به نام پروردگار یکتا و عادل بی همتا
پس ای احبای الهی بجان و دل بکوشید و به نیت خالصه و اراده صادقه در خیر خواهی حکومت و اطاعت دولت ید بیضاء بنمایید………….اطاعت کنید از از ملوکی که به نور عدلشان آفاق عالم منور و روشن است.امید آنکه حضرت سلطان نور عدلی اشراق نماید که جمیع احزاب امم را احاطه کند کل باید از حق برایش بطلبند آنچه را که الیوم سزاوار است. حضرت عبدالبهاء
حضور محترم هر مسئول محترمی که صدای عدل و دادخواهی را می شنود و به ندای دادخواهان پاسخ می دهد. من یکی از ۵۴ نفری هستم که در شیراز به جرم کمک به همنوعان و هموطنانم در نقاط محروم این شهر یعنی آموزش مهارتهای اخلاقی و اجتماعی ، شعر و نقاشی ، کاردستی وبازی ،خواندن و نوشتن به کودکان و نوجوانان محکوم به یکسال حبس گردیده ام .
به این ترتیب که پس از گذشت ۲ سال که من ودوستان بهایی و مسلمانم در مناطق محروم شیراز به فعالیتهای فوق با داشتن مجوز از شورای شهر شیراز و موسسه پژوهشهای دنیا و… در جهت خدمت به هموطنانم فارغ از اعتقادات دینی و فقط به نیت خدمت اجتماعی (عدم اطلاع مردم محله ها از دین و اعتقاد ما و حضور افراد مسلمان گواه این موضوع است) مشغول بودیم در تاریخ ۲۹/۲/۸۵ توسط اداره اطلاعات دستگیر شدیم. مدت ۷ روز نیز در آنجا از ما با چشمان بسته بازجویی نمودند و سپس با قید کفالت تنی از ما را آزاد نمودند .بعد از گذشت حدود یکسال در دادگاه شیراز بدون حضور وکیل قانونی ما را بدون هیچ دلیل و مدرکی محاکمه کردند و در نهایت به شرح ذیل حکمی را صادر کردند: ۳ نفر از ۵۴ نفر به ۴ سال حبس تعزیری و بقیه به ۱ سال حبس که به مدت ۳ سال تعلیق گردیده است منوط به حضور در کلاسهای تبلیغات اسلامی.
بعد از صدور حکم فوق بدون اینکه حکم را به ما بدهند یعنی قرائت آن به صورت شفاهی سوال کردند که آیا اعتراضی داریم ، ما نیز اعتراض خود را به همراه لایحه دفاعیه تقدیم آنها کردیم ،اما با کمال تعجب در تاریخ ۲۸/۸/۸۶ سه نفر اول را به زندان برده اند. این در حالی است که اصلا دادگاه تجدید نظری تشکیل نشده و به هیچ وکیلی اجازه دفاع از حقوق حقه ما را ندادند.حال با توجه به مطالب بالا که قابل تحقیق و تفحص بخصوص از مردم محله ها است از آن مراجع محترم تقاضا می نمایم که دست عدالت خواهی این افراد را بگیرد واقدامات مقتضی را در این مورد مبذول فرماید .
با تشکر از شما منتظر عنایات و لطف شما هستم