مرکز تندرستی و حقوق بشر
معلولان حق بهره مندی ازحقوق انسان، شهروندی و زندگی بدون ترس از خشونت و آبرومندانه در دوران بحران وغیربحران را دارند.حقی که امروز در کشور ما ایران ازآن محروم هستند.
سازمان جهانی بهداشت بین ۱۱ تا ۱۵درصد جمعیت جوامع را افرادی محسوب میکند که درجات متفاوتی از معلولیت دارند. در ایران، افراد دارای معلولیت، در آخرین سرشماری سال ۹۵ لحاظ نشدهاند، اما بهزیستی میگوید یک میلیون و ۵۰۰هزار نفر در این سازمان پرونده دارند. از این تعداد ۳۹درصد معلولان جسمی حرکتی، ۱۵درصد ناشنوا و ۱۲درصد نابینا هستند.
افرادی که معلوم نیست با وجود اجرایی نشدن قانون جامع معلولان چگونه دوران کرونا را می گذارند. به طور مثال یک ناشنوا که تنها راه گرفتن ارتباط با جهان پیرامونش لب خوانی ست باید کرونا را انتخاب کند یا از بیان عادی خودش در ارتباطات ساده اجتماعی محروم شود.
چنانچه ناشنوایی به بیمارستان مراجعه کند و یا بستری شود چگونه باید با پزشک و پرستار ارتباط برقرار کند ودر این شرایط بحرانی کادر درمان چقدر وقت دارند که منظورآن ها را متوجه شوند وقتی هیچ مترجمی بین آن ها و کادر درمان وجود ندارد وصد البته که این وضعیت در شهرستان ها بدتر است.
نابینا چه کند، چگونه درس بخواند یا ازآموزش های بهداشتی بهره مند شود. افراد نیازمند به فزیوتراپی ، آن هایی که باید از ویلچراستفاده کنند چگونه باید در دوران کرونا هم ایمن بمانند و هم با نیازها و مشکلات روزمره کنار بیایند. آیا سیاست گذاران بهداشتی به نگهداری، تنهایی، افسردگی، آسیب پذیری ونیازهای مالی آن ها توجهی دارند.
بهروز مروتی، مدیر کمپین پیگیری حقوق افراد دارای معلولیت در گفت وگو با رسانه ها به نبود برنامه برای معلولان ، درمدیریت بحران اشاره میکند و از قلم افتادن این جامعه در حوزه آموزش را بسیار پررنگ میداند. او می گوید: «هفتهها پس از شیوع کرونا هیچ کمکی به این گروه نشد. مثلا حمایتهای بهداشتی و معیشتی در چند مرحله انجام گرفت که در خوشبینانهترین حالت کمتر از ده درصد افراد تحت پوشش بهزیستی را شامل شد. تا همین اواخر، از نظر آموزشی چیز خاصی وجود نداشت.
قبل از عید ما درخواست پکیجهای آموزشی برای کادر درمانی را دادیم که چگونه با افراد دارای معلولیت رفتار کنند و تعامل داشته باشند که اقدامی نشد. صدا و سیما در این زمینه اطلاعرسانی نکرد و آموزشی نداد. مراکز درمانی با ازدحام جمعیت روبرو بودند. ما پیشنهاد کرده بودیم که خط تماس تصویری برای کارشناسان آشنا به زبان اشاره برای مشاوره اضطراری به ناشنوایان برقرار شود که جوابی ندادند. نابیناها از آموزش آنلاین محروم شدند. از مدارس دور ماندند و هنوز هم دورند. در شبکه آموزش تلویزیونی هم ناشنوایان و بچههای مدارس استثنایی را نادیده گرفتند.»
این گوشه ای از مشکلات معلولان در این دوران است.
مرکز تندرستی و حقوق بشرکه یک نهاد خدماتی و ظرفیت سازی در حوزه سلامتی و حقوق بشر است توجه مسوولان کشوررا به مشکلات این بخش از جامعه جلب می کند که چند برابر دیگر اقشار جامعه نیازمند حمایت و توجه دولت هستند.
در این میان کم توانان ذهنی، روانی، چند معلولیتی ها و گروه های ویژه مانند افراد مبتلا به اوتیسم و ام اس نیز نیازمند برنامه ریزی ویژه و دقیق هستند . افرادی که صدا ندارند و در میان اخبار مختلف سیاسی گم می شوند.
این گروه اجتماعی نیازمند مدیریت، مراقبت و ارائه خدمات بهینه و هماهنگ و استاندارد کیفیت خدمات هستند. نیازمند توجه بهزیستی و سازمان هایی که خدمات اجتماعی ارائه می دهند.دولت باید به معیشت این افراد توجه کند و اگرنه دچار صدمات جبران ناپذیری خواهند شد.
در این میان بسیاری از مراکز نگهداری معلولان بسته شده و آن هایی که به خانواده ها تحویل داده شده اند در معرض خشونت خانگی قرار دارند و معلوم نیست چه تمهیداتی سنجیده شده که خطر اعمال خشونت علیه آن ها کمتر شود.
در پروتکل های وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی هیچ برنامه کمکی مثل مشاوره تلفنی، مشاوره مددکاری، مشاوره روانشناسی و روان درمانی برای معلولان روانی و آنهایی که به نحوی با اختلالات روانی درگیر هستند در دستور کار قرار نگرفته است. سهم افراد دارای اختلالات روانی در برنامه های تلویزیونی راجع به بیماری کرونا اساسا وجود ندارد.
معلولان نیازمند دریافت بسته های بهداشتی هستند چرا که ممکن است امکان خرید ماسک، الکل و دستکش را نداشته باشند و یکی از مشکلات جدی آن ها فقدان وسایل بهداشتی در دوران کروناست.
مرکز تندرستی و حقوق بشر نظام نظاراتی و خدماتی برای معلولان در شرایط بحرانی و غیربحرانی را الزامی می داند. نظامی که این افراد امکان دسترسی به پرستار و نگهداری هوشمند داشته باشند. این نظام باید به سالمندان تعمیم داده شود و اگرنه این افراد همچنان در تبعیض و نابرابری حقوق شان از میان می رود.
تدوین حقوق بیماران روانی و معلولان ذهنی یکی از مهمترین اقداماتی است که در جهت حقوق شهروندی این بیماران، نیازمند توجه ویژه دست اندرکاران وزارت بهداشت ودیگر مسئولان کشوری است . چند سال باید بگذرد و این بیماران هیچ حقوق تدوین شده ای نداشته باشند.
معلولان حق دارند که قوانین قوی از آن ها حمایت کند و قوانین حمایتی امنیت آن ها را تامین کند . شاید اگر مسوولان کشور حقوق معلولان را جدی پیگیری و اجرایی می کردند امروز برای احقاق حقوق آن ها درمانده نمی شدند.