گوی دزدی در خانه های غصبی …

گوی دزدی در خانه های غصبی …

نگارش : آنتـــی وار

هر آن کس که با خواندن تاریخ میانه خوبی دارد و به رویدادهای آن علاقه مند است ، بارها و بارها ، نام ایران را شنیده است . بسیاری از جهانگردانی که به ایران مسافرت می کنند ، با خواندن شرح حال امپراطورانی دادگر مانند کوروش بزرگ و داریوش هخامنشی و یا شاعرانی بزرگ مانند حافظ ، سعدی ، خیام و … مجذوب ایران می شوند و رنج سفر را برخود همورا می کنند . هر کشوری در طول تاریخ خود ، مخصوصا کشورهای پر سابقه ای مانند ایران ، فراز و فرودهایی را تجربه می کند . این روزها باز هم نام ایران بر سر زبان هاست وجهانیان مشتاق اند که از اوضاع و احوال ایران باخبر شوند . البته این علاقمندی را نمی توان جزء فرازهای تاریخ ایران دانست . این قرار گرفتن در صدر اخبار را می توان در نشیب تاریخ ایران قرار داد و بابت آن البته  باید تاسف خورد .

مسائل بسیاری باعث بوجود آمدن این وضعیت شده است ، از موضوع انرژی هسته ای گرفته تا ادعای کشورهای غربی مبنی بر کمک دولت ایران به گروه های تروریستی . اما مهم ترین مسئله را باید در نقض آشکار حقوق بشر توسط دولت ایران دانست . با آنکه ایران تمام معاهدات و پیمانهای جهانی حقوق بشر را امضا کرده ، اما بطور علنی و سیستماتیک و با شدت هرچه بیشتر به نقض آنها می پردازد ۱.

در این میان به جرات می توان ادعا کرد که سهم بهائیان بیش از دیگر گروه هاست . نمونه های نقض حقوق بشر و البته حقوق شهروندی بهائیان خود مثنوی هفتاد من کاغذ است و در حوصله این مقال  نمی باشد . گزیده آنکه می توان به بازداشت های متعدد و دنباله دار بهائیان در ایران که مهم ترین آن را باید در بازداشت هفت رهبر جامعه بهائی ایران در سال گذشته اشاره کرد که تاکنون علیرغم وعده های داده شده و اعلام زمان دادگاه هنوز هم سرنوشت این عده در هاله ای ازابهام قرار دارد .

جالب آنست که با شدت گرفتن تلاش جامعه جهانی از یکسو و اندیشمندان و روشنفکران ایرانی از سوی دیگر برای احقاق حقوق حقه این جامعه صلحجو ، دستهایی در حکومت ایران در کار است و هر روز بر فشار خود می افزاید . در این میان ایراد تهمت یکی از متداول ترین روشهای مبارزه و تخریب بهائیان در انظار عمومی می باشد . بسته به موقعیت و پایگاه اجتماعی شنوندگان این تهمت ها ، گاهی بهائیان را فرقه ای شیطانی ، گاهی دیگر ساخته دست امپریالیسم و گاهی نیز دزد دین معرفی می کنند . تهمت دزدی دین یکی از جالب ترین این تهمت ها می باشد .

دزد در لغت به کسی‌ که ‌مال ‌دیگران ‌را پنهانی ‌وبی‌ خبرببرد ۲ گفته می شود . خب البته کاملا واضح است که از جمله شرایط دزدی بیخبری صاحب مال و اینکه این عمل – دزدی – پنهانی باید انجام شود می باشد . حال این پرسش به ذهن خطور می کند که چطور ممکن است کسی از دین سابق خویش – اسلام – برگردد و بهائی بشود حال آنکه خود نیز بی خبر باشد ؟! عجیب تر اینکه این کارباید پنهانی صورت بگیرد ؟! از جمله احکام دیانت بهائی حرام بودن تقیه می باشد ، پس یک بهائی همیشه به بهائی بودن خود معترف است . حال چگونه می توان مسئله ای به این بزرگی – تغییر دین – را در خفا و حتی بدون اطلاع دیندار انجام داد سوالی است که باید خود آنان که چنین تهمت هایی را می زنند جواب دهند.

دین ، از جمله مسائل اعتقادی و درونی هر انسانی می باشد که نه میتوان آنرا به زور به کسی تحمیل کرد و نه میتوان به زور آن را از کسی گرفت . پس هر شخصی بنابر فهم و درک خویش به نوعی از شناخت می رسد و دین خویش را انتخاب میکند . این البته دیدگاه دیانت بهائی است که تحت عنوان تحری حقیقت از آن نام برده می شود . حال آنکه به جرات می توان گفت که چنین حکمی تا بحال در هیچکدام از ادیان گذشته وجود نداشته است . مثال آن وجود حکم ارتداد در اسلام است که راه هرگونه تحقیقی را بسته است .

در اینجا شاید بد نباشد که کمی به موضوع غصب بپردازیم . غصب در لغت به معنی چیزی‌رابه‌ستم‌ازکسی‌گرفتن، مال‌کسی‌رابزوروستم‌وخلاف‌میل‌ورضای‌اوتصرف‌کردن می باشد ۳. درست است که غصب کردن پنهانی انجام نمی شود و حتی گاهی با سروصدای زیاد و بعضا ممکن است حتی با اعمال خشونت نیز همراه باشد ، اما دست کمی از دزدی ندارد. دین و ایمان چیزی مادی و قابل لمس نمی باشد که کسی بتواند مدعی شود دیگری از او دزدیده . در واقع خداوند به همه انسانها بطور یکسان عقل و قوه تشخیص عطا فرموده تا انسان بتواند راه صحیح زندگی را تشخیص دهد .

در مورد موضوع غصب ، و تصرف اموال بهائیان ، حکایت بسیار است و باید به آن در مقاله ای دیگر بطور دقیق پرداخت . اما از ابتدای انقلاب بسیاری از اماکن و ساختمانهای بهائی ، چه آن ساختمانهای که جنبه استفاده عمومی برای بهائیان داشته مانند قبرستانها ، حظیره القدس ها و … و چه اموال و دارایی های شخصی افراد متمول بهائی بکرات توسط دولت ایران غصب گردید است . از آن جمله میتوان به ساختمان حظیره القدس شیراز و تبدیل آن به اداره مفاسد ، حظیره القدس اصفهان و تبدیل آن به مرکز بسیج ، حظیره القدس تهران و تبدیل آن به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی ، قبرستان بهائیان آباده و تبدیل آن به پارکینگ  مینی بوس ها، قبرستان بهائیان تهران و تبدیل آن به فرهنگ سرای خاوران و … میتوان اشاره کرد .

اینها تنها مشتی نمونه خروار است . البته تا زمانی که دولت اسلامی در ایران برسرکار باشد باید انتظار چنین رفتاری را نیز داشته باشیم . بی توجهی به حقوق شهروندنی و انسانی بهائیان نه تنها از نظر دولت ایران کاری زشت و ناپسند نیست بلکه بسیار مورد توجه و اقبال نیز هست. نکته جالب آنکه در تاریخ ۲۱/۹/۱۳۸۷ خبری در سایت ایرانا منتشر شد که از آتش سوزی حظیره القدس سابق و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی فعلی پرده بر می داشت . این خبر با کد ۲۵۹۴۶۳ در سایت آن خبرگذاری منتشر شده بود ۴. اما چند روز پیش که به سایت مراجعه نمودم ، صفحه حاوی خبر خالی بود ؟! و در واقع خبر از روی سایت برداشته شده بود .

در واقع دزد واقعی کس دیگری است . دزدان واقعی دستان پشت پرده ای هستند که با دامن زدن به تعصبات قومی و نژادی می خواهند عظمت و اقتدار ایران را نابود کرده و چهره ایران را مخدوش نمایند . در واقع کسانی باید مورد بازخواست قرار بگیرند که علاوه بر بهائیان حقوق عده کثیری از مسلمانان و دیگر اندیشان را نیز مورد تعدی قرار می دهند . دولت کنونی حاضر نیست به حقوق اقلیت‌های قومی، مذهبی و زبانی، احترام بگذارند. این حق بلوچ‌ها، سنی‌ها و ترک‌هاست که مسئولان منطقه‌ای از میان خود آنان برگزیده شود؛ به دین و آیینشان احترام گذاشته شود و در کنار زبان فارسی، زبان و ادبیات خودشان نیز در مدارس تدریس شود.

این حقوق، در هیچ کجای قانون اساسی و قوانین جاری کشور از آن‌ها سلب نشده است و تنها تصمیم‌سازان کشورند که با دریغ کردن این حقوق از آن‌ها، عملاً به گروه‌ها و تفکرات تندرو پان‌ترکی، ضد شیعه و جدایی‌طلب، مجال رشد و گسترش می‌دهند  و با این کار خود عملا به دشمن سازی کمک کرده تا بتوانند برای خشونت ها و اعمال فشارهای بیشتر بر مردم دلایلی ، البته نه چندان محکمه پسند ارائه دهند ۵. آیا اینها دزدی حقوق اساسی و حقه مردم ایران نیست ؟ دزدی ای که براحتی قابل اثبات می باشد . آیا بهتر نیست تهمت زنندگان ، کمی واقع بین باشند و دزد واقعی را تشخیص دهند . آیا سانسور و فیلترینگ شدید این روزهای جمهوری اسلامی در فضای وب که آه خودی ها نیز در آورده مصداق کامل غصب اطلاعات و دزدی آن نمی باشد ؟

امید آنکه تهمت زنندگان به آئین بهائی ، کمی هم به حوادث پیرامون خویش نظر بی افکنند و آنگاه دزد واقعی را تشخیص دهند .

به امید صلح

 

 

ماخذ :

۱.     http://www.schrr.net/spip.php?article3801

۲.     http://www.farsilookup.com/p2p/seek.jsp?lang=fa&word=%D8%AF%D8%B2%D8%AF

۳.     http://www.farsilookup.com/p2p/seek.jsp?lang=fa&word=%D8%BA%D8%B5%D8%A8

۴.     http://www4.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=259463

۵.     http://blog.behrang.net/archives/2008/08/1128.shtml

Comments are closed.