زینب جلالیان و سهیلا حجاب، دو زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین، در نامهای مشترک ضمن توصیف شرایط نامساعد زندان نسبت به مواردی ازجمله اجرایی نشدن اصل تفکیک جرایم در این زندان اعتراض کردهاند. خانم جلالیان از از تاریخ ۳۱ خردادماه با طرح خواسته انتقال خود به زندان خوی و یا زندان اوین و سهیلا حجاب از تاریخ ۲۷ خرداد در اعتراض به نگهداری خود در زندان قرچک ورامین و عدم انتقال به زندان اوین دست به اعتصاب خوراک زدند
این دو زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین، در نامهای مشترک خود ضمن توصیف شرایط نامساعد نسبت به اجرایی شدن اصل تفکیک جرایم در این زندان اعتراض کردهاند.
این زندانیان در بخشی از نامه خود گفتهاند: «اینجانبان زینب جلالیان و سهیلا حجاب، جمهوری اسلامی را به رسمیت نمیشناسیم و هرگز از آنها تقاضای مرخصی، آزادی و عفو نکردهایم و نخواهیم کرد. چرا که فردی طلب بخشش و عفو میکند که مرتکب اشتباهی شده باشد . ما پژواک خواستهها، آرزوها، حقوق مدنی و شهروندی از دست رفته مردمان کشورمان بودهایم.
در ادامه متن نامه آمده است :
” ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما، عدم ماست
#زینب_جلالیان از از تاریخ ۳۱ خرداد ماه با طرح خواسته انتقال خود به زندان خوی و یا زندان اوین و #سهیلا_حجاب از تاریخ ۲۷ خرداد در اعتراض به نگهداری خود در زندان قرچک ورامین و عدم انتقال به زندان اوین دست به اعتصاب خوراک زدند.
این دو نفر، دو زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین، در نامهای مشترک ضمن توصیف شرایط نامساعد نسبت به اجرایی شدن اصل تفکیک جرایم در این اعتراض کردهاند.
محلی که در آن نگهداری می شویم، عملا تبدیل به کمپ معتادان شده!
زنان آسیب دیده از اجتماع که ابتدا باید درمان شوند، سپس آموزش ببینند و در نهایت به آغوش اجتماع برگردند. تأسفبارتر این که اکثریت زندانیانی که به اینجا وارد می شوند ، تحت عنوان جرایم فساد و فحشا و روابط خارج از ازدواج هستند. این زنان به دلیل روابط متعدد، ناقل بیماریهای عفونی، هپاتیت، زگیل تناسلی و بسیاری بیماریهای دیگر هستند و متاسفانه سطح بهداشت زندان بسیار ضعیف و همچنین عدم رعایت حداقل بهداشت از سوی زندانیان، رنج مضاعفی به همراه دارد.
ضرب و شتم… معضل تجاوز در میان زنان زندانی و ضرب و شتم متعدد میان آنان با وسایل متعدد که برای زد و خورد ها استفاده میکنند، احساس امنیت جسمی و آرامش روحی ما را به مخاطره انداخته!
این اعتصاب باید برای خواستههای بزرگتری مانند آزادی اتفاق میافتاد
اما علیرغم تمام دردها و رنجها و شکنجهها، ما برای احقاق حقوق انسانی و مدنی مردمان خود ایستادهایم و همچنان برای احقاق حقوق انسانی و مدنی خود، همچنان سراپا ایستادهایم و باز هم خواهیم ایستاد. به قولی: “سیصد گل سرخ یک گل نصرانی، ما را ز سر بریده میترسانی؟ ما گر ز سر بریده میترسیدیم، در محفل عاشقان نمیرقصیدیم”