فریبا داودی مهاجر
قدش بلند است و مقنعه سفید دور توری به سر دارد؛ مقنعهای که تمیز نیست و مانتویی که توی تنش زار میزند. کل صورتش خنده است، اسمش را گلنار میگذاریم…
گلنار ١٢ساله است و حالا کلاس چهارم است و میخواهد بازیگر تئاتر شود… از او سؤال میکنم سر کار میروی و او میگوید که دیگر کار نمیکند، فقط تابستانها با مادرش برای سبزیکاری میرود… .گلنار تا همین یک سال پیش کار میکرده و در محدوده ترمینال جنوب دستمال کاغذی میفروخته است . او موظف بوده هر روز ٣٠ الی ۴٠هزارتومان به خانه ببرد… هر روز از شهرری تا ترمینال جنوب میرفته تا دستمال کاغذیهایش را بفروشد.
آنجا مغازه مکانیکی کوچکی است که صاحبش مردی است در آستانه ۵٠سالگی… . گلنار میگوید: همهاش متلک میگفت، هی حرفهای زشت میزد، اما توجه نمیکردم… بعد یک روز جنسهایم را گم کردم، میدانستم بروم خانه آنهم بدون پول بدون پول تکه بزرگهام گوشم است.
آمد و گفت چرا گریه میکنی؟ گفتم جنسهایم را در مترو جا گذاشتم… مرد میگوید اینکه گریه ندارد، بیا برویم مغازه پولت را بدهم… گلنار به امید پول به مغازه مکانیکی میرود و با ۵٠هزار تومان برمیگردد… با دکمههای باز و صورتی بهتزده… .وقتی میپرسم در مغازه چه شد، میگوید: «هیچی دیگه… اذیتم کرد… بعد به دستگاه ضبط صدا اشاره میکند و میگوید: این را بردار… دستگاه که خاموش میشود، میگوید: بعدش به خالههای اینجا گفتم و آنها به مامانم گفتند؛ مامانم دیگه نذاشت برم سرکار…۱
هویتشان ثبت نشده است
روز جهانی مبارزه با کار کودکان “۱۲ ژوئن” را در حالی پشت سر گذاشتیم که الهام فخاری در نطق پیش از دستور جلسه امروز شورای شهر تهران با اشاره به تعداد کودکان کار و غیرممکن بودن تخمین آمار دقیق از آنان اظهار کرد: برخی از کارشناسان آمار کودکان کار ایران را به بیش از ۳ میلیون نفر تخمین میزنند ضمن اینکه این رقم برای تهران ۲۰ هزار نفر برآورد شده است اما به دلیل اینکه هیچ کدام از کودکان کار هیچ ثبت هویتی ندارند آمار دقیقی نمیتوان ارائه کرد.۲
این در حالیست که مدیر کل بهزیستی استان تهران اعلام کرد که آمار دقیقی از کودکان کار و خیابانی وجود ندارد و هم اکنون در مراکز بهزیستی ۳۸۰۰ کودک و در مراکز متعلق به شهرداری یک هزار کودک نگهداری میشوند . استاندار تنها هم در اظهار نظر دیگری گفت ۴۰۰ هزار کودک کار در تهران شناسایی شده است واین نظرات متفاوت نشان دهنده بدون آمار بودن از یک آسیب بزرگ اجتماعی است. نشان دهنده یک بحران که عزمی برای حل مساله کودکان کار و خیابان وجود ندارد چرا که اگر داشت ابتدایی ترین گام داشتن یک آمار درست از کودکان کار و خیابان است. آن هم در شرایطی که دو مقاوله نامه از ۸ مقاوله نامه سازمان جهانی کار به کار کودک (مقاولهنامه ۱۳۸ و ۱۳۲) تاکید بر ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال است.
همچنین در ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی ایران نیز تاکید ماده ۸۴ قانون کار درباره شرایط کار نوجوانان و ارائه حمایتهای ویژه به آنها شده است. بنابراین به منظور پیشگیری از صدمات جبرانناپذیر بر آینده فردی اجتماعی و اقتصادی کودکان کار به عنوان بزرگسالان فردا باید به کودکان کاربه عنوان یک ضرورت توجه کرد.
بچههای زبالهگرد
شهرکی از توابع جنوب تهران، در کنار کورههای آجرپزی بیغولههایی ساخته شده و چند خانوار آنجا کنار هم زندگی میکنند. دختربچههای لاغراندام با پیراهنهایی بلند در میان خاکها روزگار میگذرانند و به صاحب کوره «ارباب» میگویند. هوای عصر پاییز در این بیابان سرد است و آتشی روشن کردهاند. خاطره، دخترک ۷ ساله آجرهای کوچکی برمی دارد، روی منبع آتش پرت میکند تا آن را خاموش کند، با مهارت دست هایش را برای نشان دادن نحوه کارش تکان میدهد و میگوید:«ما هم آجر میزدیم. آجرها را برمی داشتیم اینجوری اینجوری، خانه به خانه کنار هم میچیدیم. سخت بود. سنگین بودند.» رکود ساختمانی دامن کودکان کار در کورههای آجرپزی را نیز گرفته است و کسب و کار دیگری در این جغرافیای بیابانی رونق گرفته است. یکی از اعضای جمعیت امام علی میگوید:«قبلاً بچهها در کورهها یا واحدهای صنعتی کار میکردند، اما مثل تمام بخشهای اقتصاد، این کار هم به رکود خورد. الان بچهها زبالهگردی میکنند و پول در میآورند.» حالا کورهها به گاراژی از ضایعات که حکم پول را برای کودکی بچهها دارد، تبدیل شدهاند. بچهها زبالهها را به کورههای متروک میآورند، آنها را دپو و تفکیک میکنند و به پیمان کارهای بازیافت شهرداری میفروشند.۳
الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران چند وقت پیش گفته بود:«سوءاستفاده جنسی بزرگترین آسیب برای بچههای زبالهگرد است و بیشترین آسیب متوجه دخترانی است که به عنوان کودک کار در خیابان کار میکنند. بنابراین ممکن است با طرح جمعآوری کودکان کار حتی تعداد ازدواجهای زیر ۱۵ سال دختران به شکل تصاعدی افزایش یابد.
فخاری ضمن اعلام نرخ ابتلای کودکان کار و خیابان به ایدز بیان کرد: بنابر اعلام معاون وزیر بهداشت بر اساس مطالعهای که درباره بروز و شیوه ایدز روی هزار کودک کار و خیابان در شهر تهران انجام شده است ۴.۵ درصد آنها به ایدز مبتلا بودهاند و در همین زمینه رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران گفته است که ۴ تا ۵ درصد از کودکان کار خیابان به ایدز مبتلا هستند همچنین وی اعلام کرده است که یک سوم کودکان مبتلا ۱۰ تا ۱۴ سال و دو سوم ۱۵ تا ۱۸ سال هستند و در کنار همه این مسائل نباید از آزار جنسی که این کودکان هر روز در معرض آنها قرار میگیرند غافل شویم و بیش از ۳۲ درصد از کودکان کار مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار میگیرند.
وی بیان کرد: مطالعه مصرف مواد در بین کودکان خیابانی نشان میدهد که حدود ۵ درصد از پسران دارای سابقه مصرف مواد بودهاند و همچنین این درصد در بین دختران نیز نزدیک به یک درصد است.
وی با اعلام نرخ بیسوادی در کودکان کار بیان کرد: بر اساس مطالعات انجام شده، ۷۲ درصد از این کودکان بیسواد و کمسواد هستند یا در حد ابتدایی سواد دارند و ۱۷ درصد از کودکان کار و خیابانی در تهران اصلا مدرسه نرفته اند و این بیسوادی و کم سوادی در فرآیند زندگی این افراد تاثیر سوء دارد.
وی با اشاره به علت اصلی افزایش تعداد کودکان اظهار کرد: ۶۰ درصد از کودکان خیابانی نه به دلیل نابسامانی وضعیت خانواده بلکه به دلیل فقر اقتصادی یا بیکاری و اعتیاد و بدسرپرستی و ناآگاهی والدین راهی خیابانها میشوند. رشد فقر در کودکان کار و خیابان از سال ۸۴ تا ۸۸ روند صعودی داشته است.
دستان کوچکی که پینه بسته اند
روایت ها واقعی هستند. زمان و مکان دارند. تصویر مستند موجود است. هیچ قصدی از انتشار خبر تجاوز و شکنجه به کودک کار وجود ندارد مگر آنکه تلنگری باشد به دست اندرکاران؛ آنها که خیال میکنند تمام دغدغه، ترک و پینههای دستان کوچکی است که در کورهپزخانهها،خشت آجر میزنند، بدانند تاولهای بزرگی که این روزها بر بدنه جامعه می خورد، بیشتر از اینها چرک کرده است.
دغدغه گاهی کورهپز خانه است، گاهی چهار راه هاست، گاهی کودکان دستفروش و گدایان مترو است و گاهی هم کف خیابان است.آنچه رقم خورده به کابوس شاهدان تبدیل شده است. کابوس اینکه حقیقت محض است؛ هرچه دیده اند واقعیت داشته است.۴
کودکان بلوچ، کودکان مهاجر افغانی، کودکانی که حتی نمی دانند اهل چه کشوری هستند و گاه به دست پدران و مادرانشان به اجاره می روند. مواد مخدر جابه جا می کنند تا پول مواد مخدر پدرو مادرشان را تامین کنند و دهها داستان فلاکت بار که کودکان کار و خیابان ازآن رنج می برند. بهداشت ندارند و از ده ها بیماری رنج می برند. مدرسه نمی روند و هیچ دستگاهی و سازمانی وجود ندارد تا به وضع آن ها رسیدگی کند.
فقر و اوضــــاع نابسامان اقتصادی، کارهای سخت طاقت فرسا و تجربه خشونتهای جنسی و جسمی خاطرهای مشترک میان بچههایی است که بعضی افغان هستند، بعضی ایرانی و بعضیها نیز یکی از والدینشان ایرانی و دیگری افغان است و خلاصه هر کدام از جایی دور هم جمع شده و حالا در کودکی کار می کنند و از کودکی فهمی و سهمی ندارند.
به دخترهایش دست درازی و تعرض میکرد
رعنا، دختر ۱۹ سالهای است که از نخستین سالهای نوجوانی خود کار کرده است. نه دستفروشی، نه گلفروشی و نه پاک کردن شیشههای ماشینها سر چهارراه، او روزهای ۱۱ تا ۱۵ سالگیاش را در کارگاه قطعهسازی خودرو گذرانده است. حالا سیمای او نه دختر جوان ۱۹ ساله، که زنی استخوان ترکانده با نگاهی رنج دیده است. او در این شهرک زندگی کرده، روستایی که تا چند وقت پیش حاشیه بوده و حالا بدون هیچ زیرساخت و تأسیساتی، به شهر تبدیل شده است. رعنا با حواسپرتی از روی زمان و سالها میگذرد و کارش را چنین روایت میکند:«در یک کارخانه خیلی بزرگ کار میکردم. سوله ۷۰۰ متری بود. طاقچه و باکس ماشین میزدیم. برای همه جور ماشینهایی هم بود، پرشیا، ۲۰۶ و… خیلی سخت بود و خطر داشت. یکبار داشتم طاقچهها را منگنه میزدم، دو تا انگشتم سوزن خورد و چسبید بههم.
دو ساعت فقط گریه میکردم. نمیدانستم باید چه کار کنم. دست یکی از همکارهایمان هم قطع شد. از آنجا بیرونم کردند، پولم را درست ندادند.» او بعد از آن سرِ کاری رفته که اسمش را «آبکاری» میگذارد:«این چیزهای فلزی را که از آن لیوان و ظرف آویزان میکنند، آبکاری میکردیم.
در اسید میگذاشتیم که زنگ زدگیاش برود. خیلی وقتها اسید میپاشید و صورتم را میسوزاند. خیلی سخت بود. شبها هم که خانه میرفتم، نمیتوانستم بخوابم.آدم است دیگر، میترسد.» ترس او نه از زندگی فقیرانه در محله موادفروشها، بلکه از پدرش بوده است. پدری معتاد که به دخترهایش دست درازی و تعرض میکرد.
پدیده کودکان کار بیش از یک دهه است در ایران به مشکلی اجتماعی تبدیل شده است. این پدیده ویژگیهای خاصی در هر جامعه دارد و در کشورهای مختلف یه اشکال محتلف بروز پیدا می کند ولی در همه کشورها به عنوان آسیب اجتماعی تلقی می شود و به همین دلیل است که روزی جهانی به عنوان حمایت از کودکان کار و خیابان در نظر گرفته شده است.
کودکان کار نیازمند حمایت کشورها و سازمان های غیر دولتی ملی و بین المللی هتند براساس یافتهها میتوان چهار فرایند کلی را برای کودک کار شدن درنظر گرفت که عبارتاند از:
- فرایند کودکان خانوادههای مهاجر دارای فقر اقتصادی؛ در این فرایند، فقر اقتصادی در کنار اعتیاد موجود در خانواده موجب استفاده از کودک بهعنوان نیروی کار میشود.
- فرایند کودکان خانوادههایی که خردهفرهنگ کارکردن در آنها وجود دارد؛ در اینگونه خانوادهها، کارکردن از کودکی در فرد نهادینه میشود و کودک بهدلیل کسب مطلوبیت در خانواده به کارکردن روی میآورد.
- فرایند کودکانی که والدین آنها در قبال کودک خود بیمسئولیتاند؛ کودک در اینگونه خانوادهها بهدلیل کسب مزایای اقتصادی و اجتماعی برای خود به کارکردن روی میآورد؛ زیرا والدین بیمسئولیت کودک، شرایط رفاهی مناسبی را برای او فراهم نمیکنند. ۴. فرایند کودکان خانوادههایی که خردهفرهنگ تکدیگری در بین آنها وجود دارد.
دولت موظف است با آمار گیری و تحقیقات و امکانات وسیع از پدیده کودکان کار در ایران که مظلومترین کودکان را در ایران تشکیل می دهند جلوگیری کند.
پیمان جهانی حقوق کودک
روز ۲۲ خرداد ماه هر سال برابر با ۱۲ ژوئن در تمام کشورهای جهان روز منع کار کودک اعلام شده است. به این ترتیب در کشور ما نیز این مسئله صادق است.
ماده ۳۲ پیمان جهانی حقوق کودک میگوید: کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت او را تهدید میکند حمایت شود و دولتها باید حداقل سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند. در ماده ۲۶ این پیمان نیز آمده است که هر کودکی حق دارد از تامین اجتماعی از جمله بیمه اجتماعی برخوردار شود و ماده ۲۷ آن تاکید میکند که کودکان باید از سطح زندگی که تامین کننده رشد جسمی، ذهنی و اجتماعی آنها است، برخوردار شوند.
پیمان جهانی حقوق کودک، یک پیماننامه بین المللی است که برای دفاع و حمایت ازحقوق کودکان تهیه شده است، این پیمان که پس از ۱۰ سال گفتگو میان کشورهای عضو سازمان ملل در سال ۱۹۸۹ میلادی تدوین شد و در سال ۱۹۹۰ به اجرا درآمد؛ به طور کلی چهار محور بقا، رشد، حمایت و مشارکت را در ارتباط با کودکان مورد توجه قرار میدهد.
تعریف کودکان کار در کشورهای مختلف یکسان نیست به گونهای که در برخی کشورهای آسیایی کار افراد در گروه سنی ۸ تا ۱۳ ساله در زمره کار کودکان قرار میگیرد، اما عمده تعریفی که شامل بیشتر کشورهای جهان از جمله ایران میشود اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال است. کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند، کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
با توجه به آمارها و گزارشهای موجود که با هم بسیار متفاوت است اما به خوبی معلوم است حمایت از کودکان کار به عنوان قشری آسیبپذیر امری ضروری است. آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک به خصوص بدترین اشکال آن باید ریشهکن شود چرا که کار کودک نه تنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال میکند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود.
به نظر میرسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همه جانبه از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای اجتماعی و غیردولتی است، تعاملی که میتواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانوادههای آنان، گسترش حیطه نظارت سازمانهای دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کاربه ان جی و ها برای حمایت و پوشش این کودکان است.
۱- https://radiotvrahekargar.wordpress.com/2018/02/16/kodakane-kar
۲- https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/03/22/1747850/اعلام-میزان-ابتلای-کودکان-کار-به-ایدز-و-اعتیاد
۳- http://www.saat24.news/news/307222/روایت-تلخ-فقر-و-تجاوز-به-کودکان-در-حاشیه-تهران
۴- https://www.mashreghnews.ir/news/429518/روایت-تجاوز-به-کودکان-کار-از-زبان-شاهدان-عینی
۵- http://www.saat24.news/news/307222/روایت-تلخ-فقر-و-تجاوز-به-کودکان-در-حاشیه-تهران