نوروز – آغازی نو
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
فرح دوستدار
نوروز از دیرزمان نماد زندگی دوباره و شادابی و لطافت بوده است. ایرانیان باستان همزمان با شروع گردش جدید زمین و آغاز بهار خانه هایشان را از گرد و غبار پاک کرده ، نقرهها را جلا میدادند ، ظرفهای مسین را به رویگران میسپردند ، کوزه قدیمی را که جایگاه آلودگیها و اندوههای یک ساله بود می شکستند و از چند روز قبل از عید در خانه های خود مُشک و عنبر میسوزاندند. نوروز را خاتمه افسردگی و پژمردگی و آغاز شادی و سرور و رفع کدورت ها دانسته و خود را برای دید و بازدید ها آماده میساختند .
از ابتدای شروع جنبش باب که طلیعه و پیش درآمد آئین بهائی بود نوروز دارای اهمیت خاصی گشت. هنگامی که حضرت باب در کتاب بیان طرح تقویم جدیدی را ریخته و سال را به ١٩ماه و هرماه را به ١٩ روز تقسیم نمود ماه اوّل سال را “شهرالبهاء” و روز اوّل آن ماه را ” یوم البهاء ” نامید و آنرا تخصیص داد به موعودی که مژده ظهورش را میداد. در آنجا مینویسد : خوشا بحال کسی که برسد به روز اوّل از شهرالبهاء. دو معنی در این سخن نهفته است : خوشا بحال کسی که به ایمان فرستاده جدید الهی فائز شود وخوشا بحال کسی که عید نوروز و صیام را جشن گیرد. این عبارت از سوئی اشاره ای است به آنکه شخص موعود به نام بهاءاللّه یعنی شکوه و جلال الهی ظاهر خواهد گشت. از سوی دیگرحضرت باب به نوروز باستانی مفهوم معنوی جدیدی می بخشد و آنرا نماد تجدید حیات معنوی و بازگشت شکوه از دست رفته ایران زمین می سازد. او در آنجا مینویسد: خوشا بحال کسی که در عید نوروز شکر نعمت را به جا آورد، یعنی سفره بچیند و مردم را به غذا دعوت کند و به آنها عیدی دهد و با این عمل خود از فضلی که شامل حالش گشته شاکر گردد. ١
حضرت بهاءالله در کتاب اقدس تقویم جدید حضرت باب را پذیرفته ونوروز را روزی فیروز در منظر الهی قلمداد میکنند. حضرت عبدالبها نیز باوجود آنکه در کودکی از ایران خارج شده بودند مراسم سنتی نوروز را ارج نهاده و در خطابه ای به مناسبت عید نوروز ابعاد جدیدی را به این جشن باستانی اضافه میکنند.
نوروز حد اقل از سه منظر با طلوع آئین بهائی دارای اهمیت خاصی میشود. حضرت باب آنرا نماد تجدید حیات معنوی قرار میدهد. به این معنی که پیام آسمانی نیز مانند طبیعت مراحل تکاملی را طی میکند. با ظهور پیامبرانی مانند موسێ ، مسیح ، محمد هراز چندی بهار الهی جدیدی آغاز میگردد. این بهاران معنوی و پرشکوفه هر بار تابستانی گرما بخش و پائیزی پر ثمر و زمستانی سرد وتهی در پی دارد. هنگامی که معانی مرده واخلاق منجمد و ارواح افسرده میگردند باز روزی نوفرا می رسد وجشنی بپا میگردد و پیام الهی بوسیله فرستاده ای تازه نفس به کالبد مرده بشری روحی جدید میدمد. و بدین سان دور تازه ای آغاز میگردد.
نوروز علاوه برنماد وحدت ملی و زدودن کدورت ها که سنتی باستانی است بفرموده عبدالبها باید پیوند محبت و دوستی را مستحکم کند. آئین بهائی همان گونه که مفهوم محبت و عشق را به سطح جهانی بسط می دهد با گسترش این آئین به تمامی ممالک جهان نوروز را نیزاز قرن پیش جشنی جهانی می سازد. محبت بی شائبه و بی قید و شرط به تمامی افراد بشر یکی از تعالیم محوری این آئین است و جشنها و اعیاد باید به آن گرمی خاصی بخشد.
در خطابه نوروز حضرت عبدالبها بعد دیگری را نیز به این جشن افزوده و میمنت آنرا چندباره میکنند:
“… و چون روز مبارکی است نباید آنروز را مهمل گذاشت بی نتیجه نمود که ثمر آنروز محصور در سرور و شادمانی ماند در چنین یوم مبارکی باید تأسیس مشروعی گردد که فوائد و منافع آن از برای ملّت دائمی ماند تا در السن و تاریخ مشهور و معروف گردد که مشروع خیری در فلان روز عید تأسیس یافت. پس باید دانایان تحقیق و تحرّی نمایند که احتّیاج ملّت در آن روز بچه اصلاحی است و چه امر خیری لازم و وضع چه اسّی از اساس سعادت ملّت واجب تا آن اصلاح و آن امر خیرو آن اساس در آن روز تأسیس گردد… تا در آن روز از الفت عموم و اجتماعات عظیمه نتیجه ئی حاصل گردد و میمنت و مبارکی آنروز ظاهر وآشکار شود… در این دوربدیع هر عمل خیری باید عمومی باشد یعنی شمول بر جمیع بشر داشته باشد اختصاص به بهائیان نداشته باشد. در جمیع ادوار انبیاء امور خیریّه تعلّق بنفس آن ملّت داشت مگر مسائل جزئیّه مثل صدقه که تجویز شمول بر عموم داشت. امّا در این دور بدیع چونکه ظهور رحمانیّت الهی است جمیع امور خیریّه شمول بجمیع بشر دارد بدون استثناء” ٢
به امید نوروزهائی که بازگشت نیکی ها وبنیاد خوبی ها برای ایرانیان بلکه جهانیان باشد.
یادداشت ها
١- مراجعه شود به کتاب “ تقریرات درباره کتاب مستطاب اقدس. شرح و توضیح درباره آیات کتاب مستطاب اقدس” نوشته عبدالحمید اشراق خاوری تنظیم و تدوین: دکتر وحید رأفتی ، صفحه ٢۵۴.
٢ – خطابه حضرت عبدالبها در روز نوروز ١٣٣٠ هجری قمری در بندر اسکندریّه در هتل ویکتوریا.