معلمانی که یا زندانی می شوند یا ممنوع التدریس
گزارش نقض حقوق اقلیت های مذهبی در ایران ۷ مهرماه تا ۱۴ مهرماه ماه ۹۱
نگارش: فرزان فرامرزی
هوشنگ فنائیان یکی از زندانیان بهائی است که در زندان بابل محکومیت خود را می گذراند. این شهروند بهائی، ۲۲ اسفند ۸۹ توسط ماموران اطلاعات ساری بازداشت شد. هوشنگ فنائیان پیشتر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، عضویت در فیس بوک و نوشتن نامه به رهبری به ۴ سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بود[۱].
برپایه گزارشی که اخیرا منتشر شده، وضعیت این شهروند بهائی در زندان بابل چندان مساعد نیست. وی بیش از ۸ ماه است که از درد در ناحیه گردن و دست رنج می برد و پزشک دلیل آن را جابجایی مهره های گردن و عضلاب بازو اعلام کرده است، با این وجود مسئولین زندان بابل از مرخصی استعلاجی این زندانی عقیدتی جلوگیری کرده اند[۲].
روز دوشنبه دهم مهرماه، هرانا خبری را منتشر کرد مبنی بر بازداشت یک شهروند بهائی اهل کرمان بنام فرهاد پورمحیآبادی. این خبر یک روز بعد توسط هرانا تکذیب شد. در توضیح تکذیب این خبر چنین آمده است: یک منبع آگاه از جامعه بهائی در این شهر در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام داشت فرهاد پورمحیآبادی عضویت رسمی در جامعه بهائی این شهر ندارد. در پیگیری های صورت گرفته مشخص شد که بازداشت نامبرده صحت نداشته است و گزارش بازداشت وی از سوی جمعی از دوستان وی جهت پاره ای از مسائل شخصی منتشر شده است[۳].
فشار و محدودیت بر گزارشگران و فعالان حقوق بشر، ایجاد محدودیت در دسترسی به اینترنت و ماهواره و بر برخی موارد تهدید خانواده ی های بازداشت شده توسط وزارت اطلاعات باعث می شود که گاهی اخباری مبنی بر بازداشت یا آزادی برخی اشخاص منتشر شود که صحت ندارد و البته این اتفاقا در کشوری که با گردش اطلاعات مخالف است و تمام سعی خود را برای ایجاد مانع در امر اطلاع رسانی انجام می دهد می تواند طبیعی باشد.
یک شهروند بهائی در قائم شهر بازداشت شد. شهناز رنجبر پیش از این دو بار به اداره اطلاعات احضار شده بود. شهناز رنجبر در روز شنبه ۸ آذر ماه خود را معرفی و پس از بازجویی از وی خواسته میشود که روز بعد نیز برای ادامه بازجویی خود را معرفی نماید. شهناز رنجبر روز یکشنبه ۹ مهر ماه بار دیگر خود را به اداره اطلاعات معرفی که در همان محل بازداشت میشود و ماموران در تماس تلفنی با همسرش اطلاع دادهاند که شهناز رنجبر با ایشان همکاری نمیکند و به حکم قاضی در بازداشت خواهد بود.[۴]
البته هنوز هیچ تعریف مشخصی از واژه ی “همکاری با ماموران” توسط دستگاه قضایی یا نهادهای اطلاعاتی-امنیتی ارائه نشده. شهناز رنجبر یا دیگر زندانیان عقیدتی باید چگونه همکاری کنند؟ آیا هنگامی که ماموران تابستان گذشته به منزل شهناز رنجبر هجوم برده بودند و ضمن بی احترامی به ایشان و اعتقاداتشان، عکس های مذهبی را نیز پاره کرده بودند، در حال همکاری با ایشان بودند؟ منظور از همکاری چیست؟ اعتراف بهد گناه نکرده و جرم مرتکب نشده؟
در هفته ای که گذشت سه شهروند بهائی ساکن سمنان حکم خود را از دادگاه دریافت کردند. احکام طاهر اسکندری، افراسیاب سبحانی و پویا تبیانیان در دادگاه تجدید نظر به تایید رسید و این سه نفر مجموعا به ۹ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شدند. این احکام دادگاه انقلاب سمنان به ریاست قاضی قاسم عین الکمالی صادر شده است[۵].
دو زندانی بهائی از زندان اوین به رجایی شهر منتقل شدند. روز چهارشنبه ۱۲ مهر ماه دوشهروند بهائی بنام های کیوان رحیمیان و عزیز الله سمندری، که هرکدام به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شدهاند از بند ۳۵۰ زندان اوین به بند ۴ سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج منتقل گردیدند و پس از گذراندن یک شب در قرنطینه زندان رجایی شهر، صبح پنجشنبه ۱۳ مهر ماه وارد بند ۱۲ این زندان شدند.[۶]
لازم به ذکر است که کیوان رحیمیان از اساتید دانشگاه مجازی بهائیان ایران به پنج سال حبس تعزیری و ۹۷ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده است؛ عزیز الله سمندری نیز توسط شعبهٔ ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به تایید رسید.
در ادامه ی برخوردهای دولت جمهوری اسلامی با اهل سنت، ۴ نفر از دبیران و معلمان موفق شهرهای دهگلان و قروه – از اعضای مکتب قرآن – ممنوع التدریس شدند. پیش از این و در هفته های گذشته نیز شاهد ممنوع التدریسی ۱۷ نفر از دبیران کرد اهل سنت بودیم[۷].
محروم کردن معلمان اهل سنت و به زندان انداختن معلمان بهائی در جمهوری اسلامی، شاهدی بر علم ستیزی و تائیدی بر علاقه ی این رژیم بر رشد و گسترش خرافات در جامعه است. عجیب این است که طبق آموزه های دین اسلام، کسب علم و دانش از فضایل است و از سوی دیگر یکی از وظایف دولت ها فراهم کردن امکانات برابر و مساوی برای آموزش و پرورش تمامی شهروندان است که متاسفانه در رژیم اسلامی، نه تنها تمامی شهروندان فرصت و امکانات برابر ندارند، بلکه اگر همان شهروندان با همت و سرمایه خودشان کمر همت به تعلیم و تربیت عده ای دیگر ببندند یا باید مانند معلمان بهائی زندانی بشوند، یا مانند معلمان اهل سنت ممنوع التدریس!
[۱] http://freedomofpen.blogspot.com/2011/07/blog-post_18.html
[۲] http://www.edu-right.net/from-anywhere/human-rights/1111-fanaian
[۳] http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/13706-1.html
[۴] http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/13722-1.html
[۵] http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/13745-1.html
[۶] http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-27-21/13750-1.html
[۷] http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/13753-1.html