«سال ۸۸ دستگیر شدم و پیر شد ،مادرم چرا که از وکالت معلق شدم و این یعنی نان آور نان ندارد خیلی سخت ،گذشت حتی بعد از آنکه اجازه وکالت یافتم از سال ۹۱ گاهی با اتهامات فرسایشی مانع کار من شدند. از آن سال تاکنون یک روز بدون وثیقه آزاد نبوده ام و هم اینک همزمان در شش مرجع قضایی تحت پیگرد هستم و مشکلات بسیاری برای امرار معاش داشتم. مادرم سکته کرد مانند تکهای گوشت افتاد روی ،تخت به زور دکتر و دوا و ورزش لنگ لنگان قدم برداشت چند سالی گذشت تا سکته دیگر از راه رسید، حال او بدتر شد وقتی مادرم ناگهان مرد بوسیدمش و موهای سپید کم پشتاش را با دست نوازش کردم و فریاد زدم مجلست را به آتش میکشم و .کشیدم اسلاید) دوم سخنرانی او در مراسم ختم مادرش اگر ظلم حکومت ،نبود مادرم بیشتر و بهتر میزیست ظلمی که این روزها شامل حال ملت ایران شده است. من در این سختیها به خانوادههایی فکر میکنم که جوانان رشیدشان را فدای آزادی کردهاند سالهای طولانی حبس کشیده اند، آنگاه شرمنده رنج کوچک خود میشوم.» این بخشی از نوشته محمد نجفی وکیل دادگستری، پنج سال پیش است وکیلی در اراک که سالهاست علی رغم تمام تهدیدها، سختیها و انتقام گیری نهادهای امنیتی بازهم ایستادگی کرده و همواره در کنار مردم بوده است. محمد نجفی سال گذشته ۱۴۰۰ پس از چهار سال حبس وقتی با قرار وثیقه دومیلیاردی و امضا دوازده ضامن به مرخصی آمد نوشت «چهارسال نوروز در زندان سال من تحویل شد و اولین بار بعد از ۹۶ است که کنار خانواده پای سفره هفت سین هستم پس محمد نجفی پیشتر وکالت شماری از فعالان سیاسی و مدنی را بر عهده داشت اما از آنکه در اعتراضات دی ماه سال ۱۳۹۶ کشته شدن «وحید حیدری» یک معترض جوان را در بازداشتگاه نیروی انتظامی اراک فاش کرد، بازداشت و زندانی شد. از آن سال تا کنون محمد نجفی با تشکیل پروندههای مختلف و با صدور ۹ حکم قضایی زندانی شده است و در هفتههای گذشته نیز به دنبال حمایت او از اعتراضات سراسری دو پرونده جدید برای این وکیل تشکیل شده است. او در حال حاضر از نظر جسمی اصلا وضعیت مناسبی ندارد، و نهادهای امنیتی استان فارس و شهر ،اراک او و خانواده اش را به شدت تحت فشار قرار داده اند آنچنانکه روزی که پسر او به ملاقات پدر رفته بود، پسر این وکیل دادگستری را مقابل او بازداشت میکنند تا بتوانند فشار بیشتری بر او وارد کنند.
دلنوشته محمد نجفی پایه یک وکیل زندانی
·
دیدگاهها برای دلنوشته محمد نجفی پایه یک وکیل زندانی بسته هستند
- Tweet
دستهها
آخرین دیدگاهها
- m.y در تداوم چند همسری زیر شمشیرعدالت
- fereshteh در تداوم چند همسری زیر شمشیرعدالت
- m.y در تداوم چند همسری زیر شمشیرعدالت
- fereshteh در دامدار بهایی را در هیاهو پلاسکو آتش زدند
- فریبا داودی مهاجر در گوش هایش را بریدم تا مردی نگاهش نکند