زینب جلالیان یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی ایران است. او پس از گذراندن سالها حبس در بازداشتگاهها و زندانهای مختلف و پس از تحمل شکنجههای بسیار، مجدداً در روزهای اخیر از زندان خوی که نزدیک به محل سکونت خانوادهاش است، به زندان قرچک ورامین منتقل شد و با فشارهای مجدد ماموران امنیتی مواجه شد. زینب جلالیان طی سالهای طولانی حبس در برابر تمامی آزار و اذیتها مقاومت کرد و تن به اعترافات دیکته شده امنیتیها نداد.
این انتقال نابهنگام پس از سالها حبس و همچنین انتقال سکینه پروانه دیگر زندانی سیاسی کُرد به زندان قرچک ورامین که در ماههای اخیر فشارهای زیادی را متحمل شده، برای اعمال فشار بیشتر صورت گرفت. سکینه پروانه از زمان انتقال به بند زنان زندان قرچک ورامین برای اعمال فشار بیشتر بارها با بیمارستان رواندرمانی امینآباد منتقل و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. باید گفت اینها همه گویای نقض حقوق انسان است. این حرکات کینه توزانه توسط ارگانهای امنیتی محکوم است و سکوت در برابر آن جنایت نیست و مسئولیتی سنگین برعهده مدعیان حقوق بشر میگذارد. زینب جلالیان، نه فقط یک شخص و نه فقط یک زندانی است؛ بلکه مفهوم گمشده مبارزه در فضای مبتذل سیاسی امروز ایران است. زینب جلالیان آموزگار الفبای آزادیخواهی است. او مفهوم مقاومتی است که توسط دوست و دشمن از یاد برده شد.
زنده باد یاد فرزاد کمانگر که در دهمین سالروز جانباختناش هستیم. و پُر رهرو باد راه آزادیخواهانی که فریفتهی نام و جایگاه نشدند؛ و اگرچه سر به دار و تن به تازیانه دادهاند، مفهوم مبارزه را دستخوش منافع و مطامع شخصی نکردهاند.