عیدی جناب دری به بهائیان!!

نگارش : آنتــــی وار

جامعه امروز ایران و اتفاقاتی که در آن بوقوع می پیوندد بسیار عجیب و پیچیده است . ایران شاید جزء معدود کشورهایی باشد که بررسی اتفاقاتی که در آن رخ می دهد همواره کاری است مشکل ، حتی نخبگان علوم اجتماعی و سیاسی نیز گاهاً از تجزیه و تحلیل آن عاجز  می مانند و چه بسا تحلیل هایی که در زمان اتفاقی خاص ارائه می دهند ، با گذشت چند سال بکلی دگرگون شده و تفسیری متفاوت را می طلبد . گواه این مطلب را شاید بتوان در نامشخص ماندن بسیاری از وقایع دولت پهلوی بعد از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی جستجو کرد .

تحولات جامعه امروز ایران نیز بگونه ای است که شاید سالهای سال باید از آن بگذرد تا بتوان تعریفی مشخص و تفسیری جامع از آن ارائه داد . جمعیت جوان امروز ایران و خواسته های تجددخواهانه آنان از یک سو ، در راس کار بودن حکومتی سرکوبگر از سوی دیگر ، گریز جوانان از دین و همچنین وجود رژیم دینی و حکومت آن بر مردم پاردوکسهای جامعه امروز ایران هستند . ایران امروز ، برخلاف سالیان گذشته و البته تاریخ پرافتخارش ، که همواره نقشی تعیین کننده را در جهان و منطقه خویش ایفا می کرده و همواره سبب رشک دیگر کشورها بوده است ، اکنون درگیر مسائل و مشکلات بسیاری چه در عرصه سیاست داخلی و چه خارجی می باشد .

یکی از عمده ترین مشکلات دولت ایران را در هر دو بعد داخلی و خارجی میتوان مشکل عدم رعایت حقوق بشر توسط ایران دانست . دهن کجی های دولت ایران به مجامع بین المللی کم کم می رود که به یک روال تبدیل شود و جای آن دارد که جامعه جهانی در فکر یافتن راهی برای مبارزه با این بی توجهی دولت ایران نسبت به حقوق بشر باشد^۱  . از عمده ترین موارد نقض حقوق بشر ، نقض مکرر حقوق اقلیت های مذهبی در ایران می باشد . ناگفته پیداست که نوک پیکان آن نیز به سوی بهائیان ایران است ، زیرا بهائیان به اصولی اعتقاد دارند و آن را تبلیغ می کنند که اساس حکومت رژیم اسلامی را به زیر سوال می برد . رژیمی که بر پایه وجود امام غایب ، دکترین مهدویت و ولایت مطلقه فقیه اداره می شود .

در چند هفته گذشته سخنان دادستان کل کشور ، آیت الله دری نجف آبادی ، و حکم ایشان مبنی بر غیرقانونی بود هرنوع فعالیت تشکیلاتی ^۲ از سوی بهائیان خبر از وقوع موج جدیدی از بهائی ستیزی دولتی را در ایران می دهد . در این جا قصد آن نیست که جوابیه ای برای اظهارات ایشان تنظیم نمایم ، زیرا که جامعه جهانی بهائی جوابی مبسوط و مفصل به ایشان داده اند ^۳ . مهمتر از آن می توان به جواب جامعه جهانی بهائی و متعاقب آن پیامی است که توسط بیت العدل برای بهائیان ایران ارسال شده است ^۴ .

نکته واضح و مشخص در هر دو پیام ، اطاعت از حکومت می باشد که یکی از اصول دوازده گانه دیانت بهائی می باشد . چنانچه به وضعیت بهائیان طی سی سال گذشته و علی الخصوص از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد مشاهده می شود ، فشار و  سختگیری های بیشتر براین جامعه صلح طلب بوده است . بازداشت هفت مدیر بهائی ، بازداشت های پی در پی دیگر در شیراز ، یزد ، قائمشهر و … حمله با مواد منفجره به منازل و خودرو های بهائیان در سراسر ایران ، تخریب گورستانهای آنان و … نشان از حرکتی جدی ، برنامه شده ، سیستماتیک و البته با پشتیبانی نهادهای دولتی برای سرکوب بزرگترین اقلیت دینی ایران دارد . این فشار ها که در پیام بیت العدل بهائیان نیز اشاراتی جزئی به آن شده از شروع انقلاب اسلامی در ایران شروع شده و تاکنون نیز ادامه دارد ^۵.

دری نجف آبادی که سابقه ای طولانی در سرکوب روشنفکران و دگراندیشان این مملکت دارد ^۶ و تاریخ آینده ایران زمین گویای حقایق بسیاری از جنایات ایشان و امثال ایشان خواهد بود ؛ این بار قصد آن کرده تا به مبارزه با بهائیان برخیزد . البته همانطور که آیندگان دری را برای قتل نویسندگان و روشنفکران ایرانی محاکمه خواهند کرد ، بهائی ستیزان آینده نیز ایشان را به زیر سوال خواهند برد و از ایشان برای خدمتی که ناخواسته و ندانسته به بهائیان ایران نموده است ابراز تنفر خواهند نمود .

از آنجایی که تشکیلات بهائیان یا به تعریفی صحیح تر نظم اداری بهائیان چیزی جدای از دین بهائی نمی باشد ، نبود آن با اما و اگر های بسیاری روبرو خواهد . درحال حاضر و بعد از انقلاب اسلامی عملاً بهائیان در ایران هیچ نوع تشکیلاتی آنطور که در دینشان به آن اشاره شده است ندارند و در واقع امور مهمی مانند ازدواج ، طلاق ، فوت و … توسط عده ای نظارت و انجام می شود . همانگونه که نماز و روزه از واجبات هر دینی است و به هیچ عنوان نمی توان دینداری را از تمسک به این اصول باز داشت بهائیان عالم نیز که یکی دیگر از اهداف عالیه دینشان و اس اساس آن رسیدن به وحدت عالم انسانی می باشد را  نمی توان بدون در نظر گرفتن این نظم اداری که مستقیما توسط خود شارع تاسیس شده و مهمترین رکن تاسیس مدنیتی می باشد که بهائیان وعده آن را می دهند به حساب آورد .

مهم بودن این رکن بر تمام کسانی که حتی یکی از کتب بهائیان را مطالعه کرده باشند پوشیده نیست . دادستان کل کشور و همفکران ایشان نیز بر همین اساس و با خیال اینکه دیانت بهائی را نابود کنند چنین حکمی را صادر کرده اند . این حکم را که شاید بتوان آن را بنوعی نسل کشی عقیدتی دانست ، ظلمی است که امروز در ایران که به گفته ریئس جمهورش آزاد ترین کشور دنیاست بر بهائیان می رود . اما همواره تاریخ نشان داده است که چنین برخوردهایی نه تنها نتیجه نمی دهد ، بلکه برای آنان که چنین افکار متحجرانه ای دارند ثمراتی معکوس نیز در پی خواهد داشت .

تامل در تاریخ ادیان و مصائب و مشکلات پیامبران در هر دوره ، نشان می دهد که ، اینگونه برخوردها به تقویت و بازسازی بنیه دینداران و بازگشت مقتدرانه آنان به عرصه های اجتماعی و تبلیغی منجر خواهد شد . نمونه آن را برای مثال در تاریخ صدر اسلام ، که جناب دری از هرکسی بیشتر به آن عالم است ، می توان بوفور یافت . « سقراط را کشتند اما فلسفه سقراطی مانند خورشیدی در آسمان هویدا شد و پرتو خود را در افلاک عقلی بشر پراکنده کرد . مسیحیان را جلو شیران درنده انداختند اما مذهب مسیح درختی باشکوه و پرشاخ و برگ رویاند که قدش از قامت درختانی که کهن سال تر بودند و سرعت نمو مسیحیت را نداشتند بلندتر گشت و همه آنها را در زیر سایه خود پوشاند … نابردباری اجتماعی ما کسی را نمی کشد و عقیده ای را ریشه کن نمی سازد … »^۷

در این میان البته خویشتن داری بهائیان ایران و جامعه جهانی بهائی در نوع خود در تاریخ ادیان بی نظیر و ستودنی است . در هر کدام از ادیان گذشته اگر چنین وقایعی اتفاق افتاده بود اکنون مرجع دین نه تنها دعوت به اطاعت از حکومت نمی کرد ، بلکه حکم جهاد صادر و در جهت احقاق حق خود چه بسیار خونها که ریخته نمی شد . اما بهائیان صلح طلب ، چاره کار را در کشت و کشتار نمی بینند و بر تساهل پای می فشارند .

البته اگر دقیق تر به پیام بیت العدل نظر بیاندازیم ، متوجه می شویم که چرا آیندگان از جناب دری علت خدمت ایشان را به جامعه بهائی جویا می شوند . در واقع هم اکنون نیز بهائیان به جهاد دعوت شده اند . جهادی خطیر در جهت بازسازی و احیا ایران . بهائیان اکنون مجدانه تر تلاش خواهند کرد تا صدای خود و پیام دینشان را به گوش هموطنان مظلوم خود برسانند و در این بین دولت را با چالشهای بسیاری روبرو خواهند کرد . در واقع حکم دادستان کل کشور را بنوعی میتوان عیدی بهائیان در این روزهای پایانی سال دانست و البته پیام بیت العدل را نیز باید به نشانه پذیرفتن این عیدی قلمداد کرد .

بهائیان ایران که همواره نمادی از صبر و استقامت همراه با نوع دوستی و وطن پرستی بوده اند اینبار نیز به خوست حکومت عمل کرده تا به جهانیان و مخالفین داخلی نشان دهند که آنان هدفی ورای غوغاهای سیاسی و کشمکش های حزبی را دنبال می کنند . امید است که پیام بهائیان را تمام مردم ایران علی الخصوص روشنفکران داخلی دریافت کرده و در جهت خدمت به عالم انسانی با بهائیان هم آواز شوند . از حکومت ایران نیز انتظار می رود که حال که بهائیان حسن نیتی بیش از پیش نشان داده اند آنان نیز دست از شیطنت هایشان نسبت به این اقلیت بی آزار برداشته و حداقل و زمینه ای را فراهم سازند تا آنان بتوانند به حداقل حقوق قانونی و مدنی خود ، مانند هر ایرانی دیگری ، برسند . به امید روزی که ریشه تعصب که همانا جهل و نادانی است برکنده شود و بنی آدم فارغ از دین ، مذهب ، نژاد و قومیت در جهت برپایی مدنیت الهی در کنار یکدیگر بکوشند .

ماخذ

1. http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%D8%A8%D8%B4%D8%B1_%D8%AF%D8%B1_%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
2. http://www.yjc.ir/News/NewsDesc.aspx?newsid=150113
3. http://www.noghtenazar2.info/node/716
4. http://www.uhjmessages.org/message-dated-5-march-2009.html
5. http://www.dipity.com/mideastyouth/Persecution_of_Baha_is/fs
6. http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%AA%D9%84%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%87_%D8%A7%DB%8C
7. جان استوارت میل ، رساله آزادی ، ص ۹۴