” رویا پردازان واقع گرا”
امروز آزاد شدند.اینانی که با بهار آمدند و بعد از چهار سال در بهار می روند.اینانی که به جرأت می توان آنها را “رویا پردازان واقع گرا” نامید.رویایشان محبت وصلح و تساوی حقوق همه ی انسان ها فارغ از جنسیت ، مذهب ،قومیت ، باور و اندیشه است ولی در واقعیت های اینجا و اکنونی به جای محبت و صلح با خشونت و دشمنی و به جای آزادی و تساوی با محرومیت و تبعیض روبرو شدند.فرزندان و جوانان این مرزو بوم را دیدند که به خاطر باورهایشان از تحصیل محروم هستند، همان هائی که به همین جرم ناجرم پدران خود را کشته دیدند و در بند و زندان و محروم از شغل و همه مزایای اجتماعی.هنجارهای موجود و رایج دو راه پیش روی آنان قرار می داد: افسوس و دریغ و زانوی غم به بغل گرفتن و منفعل شدن و یا مقابله خشونت آمیز با این تبعیض و محرومیت.ولی آنان راه سومی در پیش گرفتند : ” استقامت سازنده “. بر باورهای خویش ایستادند و تن به خشونت نسپردند و کار و تلاشی سازنده را در مؤسسه ای علمی آغاز کردند ” مؤسسه علمی بهائیان ایران”.
رویا پردازان واقع گرا نه تنها ویران نمی کنند و بر ویرانه ها نمی افزایند بلکه می سازند و آباد می کنندو بر آبادی خویش و ساخته های خویش ایستادگی می کنند حتی اگر متّهم به ویران گری شوند.در مقابل ظلم و ستم و محرومیت و تبعیض و حبس و زندان را به جان می خرند ولی از رویاهایشان و از تلاش واقع گرایانه دست بر نمی دارند.
اینان در زندان نیز تلاش کردند. از تدریس زبان به همبندیان تا توزیع مواد فروشگاهی، از عضویت در شورای بند زندانیان سیاسی و عقیدتی تا آشپزی و شستن ظروف ،چرا که واقعیت های اینجا و اکنونی آن را می طلبید.هنوز هم رویاهای بزرگ خودشان را دارند : ایرانی آباد و سرافراز و به دور از تبعیض ها و محرومیت ها.جامعه ای شاد و پیشرو و پویا.
امروز ، فرهاد صدقی ، محمود بادوام و رامین زیبائی از اعضای مؤسسه علمی بهائیان ایران از زندان رجائی شهر پس از چهار سال آزاد شدند ، در حالی که هنوز رویا پردازان واقع گرای دیگری در بند هستند تا بتوانند واقعیات را به رویاهایشان گره بزنند. چه کسی می داند از واقعیت تا رویا چند قدم فاصله است؟
سعید رضائی – زندان رجائی شهر