مجازات و مکافات حقیقی از برای روح انسان مقدّر شده که به معنی بهشت و دوزخ است و این پاداش یا مجازات بلافاصله بعد از قطع ارتباط روح از جسد برایش میسّر میشود به عبارتی انسان بعد از مرگ به بهشت یا دوزخ می‌رود لذا نیازی به یوم خاصّی به نام قیامت نیست تا به حساب و کتاب انسان‌ها بپردازند و خوشبختانه با مطالعه‌ی دقیق کتب آسمانی می‌توان این حقیقت را یافت از جمله در قرآن کریم آمده: (لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء و عند ربهم یرزقون) یعنی آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مرده نپندارید آن‌ها زنده هستند و در نزد خداوند روزی دارند از این آیه‌ی مبارکه می‌توان دو نتیجه گرفت. اوّل این‌که معنی مرده و زنده به اعتبار انسان‌ها نیست بلکه به اعتبار خداوند است چنان‌چه شهداء هر چند به اعتبار انسان‌ها مرده و از بین رفته‌اند ولی نزد حقّ مرده به حساب نمی‌آیند بلکه زنده هستند و دوّم آن‌که هر چند یوم قیامت به تصوّر انسان‌ها نیامده و به حساب اعمال مردمان رسیدگی نشده است ولی شهداء به نزد خداوند رفته و پاداش زحمات خود را دریافت کرده‌اند یعنی معلوم شده است که آن‌ها بهشتی هستند آیات زیادی در قرآن کریم مندرج و گویای این حقیقت است که انسان‌ها بعد از مرگ به پاداش اعمال خود می‌رسند. مانند (قیل ادخل الجنه قال یا لیت قومی یعلمون بما غفر لی ربّی و جعلنی من المکرمین یس ۲۶ و ۲۷ ) یعنی گفته شده که وارد بهشت شو گفت ای کاش قوم من می‌دانستند که خداوند مرا آمرزید و از اهل اکرام قرار داد. در حالی که نه قیامتی آمده و نه به حساب خلایق رسیدگی شده است ولی این فرد قبل همه به بهشت رفته و آرزو می‌کند که قومش که زنده هستند ای کاش این حقیقت را می‌فهمیدند و یا آیه (من آمن و اصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون. انعام – ۴۸) یعنی اهل ایمان با عمل صالحشان هیچ خوفی نداشته باشند یعنی مسلّم است که آنان بهشتی هستند حتّی زمانی‌که خداوند در این عالم بین مؤمن و مشرک و صالح و ظالم فرقی گذاشته و آن‌ها را اهل جنّت و دوزخ نامیده و به نام اصحاب یمین و شمال معرّفی فرموده مسلّم است که بهشتی و یا دوزخی بودن آن‌ها محرز شده است لذا نیازی به روز خاصّی نیست که در آن روز داوری شود لذا مراد حقیقی خداوند از یوم قیامت نه تنها در قرآن کریم بلکه در تمامی کتب آسمانی بشارت به آمدن موعود کلّی ادیان بوده است. انتهی

۱-مقاله حدیث الساعهدرسایت www.vp.rghh.com/t71915.html

۲-اهل البیت (ع) فی القران (سوره الانعام)

http://www.alquran-network.net/ahlebait/06.htm

۳– مقاله حدیث سلمان

http://www.hawzah.org/Hawzah/Questions/QuestionView.aspx?LanguageID=1&QuestionID=10332&SubjectID=73105

۴-مقاله امیختگی نشانه های ظهورو اشراط الساعه

httphttp://www.rasekhoon.net/Article/Show-32020.aspx

۵-مقاله اخرالزمان

http://www.sobhezohoor.ir/Tahghighat/tahghighat_articles5.htm

Comments are closed.