ترجمه‌ای از پیام بیت ‌العدل اعظم الهی خطاب به بهائیان جهان رضوان ۲۰۱۱ میلادی -۱۶۸ بدیع

ترجمه‌ای از پیام بیت ‌العدل اعظم الهی خطاب به بهائیان جهان

رضوان ۲۰۱۱ میلادی (۱۶۸ بدیع)

(از: مرکز جهانی بهائی)

ستایندگان اسم اعظم در سراسر عالم ملاحظه فرمایند

دوستان عزیز و محبوب،

(۱) در آغاز این ایّام خجسته مشاهدۀ درخشش مجدّد قبّۀ ذهبی مقام منیع اعلی، تاج وهّاج آن بنای مقدّس، دیدگان این مشتاقان را روشن و منوّر ساخته است. این بنای رفیع البنیان بار دیگر با آن تلألؤ ملکوتی که منظور نظر حضرت ولیّ محبوب امر الله بود روز و شب بر زمین و دریا و آسمان می‌درخشد و بیانگر عظمت و علوّ مقام نفس مقدّسی است که رمس مطهّرش را در آغوش خود ارج می‌نهد.

(۲) این لحظات پرسرور با اختتام مرحلۀ فرخنده‌ای در پیشرفت نقشۀ ملکوتی مصادف است. تنها یک دهه به پایان اوّلین قرن عصر تکوین باقی مانده است، اوّلین صده‌ای که در ظلّ ممدود الواح وصایای مبارکۀ حضرت عبدالبهاء سپری خواهد شد. نقشۀ پنج‌ساله‌ای که اکنون به پایان رسیده نقشۀ دیگری را به دنبال دارد که خصوصیّات آن موضوع مطالعات گسترده‌ای در سراسر عالم بهائی بوده است.  پاسخ احبّا به پیام صادره خطاب به کنفرانس هیئت‌های مشاورین قارّه‌ای و نیز به پیام رضوانِ دوازده ماه پیش براستی موجب رضایت خاطر این جمع است. یاران الهی که به درک و فهم محدود حاصله از یک بار مطالعه قانع نبوده‌اند این پیام‌ها را بارها فرداً و جمعاً، در جلسات رسمی و گردهم‌آیی‌های خودجوش مرور نموده‌اند و بر اثر مشارکت فعّال در برنامه‌های رشد که در محدوده‌های جغرافیایی در دست اجرا است به درک غنی‌تری نائل شده‌اند. بدین ترتیب، ظرف چند ماه جامعۀ بهائی در سراسر جهان آنچه را برای آغازِ موفّقیّت‌آمیز دهۀ آینده نیاز دارد آگاهانه کسب نموده است.

(۳) در طیّ همین مدّت، موجی از تحوّلات سیاسی و پریشانی اقتصادی در قارّات مختلف، دولت‌ها و ملّت‌ها را آشفته ساخته و جوامعی را به آستانۀ انقلاب و در مواردی به ماورای آن سوق داده است. رهبران دریافته‌اند که برای تضمین امنیّت نه ثروت کفایت ‌کند و نه تسلیحات مدد رساند. هر جا که خواسته‌های مردم برآورده نشده خشم عمومی شعله‌ور گشته است. عبرت‌انگیز است بیان مهیمن جمال قدم که حکم‌رانان را در رابطه با مردم خود متنبّه ساخته می‌فرمایند: “انّهم خزائنکم ایّاکم ان تحکموا علیهم بما لا حکم به اللّه و ایّاکم ان تسلّموها بأیدی السّارقین.” ولی هر چقدر اشتیاق مردم برای ایجاد تغییر، جذّاب و مسحور‌کننده باشد باید آگاه بود که قوایی وجود دارد که به خاطر منافع شخصی مسیر وقایع را زیرکانه منحرف می‌سازد.  البتّه مادامی که علاج مفید طبیب الهی نادیده گرفته شود رنج و عذاب این عصر هم‌چنان ادامه یافته عمیق‌تر خواهد شد. امروز هر ناظر دلسوزی بی‌درنگ فروپاشیِ شتابنده و نامنظّم ولی بی‌امانِ نظمِ عالم را که شدیداً نارسا و اسفبار است تصدیق می‌نماید.

(۴) ولی در مقابل این فروپاشی نیروی سازنده‌ای نیز مشهود است که به فرمودۀ حضرت ولیّ‌امرالله مرتبط با “دیانت نوپای حضرت بهاءالله” بوده “مبشّر نظمی جهانی و بدیع است که امر بهائی باید آن را نهایتاً تأسیس نماید.” اثرات غیر مستقیم این نیروی سازنده را می‌توان در فوران احساسات به خصوص در میان نسل جوان مشاهده نمود، احساساتی که از اشتیاق به مشارکت در فرایند پیشرفت اجتماعی سرچشمه می‌گیرد. موهبتی که شامل حال پیروان جمال قدم شده آن است که این اشتیاقی که در سراسر عالم بی‌وقفه از روح انسانی سرچشمه می‌گیرد قادر است در مجهوداتی که جامعۀ بهائی به منظور ایجاد توان‌مندی جهت اقدام مؤثّر در بین مردم متنوّع جهان انجام می‌دهد، جلوه‌ای چنین سازنده داشته باشد.  کدام موهبتی است که با این برابری نماید؟

(۵) برای کسب بصیرت در این کار، شایسته چنان است که هر مؤمن مخلص توجّه به حضرت عبدالبهاء نماید، شخصیّت عظیم الشّأنی که امسال صدمین سال “اسفار تاریخی” حضرتش را به کشور مصر و جهان غرب گرامی می‌داریم. آن طلعت نورا به نحوی خستگی‌ناپذیر در هر فضای اجتماعی – در منازل و نوان‌خانه‌ها، در کلیساها و کنائس، در پارک‌ها و میادین عمومی، در قطارها و کشتی‌ها، در باشگاه‌ها و انجمن‌ها و در مدارس و دانشگاه‌ها – به ابلاغ و انتشار تعالیم مبارک اقدام نمود و با قاطعیّت کامل ولی با شیوه‌ای بی‌نهایت آرام و متین به دفاع از حقایق پرداخته اصول و مبادی الهیّه را بر طبق مقتضیات این عصر تشریح فرمود.  آن حضرت بدون ادنی فرق و تمایزی و به مقتضای نیاز افراد، برای همگان – اولیای امور، دانشمندان، کارگران، کودکان، والدین، تبعید‌شدگان، فعّالان اجتماعی، روحانیون و شکّاکیون – پیک محبّت، سرچشمۀ حکمت و مایۀ تسلّی و راحت بود. هم‌چنان که قلوب‌شان را به اهتزاز می‌آورد، فرضیّات‌شان را زیر سؤال برده به دیدگاه‌شان جهت جدیدی می‌بخشید و آگاهی‌ آنان را وسعت داده قوایشان را در مصالح عالم انسانی متمرکز می‌ساخت. هیکل اطهر قولاً و عملاً، چنان همگان را مورد محبّت و شفقت و جود و کرم خود قرار می‌داد که قلوب به کلّی تقلیب می‌شد و هیچ‌کس از حضور مبارک محروم بازنمی‌گشت.  امید وطید این جمع آن است که در طیّ این دوران بزرگداشت صدمین سال آن اسفار تاریخی، یادآوری مکرّر وقایع حیات بی‌نظیر آن هیکل بقا روح جدیدی به قلوب ستایندگان صادق حضرتش بخشد. پس مثل اعلای مولای حنون را نصب العین خود سازید و آن را در پی‌گیری اهداف نقشه راهنمای خویش قرار دهید.

(۶) در ‌آغاز اوّلین نقشۀ جهانی جامعۀ بهائی، حضرت ولیّ‌امرالله با لحنی قاطع مراحل متوالی ظهور انوار الهی را توصیف فرمودند که چگونه در سیاه چال طهران تجلّی نمود و سپس در سراج امر الهی در بغداد برافروخت و به کشورهای آسیا و افریقا انتشار یافت و در حالی که با اشراقی اشدّ در ادرنه و عکّا شعله‌ور بود اشعّۀ آن از فراز دریاها به دیگر قارّات عالم رسید و چگونه مآلاً به تدریج در تمامی کشورها و سرزمین‌های جهان فروزان خواهد گشت. هیکل مبارک قسمت نهایی این فرایند را “نفوذ انوار امر الهی … در جمیع اقطار باقی ماندۀ کرۀ ارض” توصیف نموده و از آن به عنوان “مرحله‌ای که در آن تجلّیات امر مظفّر و منصور الهی در نهایت قدرت و عظمت تمامی کرۀ ارض را اشباع و احاطه خواهد نمود.” یاد فرموده‌اند. هرچند راه درازی تا تحقّق این هدف در پیش است ولی هم‌اکنون این نور در بسیاری از مناطق عالم به شدّت تابان گشته است، در بعضی از کشورها در تمام محدوده‌های جغرافیایی می‌درخشد، و در سرزمینی که اوّلین شعلۀ این نار موقدۀ لایطفی طالع شد علی‌رغم تلاش در فرونشاندن آن هم‌چنان می‌درخشد. در سایر ممالک با اشتعال شمع ایمان به ید قدرت الهی در قلوب مستعدّۀ افراد یکی بعد از دیگری، این نور قدسی در محلّه‌ها و دهکده‌های ملل گوناگون مستمرّاً می‌تابد، مکالمات هدف‌مند در هر سطحی از تعامل بشری را منوّر می‌سازد و بر اقدامات بی‌شماری در جهت رفاه مردم پرتو می‌افکند.  این است آن نور الهی که چون پرتوی نورانی در مقابل ظلمت، دائماً از وجود هر مؤمن باوفا، هر جامعۀ پویا و هر محفل روحانی آراسته به حبّ و ولا ساطع می‌گردد.

(۷) در اعتاب مقدّسۀ علیا به کمال تضرّع و ابتهال دعا می‌کنیم که هر یک از شما حاملان این شعلۀ جاودانی در مساعی خود برای اشتعال بارقۀ ایمان در قلوب دیگران مشمول تأییدات لاریبیّۀ جمال قدم گردید.

[امضا: بیت العدل اعظم]

Comments are closed.