تجدید ادیان
مهرداد میرهادی
ساکنان مکه و مدینه به ویزه اعراب یثرب با مسیحیان و علی الخصوص با یهودیان در داد و ستد و روابط تجاری بودند . بنا بر این با نام « الله» چندان بیگانه نبوده اند و نام هائی چون عبدالله و یا جلال الله برفرزندان خود می گذاشتند. اعراب جزیره العرب در آن زمان در نهایت جهل و خرافات بو دند .هنگامی که پیغمبر دعوتش را آشکار فرمود با او به مخالفت و ستیز بر خاستند و در نهایت مجلس شوری آراستند که در آن رای به قتل رسول خدا دادند. در واقع پیشرفت اسلام در زادگاهش با کشمکش ها ودشواری های بسیار مواجه گردید. صرفنظر از تعدادی که اصحاب حقیقی و مومن و جان بر کف پیغمبر بو دند ، سایر اعراب درکی از حقیقت و جوهر پیام الهی نداشتند و اکثر آنها یا از ترس و یا این که به طمع دستیابی به غنائم و یا و عده تنعمات بهشت به اسلام گرویده بودند . طوایف عرب دارای ویزگی خاصی بو دند که کسی را که توانمند و پیروز و یا با مکنت می دیدند به سروری و بزرگی می پذیرفتند.
در این راستا می بینیم هنگامی که لشکریان اسلام در جنگ احد شکست خوردند و جمعی از مسلمانان کشته شدند ، بسیاری از مسلمین پیامبر را رها کرده و به صفوف دشمن پیوستند. حضرت محمد این خصوصیت بارز عرب را که هما نا بی وفائی و جهل و نادانی بود به خوبی می شناختند و این مشترکات قومی و باور های آنها را سرزنش می فر مودند . از جمله در سوره توبه آیه های «۵۰» و« ۱۰۱» که می فر ماید« الاعراب اشد کفرا و نفاقا و اجد الا یعلموا حدود ما انزلله» تر جمه به مضمون این که ..اعراب بیش از هر قومی به کفر و نفاق می گرایند و شایستگی آن را ندارند که اصول خدا شناسی را به کار بندند . و پیا مبر در این جا آرزو می کند که ای کاش قران بر غیر عرب نازل شده بود« ولو نزلناه علی بعض الاجمین» .چون ایمان اکثر اعراب فاقد مبنای درست و منطقی بود، در قضایای تاریخی پس از رحلت می بینیم که چه زود تفرقه و جدائی بر سر مقام و ریاست میانشان اتفاق افتا د که یکی از پیامد های این دشمنی ها و اختلافات، به شهادت رسانیدن سید الشهدا امام حسین است در واقعه ی کر بلا . پس از رحلت پیغمبر جانشینانش به فکر گسترش اسلام افتادند . ابن خلدون که یکی از مورخین بزرگ عرب است چنین گفته« اعراب در زمانی که بر ایرانیان و بر مردمان بیزانس پیروز شدند و در دورانی که دختران و پسران دشمنان خود را به بردگی بردند از هر گونه فر هنگ شهر نشینی عاری بودند…« کافور » را که در خزائن پادشاه ایران یافته بو دند به جای نمک بر طعام می پاشیدند و عالی مقامان سلسله های پیشین را برده می کر دند و به عنوان مستخدم به کار می گماشتند. این صنعتگران ماهر ایرانی بودند که به ایشان فرا گرفتن و تسلط بر فنون را آموختند….اعراب به این تر تیب وارد مر حله شهر نشینی، تجمل،…..پوشیدن لباس…..و فرهنگ شهر نشینی را عرب های خاندان اموی و عباسی به میراث بردند.»جرجی زیدان می نویسد« عرب های دوران جهانگشائی با این تصور که هر گونه نوشته ای سوای « قران» زیان آور است تمام کتاب هائی را که در گندی شاپور و مناطق گو ناگو ن ایران یافتند نابود کر دند اما بعد ها، در عصر تمدن بزرگ اسلامی ، ازاین تاراج پیشینیان خویش شرمنده شدند و به تلاش بر خاستند که تا همه را انکار کنند یا به تجاهل بگذرانند.»«ایران و اسپانیا ج۱ صفحه ۲۰شجاع الدین شفا»
تجدید ادیان امری است محتوم و مقدر
اگر با دیدی منصفانه بنگریم ، می بینیم بیشتر قوانین ادیان گذشته، از جمله اسلام در این دوره، قابل اجرا نمی توانند باشند و از آن جمله اند ، سنگسار، بریدن دست دزد، کشتن کسی که از دین اسلام خارج شو د و یا امر جهاد و سایر قصاص هائی از این قبیل. کشورهای اسلامی نیز این احکام خشن را غیر قابل اجرا دانسته و کنار گذارده اند. در هزار و چهار صد سال پیش برای جزیر ه العرب با آن مردمی که در نهایت جهل و سنگدلی به سر می بردند و به راحتی یکدیگر را به قتل می رسانیدند و دزدی و تعدی به ناموس دیگران از امورعادی به شمار می آمد ، این گونه احکام شدید چنان که معلوم است شاید امری اجتناب نا پذیر بوده است. اما آیا امروز هم این احکام قابل اجرا می باشند ؟
آن هم برای تمامی ملت ها !؟ با فرهنگ های گونه گون و در پهنه ی گیتی!؟
« با هر که از اهل کتاب « یهود و نصارا» ایمان بخدا و روز قیامت نیاورده و به دین حق « اسلام» نمی گروند قتال و کار زاری کنید تا آنگاه که با ذلت و تواضع به اسلام جزیه دهند.توبه ۲۹»
« نکاح زنان شوهر دار بر شما حرام شد مگر آن زنان که در جنگها ی با کفار متصرف شد ه اید.نسا۲۴»
«پس از آنکه ماههای حرام درگذشت آنگاه مشر کان را هر جا بیابید به قتل برسانید و آنها را دستگیر و محاصره کنید و در کمین آنها باشید توبه ۵ و ۲۶
«محققا بدانید که مشرکان نجس و پلیدند توبه ۲۸»
« پس اکنون ازهر چه غنیمت بیابید بخورید و حلال و گوارای شما باد انفال ۶۹»
« کافران باید خنده کم و گریه زیاد کنند. توبه ۸۲»
« ای مو منان، یهود و نصارا را دوست مگیرید ، زیرا مشرک نجس اند. توبه ۲۹« رگ تاک»
حضرت بها الله می فرمایند« جمیع باید بجان و دل بکوشید و در میان بشر به محبت زندگی کنید تا اتحاد کلی حاصل شود تعصبات جاهلانه نماند و جمیع متحد گر دند…. اگر دین سبب اتحاد نشود عد مش بهتر از وجود است. دین باید سبب محبت شود. دوا بجهت شفاست اگر دوائی سبب مر ض گردد نخوردن آن دوا بهتر است.
«هر امری که بقدر راس شعری رایحه فساد و نزاع و جدال یا حزن نفسی از او ادراک شود حزب الله باید از او احتراز نمایند بمثابه احتراز از رقشا…. باری در هیچ امری از امور این ظهور اعظم شریک فساد نبوده و نیست یشهد بذلک لسانی و قلبی و قلمی و زبری و صحفی و کتبی و الواحی. ص۱۸ج۴ مائده آسمانی ط ۱۲۹بدیع»
شاد و موفق باشید