تخریب گورستان بهائیان ، به چه عنوان ؟
فاران دوستی
۷ اسفند ۱۳۸۷
در چند روز گذشته خبر تخریب گورستان بهائیان سمنان توسط اشخاصی مجهول الهویه – ولی در واقع معلوم الحال ! توجه بسیاری از فعالان حقوق بشر و مردم ایران را بخود جلب کرد البته چنین اقداماتی مسبوق به سابقه است چرا که حکومت اسلامی ایران در همان روزهای نخستین پس از پیروزی انقلاب ، شروع به تخریب و مصادره گورستانهای بهائی در تمام نقاط ایران کرد در آن دوره حکومت تازه تاسیس ایران که با پسوند "اسلامی" روی کار آمده بود سعی میکرد با چنین عملی در کنار اقداماتی نظیر حبس و اعدام بهائیان ، مصادره اموال و اماکن مذهبی بهائیان،اخراج بهائیان از مشاغل دولتی و دانشگاه ، و ممنوع الخروج کردن بهائیان از ایران ، ایشان را مجبور به تبری جستن از دیانت بهائی و اسلام آوردن بکند البته تعداد معدودی از بهائیان که تحمل حبس یا فشار مالی را نداشتند مسلمان شدند ! ولی اکثریت قریب الاتفاق ایرانیان بهائی این رنج و فشار وارده را بخاطر اعتقادشان به جان و دل پذیرا شدند و در مقابل همه مشکلات استقامت کردند .
ولی تخریب گورستانهای بهائیان ، حکومت را با مشکل جدی مواجه کرد چرا که وقتی فردی بهائی فوت میکرد باید مکانی برای دفن متوفی وجود داشته باشد بهائیان هم چون مکانی برای دفن عزیزانشان نداشتند لذا در بسیاری از شهرها اموات بهائی در سردخانه ها نگاه داشته میشدند تا حکومت مکانی برای دفن به ایشان بدهد .- البته باید به این نکته توجه داشت که یکی از علل تخریب قبرستانهای بهائی در آن زمان این بود که حکومت میخواست با این عمل ، خانواده متوفی بهائی را مجبور کند تا بخاطر اجازه و پیدا کردن مکانی برای دفن عزیزش از دیانت بهائی روی برگرداند و مسلمان شود – پس از آن حکومت ایران متوجه شد که با تخریب گورستانهای بهائی نمی تواند به هدف خود که همانا برگشتن بهائیان از بهائیت بود ، برسد لذا نقاطی دور افتاده در همه شهرهای ایران برای دفن اموات به بهائیان اختصاص و تحویل داده شد .
حال پس از نزدیک به سه دهه که از این جریانات میگذرد ، بار دیگر حکومت اسلامی ایران به تخریب گورستانهای بهائی ، شکستن سنگ قبرها ، هتاکی و نوشتن ناسزا و فحش بر سنگ قبرها و وسایل موجود در گورستانها ، خراب کردن منبع های آب و نفت و در بعضی مناطق عدم اجازه دفن اموات مبادرت کرده است پرسشی که اینجا پیش میاید اینستکه به چه دلیل پس از گذشت سه دهه که از تشکیل رژیم اسلامی در ایران می گذرد بار دیگر حکومت ایران به همان رفتاری در مقابل بهائیان متوسل شده که در ابتدای استقرار نظامش در ایران انجام می داده است ؟ ( در چند ماهه اخیر گزارشات مختلفی مبنی بر تخریب گورستانهای بهائی و مشکل آفرینی برای دفن اموات ایشان از شهرهای اصفهان ، یزد ، قائمشهر ،خاوران و سمنان رسیده است ) .
محترم شمردن مردگان در همه فرهنگها و ادیان مختلف جهان دارای جایگاه و ارزش خاصی میباشد بخصوص دیانت اسلام برای مردگان احترام و ارزشی خاصی قائل است تعالیم و روایات مختلفی از پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار ( ع ) در همین رابطه نقل شده که در هیچکدام از آنها حکایتی دال بر اهانت بر اجساد مردگان حتی دشمنان اسلام ذکری بمیان نیامده است .
"جابر جعفى گوید: در حضور امام باقر (علیه السلام ) بودم ، نامه اى از هشام بن عبدالملک (دهمین خلیفه اموى ) به حضور امام باقر (علیه السلام ) آوردند که در آن نامه چنین نوشته شده بود: شخصى قبر را نبش کرده و در همان قبر با زنى که در آن دفن بود زنا نموده است بعلاوه کفنش را دزدیده است ، در اینجا بعضى ها مى گویند باید کشته شود و بعضى مى گویند: باید با آتش سوزانده شود، چه باید کرد؟.
امام باقر علیه السلام در پاسخ نوشت : احترام مرده همچون احترام زنده است ، بنابراین دیت او را بخاطر نبش قبر و دزدى کفن ، قطع نمایید و بخاطر زنا، مجازات حد را بر او جارى کنید، اگر محصن (زن دار) است سنگسارش کنید، و اگر محصن نیست (زن ندارد) صد تازیانه به او بزنید"
متاسفانه دولت اسلامی ایران و بعضی از مسئولان حکومتی در شهرها بی توجه به تعالیم شرع اسلام در رابطه با احترام به مقابر و مردگان دست به تخریب گورستانهای بهائی زده و وقتی هم که با اعتراض و شکایت بهائیان مواجه میشود نه تنها هیچ عکس العملی نشان نمیدهند بلکه بهائیان شاکی را مواخذه و بازداشت میکنند .
آخرین گزارش از این رفتارهای غیر انسانی مربوط به تخریب قبرستان بهائیان سمنان میباشد که در یکشنبه ۲۷ بهمن ۸۷ طی یک یورش شبانه بوقوع پیوسته است . عکسهای این تخریب را میتوان در سایت مجموعه فعالان حقوق بشر مشاهده کرد :
آنچه پس از مشاهده این عکسها میتوان دریافت اینستکه اشخاصی که اقدام به چنین کاری کرده اند هیچ نوع آشنایی با دیانت بهائی نداشته و احتمالا با پول یا وعده وعیدی برای این کار اجیر شده بوده اند بنظر میرسد به این اشخاص یکسری اصطلاحات دیانت بهائی مانند طرح روحی ، ( حضرت )باب و ( حضرت ) بهاء الله را یادداده اند تا در شعار نویسی هایشان استفاده کنند و این اشخاص بدون دانستن مفهوم این عبارات آنها را بکار برده اند بطورمثال این دوستان به ظاهر دشمن در یکی از شعارها یشان این سه مورد را که به هم ربطی ندارند را هم سطح قرار میدهند و مینویسند "هر سه نجسید برید گمشید " در حالیکه طرح روحی اصلا آدم نیست که نجس باشد یا بتواند جایی برود و حضرت باب یا حضرت بهاء الله هم که زنده نیستند که قادر باشند جایی بروند ظاهرا این دوستان بظاهر دشمن بدلیل عدم آگاهی فکر کرده اند این سه مورد ، انسانهای زنده هستند لذا شعارهایی را بکار برده اند که برای انسانهای حی و حاضر بکار میرود . کم سوادی این اشخاص را هم میتوان در شعار نویسی های دیگرشان مشاهده کرد مثلا نوشته اند " طف بر روح …" املای کلمه "طف" اشتباه است وباید " تف" نوشته شود یا " نفت بهائی " که اصطلاح مضحک و بی معنایی میباشد .
نکته قابل توجه آنستکه نیروی انتظامی شهر سمنان تاکنون هیچگونه بررسی و پیگیری در مورد این حادثه بعمل نیاورده و با توجه به آنکه این گورستان سالهاست که توسط خود مسئولین این شهر به جامعه بهائی داده شده لذا حفاظت آن نیز با مسئولین شهر باید باشد و عدم پیگیری آن توسط ایشان ، نشان دهنده آن است که مجریان این واقعه به جاهای خاصی مرتبط هستند که هیچ منبع یا شخصی جرئت یا یارای پیگیری و تحقیق در مورد آن را ندارد . در اینجا بار دیگر آن پرسش ابتدایی را مطرح میکنم که براستی به چه دلیل اشخاصی در صدد تخریب و اهانت به مردگان جامعه بهائی هستند؟ آیا این عمل فایده ای برای کشور ایران یا آئین اسلام دربردارد ؟ یا در عوض چهره ایران و حکومتش را که داعیه اجرای تعالیم اسلام دارد در انظار جهانیان زشت نشان می دهد ( پیامدی که بهیچ وجه مورد پسند و رضای هیچ فرد بهائی در عالم نمی باشد زیرا بهائیان طبق تعالیم دینی شان هم به ایران و هم به دیانت اسلام نگاهی محترمانه دارند و اگر بر این دو مورد خدشه ای وارد شود خاطر اهل بهاء نیز از آن متکدر میشود ) پرسش دیگر اینستکه اگر یکی از این اشخاص که به چنین عملی اقدام کرده لحظه ای بیندیشد که یکی از این قبرها که مورد بی حرمتی قرار گرفته گور یکی از عزیزان خودش بوده آنوقت دچار چه عکس العمل و احساسی میشد ؟ آیا اصلا میتوان پاسخی برای چنین رفتاری ناجوانمردانه ای داد ؟
بسیاری معتقدند تخریب گورستانهای بهائی متعاقب فشارها و آزار و اذیتهایی است که جدیدا" توسط بخشهایی از حکومت بر جامعه بهائی ایران وارد می شود ، میباشد و نشان دهنده عدم حق شهروندی ایرانیان بهائی در سرزمینشان میباشد البته بنده منکر این مورد نیستم ولی بر این باورم که گورستانها در واقع سمبل پیشینه و تاریخ یک جامعه محسوب میشوند و به همین دلیل است که دوستان به ظاهر دشمن دیانت بهائی می اندیشند که با تخریب این مکانها خواهند توانست پیشینه جامعه بهائی ایران را از بین ببرند و جامعه بی پیشینه و تاریخ ، پایه هایی سست ولرزان دارد که با یک تشر یا فشاری می افتد و میشکند . غافل از آنکه اهل بهاء بر خاکدان فانی دل نبندد و پیشینه و تاریخ خود را در دل و عقل خود باقی و ماندگار نگاه میدارد همانگونه که ۱۵۰ سالست با بدترین شکل تضییقات چنین کرده است.
مرقد مطهر حضرت حسین ابن علی ( ع ) دو دفعه توسط خلفای عباسی تخریب شد ولی آنچه جاودان ماند یاد و نام ایشان است و آنچه نابود و از خاطره ها محو گردید حکام عباسی مرتکب این عمل بوده است . هیتلر می اندیشید با کشتن و تخریب قبرستان یهودیان ، آنها را از بین خواهد برد ولی یهودیان و آئین یهود باقی ماند و نام هیتلر بعنوان یک جنایتکار در قلب تاریخ ثبت شد . براستی هیچ دلیل قانع کننده ای نمی توان برای چنین اقدامات غیر انسانی آورد پس با توجه به سخنان هفته پیش دادستان کل کشور آقای دری نجف آبادی که داشتن هر عقیده و مرامی را آزاد ولی ابراز آن را مغایر و مخالف قانون دانستند چون متوفیان بهائی همگی هنگام فوت دارای اعتقاد بهائیت بوده اند و بهیچ وجه نیز نمی توانند – حتی اگر بخواهند ! – به بیان و ابراز عقیده شان بپردازند لذا مصداق کامل انسان قانونمند از نظر دادستان محترم میباشند پس تخریب ایشان عملی است خلاف قانون و مستوجب پیگیری و بررسی … به امید بهروزی ایران .
انتهی