آشنا دارید؟
نگارش:ورقا.م
یکی از مشکلات جامعه ایرانی این است که در هر موقعیت اجتماعی احساس خطر می کند و برای نجات از این خطر خود را وابسته به دیگر افراد و یا دراصطلاح عامینه اش آشنا می داند.
این فرضیه مبنایی حقوقی دارد. ایرانیان به دلیل خو نگرفتن و آشنا نبودن با قانون ،قانون را دشمن و نه دوست خود می پندارند.این آشنا نبودن با قانون و حقوق اساسی باعث شده که هرگاه قصد رفتن به اداره ای دارند از قبل با پیدا کردن یک نفر آشنا خیالشان را راحت می کنند.چون با قانون اداره آشنا نیستند در آن اداره منتظر واقعه ای ناگوارند.
آشنا نبودن با حقوق یکی از مسائلی است که سالیان دراز مردم ایران با آن دسته و پنجه نرم می کنند.و البته که منشایی تاریخی دارد و یکی از عوامل آن مدت زمان کم به وجود آمدن قانون مدون و مراجع قانونی در ایران است .
نهادینه نشدن قانون در جامعه مشکلات فراوانی را برای جامعه ایرانی رقم زده است.هر جا که برایش مشکلی ایجاد می گردد به دنبال استفاده از قانونی که برای او مدون شده، نیست بلکه به دنبال شخص تالثی می گردد که مشکلش را حل کند.
و این شخص ثالث باعث به وجود آمدن پدیده هایی از قبیل رشوه می شود که در بحث ما نمی گنجد.
عدم استفاده از قانون باعث می گردد که قانون کارامدی خود را در جامعه از دست بدهد.با اینکه بیش از یک قرن از تلاش ایرانیان برای مدون کردن و استفاده از قانون می گذرد ولی هنوز فرهنگ استفاده از آن در جامعه جا نیفتاده است و این باعث می شود حتی دولت ها نیز به سادگی از کنار قانون بگذرند و برای اجرا نکردن آن تبصره و الحاقیه های مختلفی وضع نمایند و حتی برای پیشبرد اهداف خود در جایی که دیگر تبصره ای وجود نداشت به اعمال غیر قانونی دست بزنند.
همه ی ما ایرانیان از بی قانونی در کشورمان صحبت می کنیم حتی به اجرا کردن قانون اساسیمان نیز راضی شده ایم(.قانونی که دربسیاری از موارد باید اصلاح �ردد.).
به نظر شما علت اجرا نشدن قانون ،دولت یا حکومت است؟آیا منشا این همه بی قانونی حکومت ها بوده اند؟
آینه گر نقش تو بنمود راست
خود شکن آینه شکستن خطا است
به نظر من مشکل جای دیگر است.مشکل این است که ما به قانون مندی و قانون مداری عادت نکرده ایم.مشکل در این است که برای خرید یک عدد شیر،بجای آنکه از کمبود شیر رایانه ای وعدم اعمال نظارت بر مراکز خرید شکایت کنیم،چند قلم جنس دیگر نیز خریداری می کنیم تا بقال سر کوچه خوشش اید و به ما یک عدد شیر عنایت کند.این مسئله عدم اتکا و اطمینان، از بقالی سر کوچه شروع می شود تا وزارت خانه های ما.
مشکل در درون ما و جامعه ی ما است جای دیگربه دنبالش نگردیم.
به نظر شما این مشکل عدم آگاهی و اطمینان به قانون چگونه رفع می شود؟مستلزم چه بستر سازی های اجتماعی می باشد؟آیا به رعایت ما و تنها ما این مشکل حل می شود؟