عدم مداخله در امور سیاسی

عدم مداخله در امور سیاسی

نویسنده : مقدم

خرداد ۱۳۸۸

اخیرا مقاله هایی در ارتباط با موضوع عدم مداخله در سیاست و موارد مربوط به آن مانند تحزب و انتخابات و غیره درج شده که از دید نگارنده دارای نکات مثبت و ارزشمندی است و حقیقتا از آنها استفاده نمودم . در چندین موضع دیدگاهها و نظرات حقیر با نویسندگان ارجمند متفاوت بوده که ذیلا معروض میگردد. وارد شدن در این عرصه و بررسی این حکم و تعلیم بدیع کاری در حد یک یا دو مقاله نیست. بررسی همه جوانب این حکم نیز گستردگی بسیار داشته که در این مقاله تنها به دو جنبه از عدم مداخله در امور سیاسی یعنی تحزب و انتخابات پرداخته خواهد شد.


جزوه‌ای حاوی فرازهایی از توقیعات حضرت ولی امرالله و پیامهای معهد اعلی که توسط جناب دکتر پیترخان جمع آوری شده در باره سیاست و عدم مداخله درآن موجود است که میتواند راهنمای مناسبی جهت درک بهتر و غنی‌تر در باره زمینه مزبور باشد. نگارنده قسمت اعظم مقاله خود را با استمداد از آن جزوه به رشته تحریر درآورده است.

آنچه که در ابتدا باید در باب موضوع عدم مداخله در سیاست مطرح نمود، تفکیک بررسی این حکم بین زمان حال و آینده دور است . عدم تفکیک بین این بازه زمانی گسترده موجب خلط مطلب بسیار و ایجاد سوتفاهم خواهد گردید. حضرت بهاالله موسس دیانت بهایی در تعالیم خویش آینده و سرانجام سیاست فعلی جهان را چنین انذار و پیشگویی میفرمایند:" زود است بساط عالم جمع شود و بساط دیگر گسترده گردد."۱  و نیز فرمودند " عنقریب تمام دولتهای روی زمین تغیر یابد و ظلم سراسر عالم را فراگیرد پس از یک تشنج ۲ عالمگیر آفتاب عدالت از افق ملکوت غیب طلوع نماید " ۳ ترجمه ۴

لذا ابتدا باید تعین نمود که می‌خواهیم حکم مزبور را در کدام بازه زمانی بررسی نماییم و به کدام بساط تعلق داریم و در ظل چه دولتهایی هستیم. در این مقاله عموما بازه زمانی حال و موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت. زمانی که جهان ، مرحله تاریک و ظلمانی از تقدیرِ به دست خویش نوشته شده خود را میگذراند و کمتر متوجه علل رنجها و آلام خود میباشد. در این زمان درعالم سیاستِ جهانی طوفانی برپاست که هر صاحب قدرتی تنها در پی حفظ کلاه سرخویش است و بی اندیشه و ناتوان از درمان رنج دیگر مردمان. در این میان "وظیفه بهاییان است که آگاهانه ، با دلالات تفصیلی و هدایت مستمر الهی به فعالیت مشغولند تا بنای ملکوت الهی را بر وجه ارض برپا کنند ، ملکوتی که تمام ابناء نوع را به دخول در آن فرا می خوانند و به این ترتیب حیات ابدیه را بر آنها مبذول می نمایند " ۵

آنچه که همه اهل بها در تمام دنیا به آن وقوف و ایمان کامل دارند عدم دخالت در سیاست دولتهای کشور متبوع خویش است این امر هم از منظر سلامت دیانت بهایی میباشد و هم از دیدگاه سلامت نفس مومن . بیت العدل اعظم میفرمایند :" یک اقدام یا اظهار نظر نابخردانه از طرف یک فرد بهایی در یک کشور ممکن است به مشکلی عظیم و معضلی وخیم برای امر مبارک در آن مملکت یا نقاط دیگر و حتی از دست رفتن جان برخی از احبای الهی منجر گردد. " ۶  سیاستهای فعلی جهان و زمان ما همانند ارابه‌ای شکسته با بارسنگینی از مکاید و مفاسد بوده که در سراشیبی سقوط و هبوط به پرتگاه حتمی خود هر روز نزدیکتر میشود نه مقدر است که از حرکت باز ایستد و نه نفسی توانمند است که آن را متوقف سازد . داخل شدن در این ارابه تنها به تباهی فرد منجر خواهد شد و به هیچ وجه موجب تنبه ساکنان سرخوش آن و یا تغیر سیاست آنها و یا توقف و تغییر مسیر این ارابه نخواهد گشت چه که مقدر است " بساط دیگر گسترده گردد" و انظمه موجود برچیده شود. آنچه که در توقیعات حضرت ولی عزیز امرالله نیز مطالعه شده مبین همین مطلب است که کل سیاستهای موجب در جهان چه منسوب به کاپیتالیسم و چه کمونیسم چه در شرق و چه در غرب چه مذهبی و چه لاییک کل ساکنین همین ارابه اند و شتابان و سراسیمه به سوی پرتگاه خویش در حال سقوط. نظم بدیع جهانی حضرت بهاالله ، مولفه های سالم هر یک از این انظمه را شامل است ولی شبیه هیچیک نیست بلکه " بدیع " است و " جهانی" . همانند یک انسان که صفات مشابهی با جماد ، گیاه و حیوان دارد ولی نوعا با آنها کاملا متمایز است . ما در دوره‌ای بسر میبریم که شاهد تکامل و اقتدار دیانت بهایی و اضمحلال و فروپاشی انظمه سیاسی جهان هستیم.

در این میان وارد شدن به مجادلات و مباحث سیاسی و یا هم رایی با احزاب سیاسی و هم نوایی با ایشان و عضویت در آنها کاملا مباین با موازین دیانت بهایی است در این مورد در تعالیم بهایی تاکیدات فراوانی وجود دارد از جمله حضرت ولی عزیز امرالله میفرمایند :" از امور سیاسیه و مخاصمات احزاب و دول باید کل قلبا و ظاهرا ، لسانا و باطنا به کلی در کنار و از اینگونه افکار فارغ و آزاد باشیم ." ۷

ونیز میفرمایند :" از امور سیاسیه همچون طاعون اجتناب کنیم ." (ترجمه) ۸

و شاید بیان مبارک زیر وصف ایران امروز باشد که با تزاید بحرانهای سیاسی ، حضرت ولی امرالله از احبای الهی خواستند که " علیرغم فشار افکار عمومی که به سرعت در حال تبلور است مصمم گردند که فرداٌ و جمعا ٌ ، قولا و عملا ، به طور غیر رسمی یا در جمیع گفتارها و انتشارات رسمی ، از ملامت ، جانبداری ، هرچند غیر مستقیم ، در بحرانهای مکرر سیاسی که اکنون جامعه بشری را نگران و مضطرب ساخته و نهایتا در کام خود فرو خواهد برد ،‌بالمره اجتناب نمایند." (ترجمه )۹

در باره اجتناب وعدم عضویت در احزاب ، حضرت عبدالبهاء میفرمایند :" مداخله در امور سیاسیه عاقبت پشیمانی است لا یسمن و لا یغنی. باید از عموم احزاب در کنار بود افکار را در آنچه سبب عزت ابدیه است بکار برد ." ۱۰ حضرت ولی امرالله می فرمایند :" البته یک شخص بهایی می تواند با بعضی از اصول و عقائد دستگاههای سیاسی و روحانی موافقتی داشته باشد اما نمیتواند در هیچ یک از این دستگاهها عضویت یابد و نیز نمی تواند بر عقائد و اصول و برنامه‌هایشان صحه گذارد " ۱۱

و نیز میفرمایند :" اهل بها … مبادا نه انفرادا نه اجتماعا در اموری شرکت کنند که سر مویی از مرامها و اعتقادات و حقایق اصلیه آیین خویش منحرفشان گرداند ." ۱۲

و میفرمایند :" هر فرد بهایی بالاتر از هر امری ، حامی اصولی است که حضرت بهاالله تشریح فرموده اند که به اعتقاد راسخ من ، برنامه هیچ حزب سیاسی کاملا با آن سازگار و منطبق نیست " ۱۳

بیت العدل اعظم میفرمایند :" لهذا ، عضویت در هر حزب سیاسی ضرورتا مستلزم تکذیب و رد برخی یا جمیع اصول صلح و وحدت است که حضرت بهاالله اعلام فرموده اند . همانطور که حضرت عبدالبها اعلام فرمودند "حزب ما حزب الله است ، ما به هیچ حزبی تعلق نداریم. " ۱۴  (ترجمه ) ۱۵

حضرت ولی امرالله میفرمایند :" ما بهاییان در سراسر عالم جامعه ای واحد هستیم ، ما طالب برپاکردن نظم جهانی بدیعی هستیم که منشا آن الهی است اگر هریک از بهاییان عضو حزب سیاسی متفاوتی باشد ، که بعضی از آنها بکلی با یکدیگر مخالف هستند ، چگونه از عهده چنین امری برخواهیم آمد؟ در این صورت وحدت ما کجاست ؟ در اثر امور سیاسیه ، ما دچار تقرفه خواهیم شد و در مقابل یکدیگر خواهیم ایستاد و چنین وضعیتی بالمره با هدف و مقصد ما مباینت دارد. بدیهی است اگر به یک بهایی اطریشی اختیار داده شود که حزبی سیاسی را ، هرقدر که اهدافش عالی باشد ، انتخاب کرده به آن بپیوندد ، بهایی دیگری در ژاپن یا امریکا ، یا هندوستان حق خواهد داشت که به همان عمل مبادرت ورزد و ممکن است به عضویت حزبی درآید که اساسا با حزبی که بهایی اطریشی به آن تعلق دارد متضاد و مخالف باشد . در این صورت وحدت امرالله چه خواهدشد ؟ این دو برادر روحانی به علت تعلقات و وابستگی های حزبی خود علیه یکدیگر فعالیت خواهند کرد (همانطور که مسیحیان اروپا در جنگهای برادر کشی بسیاری مرتکب همین امور شدند .) "( ترجمه ) ۱۶

بیت العدل اعظم میفرمایند " اگر فردی بهایی بر حق خویش برای حمایت از حزب سیاسی معینی اصرار ورزد نمی‌تواند همین میزان اختیار و آزادی برای سایر احبا را منکر شود. این بدان معنی است که در میان آحاد پیروان امر مبارک ، که رسالت اولیه‌اش اتحاد جمیع نفوس به عنوان خانواده‌ای عظیم در ظل حضرت باری است بهاییانی وجود خواهند داشت که با یکدیگر مخالف و منازع هستند . در این صورت ، مثال و الگوی اتحاد و اتفاقی که جهان طالب آن است کجا خواهد بود ؟" (ترجمه ) ۱۷

در مورد عدم ارتباط سیاسی با احزاب حضرت ولی امرالله میفرمایند :" ما هیچگونه ارتباط سیاسی با هیچیک از احزاب نباید داشته باشیم و به هیچیک از این فرق مختلف و متنازع نباید بپیوندیم ." (ترجمه ) ۱۸

به نظر نگارنده چون دیانت بهایی در پی وحدت سیاسی جهان نیز است لذا در زمان تحقق چنین دستاوردی ، دیگر جایی برای احزاب متنوعه مختلفه که وجودشان کاملا با وحدت سیاسی در تضاد بوده و آن را در معرض نابودی قرار میدهند ، نیست . احزاب از جمله ممیزه‌های سیاست بیمار جهان کنونی است که صف آرایی و برتر بینی و تخریب دیگر احزاب و ایجاد شقاق در جامعه ، نمودهایی از آنست. برای پیشبرد امور رفاهی و اجتماعی و دیگر اموری که هر حزبی ممکن است دعوی ارائه بهترین طریق آن را نماید نیاز به مجالس و محافل مشورتی است شاید هم همین احزاب موجود در طی فرایند تکوین و تحول خود به مجالس و محافلی تخصصی تبدیل شده که نخبگان و دانشمندان هر فن در آن ایفای وظیفه می نماید. حضرت عبدالبهاء میفرمایند : " تشکیل مجالس و تاسیس محافل مشورت ، اساس متین و بنیان رزین عالم سیاست است ."۱۹ حتی در صورت وجود فردی به نام رییس جمهور و استقرار نظام جمهوری در سیاست آتی جهانی ، نحوه انتخاب وی نیز با این زمان بسیار متفاوت خواهد بود و در طی چندین مرحله و از میان آرای عمومی اهالی یک کشور و مآلا از میان عقلا و شایسته‌ترین افراد آن سرزمین به منصه ظهور خواهد رسید. بدون آنکه کسی خود را کاندید این مقام و منصب نماید. آنچه که در باره انتخابات سالم و شرایط آن در آثار بهایی موجود است تنها محدود به انتخاب اعضای محافل محلی و ملی و بیت العدل اعظم نیست . بلکه اصولا هر انتخاباتی که در جهان آینده و آن زمان که " بساط دیگر گسترده گردد " برگزار شود ، باید مطابق با این اصول و قوانین الهی و منطبق بر خصیصه‌های نظم بدیع باشد از جمله عدم کاندیداتوری نفسی برای هر مقامی و عدم تبلیغات و امثال آن .

باری در باره شرکت در انتخابات مملکتی که در پیام ۴ فوریه ۲۰۰۸ به احبای ایران اعلام گردید که بالامانع است نیز می‌خوانیم که امری بوده که از قبل هم مصداق داشته است و بیان یک اصل کلی اداری بهایی است به شرطی که رایحه ارتباط با حزبی به مشام نرسد و چنین رایی به منزله پذیرش تلویحی برنامه حزبی سیاسی کاندید نباشد و تنها ابداء رای مبنی بر اصل توجه به قابلیتهای فرد است نه موضوع دیگری . حضرت ولی امرالله میفرمایند :" به عهده فرد است که در عین احتراز از سیاستهای حزبی ، از حق خویش برای ابداء رای استفاده کند و همیشه مد نظر داشته باشد که رای دادن با توجه به قابلیتهای فرد است نه به علت تعلق او به حزبی از احزاب . این موضوع باید برای افراد که در استفاده از قضاوت و بصیرت خود مختار هستند کاملا روشن شود . "(ترجمه )۲۰ این حق همواره وجود داشته است .

جانتان خوش باد

منابع و مآخذ

۱  – منتخباتی از آثار حضرت بهاالله ص ۱۳

۲  – توضیح مترجم : در توقیع آوریل ۱۹۵۷ بدیع به " انقلاب عمومی " ترجمه شده است

۳ – نقل ترجمه از صفحه ۲۲۸ توقیع قد ظهر یوم المیعاد طبع ۱۰۴ بدیع لجنه ملی نشر آثار امری طهران

۴ – مکتوب ۷ ژوییه ۱۹۷۶ بیت العدل اعظم

۵ – پیام ۸ دسامبر ۱۹۶۷ بیت العدل اعظم

۶ –  همان ماخذ

 ۷- توقیعات مبارکه جلد ۱ صفحه ۱۲۰

 ۸ – فقره ۱۵۳ – Directive from the Guardian

۹- همان ماخذ فقره ۱۵۰

۱۰- امر و خلق جلد ۳ صفحه ۲۷۵

۱۱ – نظم جهانی بهایی ص ۲۵۸

۱۲- همان ماخذ ص ۹۲

۱۳ – فقره ۳۷ – Directives from the Guardian

۱۴ – ترجمه

۱۵ – مکتوب ۸ فوریه ۱۹۷۰ بیت العدل اعظم

۱۶ – Lights of Divine Guidance vol1.  توقیع ۲۴ جون ۱۹۴۷

۱۷ – مکتوب ۸ فوریه ۱۹۷۰ بیت العدل اعظم

۱۸ – فقره ۱۵۲- Directives from the Guardian

۱۹ – رساله مدنیه ص ۲۲

۲۰ – فقره ۲۱۴   Directives from the Guardian

 

 

Comments are closed.