فریبا داوودی مهاجر
روزنامه شرق از سوی محسنی اژه ای نوشت : در اواخر هفته گذشته از واسطه ای شنیدم حکم محمد علی طاهری نوشته شده ولی حکم هنوز ابلاغ نشده است . وی از از بیان جزییات ماجرا طفره رفت .
این خبر در حالی در روزنامه شرق چاپ شد که بسیاری از طرفداران آقای طاهری معتقدند از سه سال پیش تاکنون و پس از اعتصاب غذای دوازدهم در زمستان ۱۳۹۳ هیچ خبر جدی و موثقی از ایشان در دسترس نیست، جز اخبار ضد و نقیض و غیر رسمی که تنها از سوی خانواده و وکیل انتسابی ایشان تایید می شود.
آنها حتی بر این باورند که محمدعلی طاهری در زمستان ۹۳ در زیر شکنجه در مکانی خارج از زندان اوین،از دست رفته است و اخبار منتشره فاقد اعتبار است چرا که آقای طاهری در بند ۳ از تنها نامه ای که در کل زمان اسارتش توانست به بیرون از زندان ارسال کند، به تهدید بازجوها مبنی بر صدمه رساندن به همسر و در بند ۷ به عدم ملاقات با وکلا وتهدید وکیلشان به صراحت اشاره می کند.
این نامه که خطاب به آقای احمد شهید، گزارشگر حقوق بشر وقت سازمان ملل درایران نوشته شده، در بهار ۱۳۹۳ از طریق شهناز نیرومنش در امریکا به دست مجامع حقوق بشر رسید و در تیرماه همان سال در اختیار رسانه ها قرار گرفت.
در بخشی از این نامه آمده است:
“در طول بازجویی ها تحت اعمال فشار و شکنجه روانی توسط بازپرس و بازجوها بوده ام . بازجوها هر روز می گفتند که برای اعدام آماده باشم و حتی یکی از آنها می گفت که بر فرض محال اگر از اینجا هم رها شوم ، به خانه نرسیده ترور می شوم .
سرانجام پس از ۹ ماه از بازداشت دوم و به دنبال ۲ بار اعتصاب غذا، به منظور رسیدگی فوری به اتهامات وارده در دادگاه و مشخص شدن علت صدور چنین احکامی از سوی مراجع تقلید ، به دادگاه غیرعلنی اعزام و در آنجا از طریق وکیلم متوجه شدم که احکام اعدام ارائه شده جعلی بوده و اصولا هیچ حکم اعدام لازم الاجرایی برای من صادر نشده است و آنها قصد داشته اند تا با صحنه سازی ها و ارائه مدارک جعلی اعدام ، و اعمال فشار و شکنجه روانی ، مرا وادار به قبول اتهامات فوق به خصوص ارتداد نموده و می گفتند که در صورت قبول و اعتراف به این اتهامات می توانم توبه کنم و در آن صورت مورد بخشش قرار گرفته و آزاد می شوم.”
محمد علی طاهری، اولین بار در فروردین ۱۳۸۹ از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر شد و مدت ۶۷ روز در سلول انفرادی در زندان اوین زیر بازجویی به اتهام اقدام علیه امنیت کشور قرار گرفت اما این پایان ماجرا نبود.
طاهری مجددا در اردیبهشت سال ۱۳۹۰از سوی بازپرس شعبه پنجم دادسرای اوین (آقای اسدی) دستگیر و با اتهاماتی چون توهین به مقدسات اسلام ، بازداشت و به سلول انفرادی بند ۲ الف زندان اوین که بازداشتگاه اختصاصی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است منتقل شد.
محمد علی طاهری کیست
محمدعلی طاهری بنیانگذار آیین معنوی عرفان حلقه ونیز دو شاخه طب مکمل ایرانی” فرادرمانی و سایمنتولوژی” و ارائه دهنده دهها نظریه علمی است.
ایشان از دهه هشتاد(خورشیدی) به صورت رسمی به آموزش و انتشار آموزه هایش پرداخت وسپس با ثبت مؤسسه فرهنگی هنری عرفان حلقه، باوجود فشار های وارده از سوی تمامیت خواهان حکومتی، تلاش کرد با حفظ جنبه های قانونی به فعالیت هایش ادامه دهد ، از این رو وجود اتهاماتی مبنی بر غیر قانونی بودن فعالیت هایش کذب محض است.
محمد علی طاهری قبل ازآنکه به دلیل ازدیاد طرفدارانش مورد حساسیت حکومت قرار گیرد، به دلیل نگاهی دیگر به معنویت و قرائتی متفاوت با مذهب سیاسی و تمامیت خواه حکومت ایران، در زیر ذره بین و کنترل غیر محسوس اطلاعاتی ها قرار داشت ولی با این وجود با زحمت فراوان توانست ۲ عنوان از کتاب هایش را با مجوز ارشاد در داخل ایران به چاپ برساند. ایشان با وجود تمام موانع پس از تعطیلی رسمی کلاس ها، با پشتیبانی برخی شاگردانشان در بخش دانشگاهی، موفق به برگزاری دوره هایی کوتاه مدت( دو دوره آموزشی علمی عمومی و یک دوره اختصاصی) در دانشگاه شدند که البته نهاد های اطلاعاتی ازادامه ی آنهم جلوگیری بعمل آوردند! چرا که از گسترش اندیشه و دید گاه های ایشان مانند هر اندیشه دیگری به جز کلیشه های جمهوری اسلامی در هراس بوده و به شدت احساس خطر کرده و لذا آن را انحراف از دین تلقی کردند.
بسیاری از هواداران ایشان معتقدند در پی سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در اواخر سال ۱۳۸۹ و تأکید ایشان بر لزوم مبارزه با آنچه او از آن به «عرفانهای کاذب» یا نوظهور و وارداتی تعبیر نمود حملات شدیدی متوجه دراویش و سایر گروههایی که به موازات مجاری رسمی اقدام به تببین مسائل اعتقادی میکردند صورت گرفت و گروههای عرفانی و معنوی نیز در این مورد مستثنی نبودند. حملاتی که شامل همه افراد و عقاید و نظریه هایی می شود که مانند دستورالعمل های جمهوری اسلامی فکر نکنند، هرچند که از نظر شاگردان نزدیکشان، کنترل وفشار امنیتی ها روی ایشان ازسال ۸۳ شروع شده بود.
طاهری در آخرین پست وبگاه شخصیاش در تاریخ ۱۳ اردیبهشتماه ۱۳۸۸، پس از بارها مناظره با منتقدانش از حوزه علمیه قم و نماینگان ولی فقیه، باز هم آمادگی خویش را برای انجام مناظره و پاسخگویی به کلیه سؤالات دربارهٔ روش درمانی خود اعلام کرد، اما یک روز پس از این پست دستگیر شد. طاهری پیش از آخرین دستگیری ضمن خدامحور دانستن دیدگاههایش اعلام کرد که مسلمان است و شیعه و هر گونه اتهاماتی چون شیطان پرستی را رد کردو نوشت نمیدانم طراحان فتنه و آشوب، باز با افکار پوسیده خود، چه نقشه ای برای من در سر میپرورانند ولی واقعیت این بود که جمهوری اسلامی هیچ نظری جز نظریات خودش را بر نمی تابد.
وی در نامه خود به احمد شهید نوشت که بازجوها او را تحت فشار قرار می دادند که برای رهایی از اعدام ،قبول واعتراف کند که با آمریکا ارتباط داشته و تهدید می کردند که به همسرم آسیب خواهند رساند آنچنان که من زیر فشار بازجویی چندین باردست به خود کشی زدم و دو بار اعتصاب غذا کردم.
رویه رایج آقایان بازجو
آنچه بر محمد علی طاهری گذشته است رویه ای رایج است که بازجوها علیه افرادی که هر کدام به یک دلیل و یا یه دلیل اعتقادات مذهبی و سیاسی بازداشت می شوند اعمال می کنند.
آنها برای شکستن فرد از هیچ آزار روانی، دروغ ، تهمت و افترا، تخریب شخصیت ، خشونت و شکنجه جسمی و روحی دریغ نمی کنند تا به اصطلاح خودشان متهم توی دست قرار گرفته وبه هر کاری که بازجو می خواهد عمل کند و یا به هر عملی که انجام نداده مقابل یا پشت دوربین علیه خود اعتراف کند. ساعت ها بیدار نگه داشتن زندانی و یا ایزوله کردن طولانی فرد برای قطع ارتباط با واقعیت موجود، وعده ها و تهدیدهای دروغین، قطع تماس تلفنی و یا ملاقات زندانی با خانواده ،اتهامات اخلاقی و صحنه سازی از جمله روش ها و ترفند هایی است که بازجو ها برای شکستن زندانی کار می گیرند.
یکی از زندانیانی که مدت ها در زندان انفرادی ۵۹ به سر برده بود می گوید که تهدید به قتل مادرم کردند. به من می گفتند هرگز فرزندانت را نخواهی دید. بازجو هرنیمه شب من را در حیاط خلوتی که رو باز بود ولی با سیم خاردار پوشانیده شده بود ساعت ها راه می بردو حرف های رکیک جنسی می زد . من همیشه چشم بند داشتم وسالن سلول هایمان سکوت مطلق بود و تنها ۳ بار اذان پخش می شد.
این فرد در ادامه می گوید: سلول من به اندازه قبر و همیشه چراغ های سلول روشن بود . من تفاوت روز و شب را نمی فهمیدم و هواخوری نداشتم . بیمار شده بودم ولی امکان هیچ درمانی برای من فراهم نبود و به چند قرصی که به من داده بودند اطمینان نداشتم. همیشه به من چشم بند می زدند و اتهاماتی را به من نسبت می دادند که هیچکدام از آن ها را انجام نداده بودم.
طاهری نیز در نامه به احمد شهید می نویسد: تلاش برای ایجاد اختلاف خانوادگی و نفاق و ایجاد شبهاتی برای همسرم در جهت برهم زدن کانون خانواده با استفاده از ترفندهای کثیف از جمله ؛ فشار به بنده که بپذیرم همسر دوم دارم و صحنه سازی و… و این که در بازرسی از منزل از همسرم سوال کرده اند که همسر اول بنده است یا همسر دوم و … البته این روش ها را به منظور ایجاد اختلاف و قطع رابطه زندانی با خانواده را در مورد همه زندانی ها اجرا می کنند. اعمال فشار روانی همراه با ایجاد رعب و وحشت برای گرفتن متون اعترافات دیکته شده از افراد دستگیر شده مرتبط با اینجانب، که شخصا شاهد بوده ام که ضمن کوبیدن لگد محکم به صندلی و کنار ران پای بنده و متهمین و تهدید به کتک زدن و اهانت و فحاشی ، فریاد می زنند که ” تا چیزهایی را که می گوییم ، ننویسید ، از زندان بیرون نخواهید رفت” و هم چنین دادن شهادت کذب علیه بنده و یا شکایت کردن از من برای بدست آوردن آزادی خود و وارد آوردن فشار به همسرم در جهت تهیه مصاحبه فرمایشی رفتارهایی بود که با من انجام شد .
بدون شک نامه طاهری در آن زمان که با ذکر جزییات شجاعانه نوشته شده بود پرده از چگونگی اعمال شکنجه بر زندانیان با اتهامات مختلف برداشت چنانچه درهمین زمان هم با هر کدام از زندانیان آزاد شده مصاحبه ای کنید تجربه چنین رفتارهایی را داشته اند، روش هایی که همواره برای پیشبرد پروژه ساختگی و دروغ طراحی می شد تا با امنیتی کردن جامعه و ایجاد فضای ترس و رعب و وحشت هر گونه کنش اجتماعی را در نطفه خفه کنند و هر گونه تحرک اجتماعی را در جامعه سرکوب کرده تا همچنان حکومت سرکوب گر بتواند به زیست خود ،ولو زیستی پوشالی ادامه دهد.
اقدامات هواداران و فعالان حقوق بشر
با اینکه در ۳ سال اول اسارت محمد علی طاهری، تلاش های کمپین حمایت از ایشان به دلیل تزریق نفوذی های حکومت در بدنه عرفان حلقه و فشار روی خانواده و همراه نبودن وکیل در جریان دفاع ، بی نتیجه ماند ولی با انتشار نامه ی ایشان در سال ۹۳ و پس از آن، تعدادی از فعالان حقوق بشر و هواداران ایشان بازداشتها و برخوردهای امنیتی با محمد علی طاهری و بسیاری از هواداران او را محکوم کردند. فعالانی که خواستار آزادی اندیشه و بیان مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر در ایران بودند خواستار آن شدند که اگر اتهاماتی بر اساس قوانین ایران بر این گروه وارد شدهاست، در دادگاهی علنی، که در آن محمد علی طاهری به رویت عمومی به رسد و با حفظ اصول آیین دادرسی برگزار شود.
پاسخ حکومت همچون همیشه بی توجهی و فشار بیشتر بود چنانچه با وجود همه فعالیت ها عملا از محمد علی طاهری پس از زمستان ۹۳ خبری نیست و معلوم نیست کجاست و اساسا زنده هست یا نیست؟
اخبار منتشر شده از وی از سه سال قبل تا کنون یا از زبان وکلای حکومتی بوده ، یا از زبان خانواده ای که سال هاست به گفته محمد علی طاهری تحت فشار نیروهای امنیتی هستند و به همین دلیل نمی توان از چگونگی وضعیت کنونی ایشان اطلاع دقیقی کسب کرد.
یکی از فعالین دانشجویی داخل ایران می گوید : اولین ترفند بازجوها به سکوت وادار کردن خانواده زندانی ست . مادر من را تهدید به بازداشت دیگر اعضای خانواده ام کردند و حتی با وعده های دروغین مبنی بر آزادی من آن ها را از اطلاع رسانی از وضعیتی که من در آن قرار داشتم منع می کردند و به این ترتیب من بدون ارتباط با بیرون و خانواده ۶ ماه در انفرادی و زیر بازجویی ماندم تا عقده های فرو خورده آقایان بازجو تحت لوای امنیت ملی بر سر من هوار ، و من را تا مرز خود کشی پیش برد.
ادعای شهادت محمد علی طاهری
شهناز نیرومنش “مسئول کمپین بین المللی دفاع از محمدعلی طاهری و مسئول مرکز اینتریونیورسالیزم در امریکا” که برای اولین بار ادعای شهادت محمد علی طاهری را در دیماه ١٣٩٣ اعلام کرده، معتقد است:
ارگان های امنیتی،که تا قبل ازانتشار نامه ایشان، از شنیده شدن نام ایشان در مجامع بین المللی به شدت در هراس بودند هر فعالیتی را سرکوب می کردند،، ولی پس از آن و بخصوص بعد از اعلام شهادت ایشان در زیر شکنجه، که اخبار مربوط به ایشان توسط شاگردان شان در رسانه های فارسی زبان و غیر فارسی زبان انعکاس یافت، تغییر تاکتیک داده و به جای مقابله، با هواداران به ظاهر همراه شده اند.
آنها با کمک لابی های جمهوری اسلامی ونفوذی های حکومت در کسوت هوادار عرفان حلقه، به تحریف ومصادره این جریان پرداخته و با پوشش خبری مربوط به اخبار جعلی واظهارات وکلای حکومتی توسط پروپاگاندایی شناخته شده،سعی دارند آن را به سمت دلخواه و قابل کنترل برای حکومت هدایت کنند که هم از نظر فعالیت ها و هم از نظر محتوایی قابل کنترل باشد.
وی میگوید این سومین سالی است که ارگان های اطلاعاتی با اهداف خاص خودشان، ادعای احتمال صدور حکم اعدام برای آقای طاهری را مطرح می کنند که علاوه بر پتانسیل سنجی هواداران برای قدم های بعدحکومت، سعی در به بی تفاوتی کشاندن سیل هواداران از طریق راهکار سیل برگردان دارند. (پرداختن به این مهم، مستلزم تحلیلی موشکافانه و دقیق است که بدون شناخت شیوه های نظام برای سرکوب جنبش های فکری-معنوی و نیز آگاهی از عملکرد رقابتی-رفاقتی جناحهای درون حکومتی امکان پذیر نیست)
ایشان در ادامه می گوید : در این بین، طی ۲ سال و نیم گذشته، دفاعیاتی منتسب به محمد علی طاهری وعکس ها و فیلم هایی از وی در کنار وکیل و همسرش منتشر شده تا باور از دست رفتن وی را در اذهان عمومی کمرنگ کند. همچنین در سال قبل عکس هایی از محمد علی طاهری منتشر شد که ادعا شده بود وی در مراسم عقد دخترش شرکت داشته است.
وی معتقد است مرکز اینتریونیورسالیزم در امریکا که با نام مرکز پژوهش و گسترش آثار و افکار محمد علی طاهری از سال ۱۳۹۱ فعالیت می کند، عنوان می کند که این مدارک را توسط کارشناسان معتبردر امریکا مورد بررسی قرار داده و گزارش این بررسی ها از مخدوش بودن دفاعیات و مونتاژ بودن تصاویر و فیلم ها حکایت می کند.
برگزاری دادگاههای ناعادلانه و بازداشتهای خودسرانه
در تاریخ ۲۹ خرداد ماه۱۳۹۰ پرونده وی به عنوان یکی از چند پرونده مهم نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در شورای حقوق بشرمطرح شد که ایشان در زندان با فشارهای سنگین و رفتارهای غیر قانونی روبرو بوده و در وضعیتی وخیم قرار دارد. وضعیتی که در نهایت او را مجبور به اعترافات اجباری کرد.
بانکی مون دبیر کل وقت سازمان ملل گزارشی ۱۹ صفحه ای درباره «برگزاری دادگاههای ناعادلانه» و«بازداشتهای خودسرانه» در ایران چاپ کرد که در آن نیز به وضعیت محمد علی طاهری اشاره شده که در انفرادی به سر می برد و از آن به عنوان حبس غیر قانونی یاد کرده است.
در بخش دیگری از گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد آمده که وی : “ همچنین در مورد ادامه محدودیتهای آزادیهای عمومی و آزار و اذیتهای مرتبط با فعالان جامعه مدنی، تداوم تبعیض علیه زنان و اقلیتها و شرایط بازداشت نگران است.” ازدیگر موارد قابل توجه در این گزارش میتوان به حمایت مجدد دبیرکل سازمان ملل از جامعه بهاییت در ایران و ادعای آزار و اذیت اقلیتهای مذهبی اشاره کرد.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی از هر گونه دگراندیشی معنوی یا هر اندیشه و عقایددیگری که با اسلام حکومتی متفاوت باشد واهمه داشته و به سرکوب آن می پردازد. این مخالفت شامل همه اقلیت های مذهبی و غیر مذهبی ، گروههای معنوی و عرفانی یا حتی فعالیت های مدنی و حقوق بشری می شود و در این میان عرفان حلقه از آنجا که قرائتی جدید از معنویت ارائه می کند از نظر حکومت ایران که خود را مالک اعتقادات و رفتارها ی مردم می داند از حساسیت ویژه ای برخوردار است که باید آن را از ریشه بر کند.
چنین برخورد هایی از سوی نظام جمهوری اسلامی خلاف اصول تصریح شده در اعلامیه حقوق بشر و خلاف آزادی بیان و اندیشه و کرامت انسان است ، انسانی که حق دارد آزاد بیاندیشد و آزاد انتخاب کند