بیهوده سخن نتوان گفت…
امروزه بیهوده و بیپایه سخن گفتن جز آبروی خویشتن ریختن و برچسب بیمایگی را بهر خویش خریدن پیامدی نخواهد داشت. نه هر کس که مصاحبهای ترتیب دهد و ادّعایی مطرح کند، دانشمند محسوب شود و نه هرکس از این سوی و آن سوی بی سند و مدرک سخنی گوید اهل ادب و علم به حساب آید. هر مدّعایی را دلیلی باید و هر بحثی را سندی شاید.
الحمدلله در طول تاریخ ۱۶۰ سالهء امر بهائی، انواع اتّهامات را شنیده بودیم جز آن که تغییر خطّ فارسی را مطرح کرده باشیم. این یکی را کم داشتیم که خدا را شکر جناب محمّد بقایی (ماکان) مطرح فرمودند و برای این که حرف خود را کاملاً به کرسی بنشانند، بهائیان را به ضدّ دین بودن نیز متّهم نمودند. یعنی در واقع دو اتّهام در یک جای واحد؛ یعنی یک تیر با دو نشان! البتّه در دنبالهء کلام توضیحات واضحات هم دادهاند که هیچ خطّ و زبانی بیعیب نیست و اجازه خواسته فراتر رفته و نکتهء بسیار مبهمی را که هیچکس از آن اطّلاع ندارد مطرح کردهاند و آن این که فقط خداوند بی عیب است و بقیه همه دارای عیب و نقصی هستند. باید خدا را سپاسگزار بود که لااقل این نکته را که کاملاً از آن بیخبر بودیم، به اعانت دانش بیکران ایشان دریافتیم.
و امّا تغییر خطّ فارسی به پیشنهاد بهائیان؛ ارتکاب اشتباهی از این واضحتر در طول تاریخ علم زبانشناسی امکانپذیر نیست. آثار بهائی به زبان فارسی نازل شده و این زبان در سراسر جهان توسّط بهائیان تقدیس میشود. حضرت عبدالبهاء، مبیّن آیات بهائی به یکی از بهائیان غرب میفرمایند: "تا توانی همّت نما که زبان پارسی بیاموزی. زیرا این لسان عنقریب در جمیع عالم تقدیس خواهد شد". خطاب به شخصی که تصوّر میکرد زبان فارسی مقبول نیست فرمودند، "لسان این آواره فارسی است؛ بالطّبع هر فُرسی لسان خویش را دوست دارد و از این گذشته الواح بسیاری از حضرت بهاءالله در نهایت بلاغت به فارسی صِرف موجود. با وجود این چگونه لسان فارسی غیرمقبول؟"
حضرت عبدالبهاء، به بهائیان غربی توصیه میکنند که زبان فارسی را فرا بگیرند تا بتوانند این آثار را به زبان اصلی مطالعه نمایند. تأکید میفرمایند که در آینده زبان فارسی بسیار اهمّیت خواهد یافت. حضرت بهاءالله میفرمایند، "در حلاوت لسان پارسی شکّ و شبههای نیست … امروز عالم از آفتابی که از افق ایران طالع و لائح است منوّر. در این صورت این لسان شیرین را هر چه وصف نمایند سزاوار است". در مقام دیگر میفرمایند، "دربارهء زبان نوشته بودید؛ تازی و پارسی هر دو نیکو است؛ چه که آنچه از زبان خواستهاند پی بردن به گفتار گوینده است و این از هر دو میآید و امروز چون آفتاب دانش از آسمان ایران آشکار و هویدا است، هرچه این زبان را ستایش نمایید سزاوار است". حضرت عبدالبهاء خطاب به یکی از بهائیان میفرمایند، "پارسی دری و پهلوی هر دو شیرین و شکرین؛ پس به این زبان با تو گفتگو نمایم تا کامت شیرین گردد و جانت خندان و شادمان شود. دلت خوش باد".
امّا اگر جناب بقایی (ماکان) به پیشنهاد انتخاب یکی از زبانهای موجود یا اختراع زبانی جدید به عنوان زبان بینالمللی اشاره دارند، باید بدانند چون هدف حضرت بهاءالله تأسیس وحدت عالم انسانی است، و یکی از راههای وصول به آن وحدت لسان و خطّ است تا هر کس به هر نقطهای وارد شود خود را در وطن خویش مشاهده نماید و به زبان مشترکی با اهل آن دیار صحبت کند، ایجاد زبان دوم که در تمام جهان در مدارس تعلیم داده شود و بین همه مشترک باشد، پیشنهاد شده است. اگر دانایان امم جمع شوند و مشترکاً در این مورد توافق نمایند تا زبانی واحد، علاوه بر زبان مادری، در جهان پدید آید، یکی از موانع مهمّ برقراری صلح و یگانگی برطرف خواهد شد.
برچسب ضدّدینی به بهائیان ابداً نمیچسبد. الحمدلله این فقره در کمال وضوح به اثبات رسیده و نیازی به توضیح و تفسیر نیست.
کاش، منویات عالیه امر بهائی را با رعایت انصاف مطالعه میفرمودند و برای تثبیت کلام خویش به حبل تهمت و افترا که ثابت کنندهء بیاطّلاعی از اصل موضوع است، متوسّل نمیشدند. جانتان خوش باد.
مصاحبهء جناب بقایی را میتوانید در
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8704080940 مطالعه فرمائید.