تو کز محنت دیگران بی غمی …
صهبا
امروز خیلی از جوانان و دیگر دوستان گرامی نوعی احساس همدلی و همبستگی با سایر هموطنانشان در شرایط اخیر می نمایند.
این حس همبستگی و اتحاد با سایر هموطنان ارجمند، علیرغم تنوع آراء و عقاید متکثر، بسیار ستودنی و قابل تقدیر است و یقیناً مراحل نوینی از سیر تکاملی و «تحول فکری» را در جامعه ایرانیان عزیز مژده می دهد. این دگردیسی را در سرزمین و زادگاه بهاءالله پیامبر ایرانی به فال نیک می گیریم.
اما این احساس همبستگی فقط در اقدامات سمبلیک رایج در جامعه خلاصه نمی شود چه در این صورت صرفاً به اقدامات سطحی برای تغییر ذائقه و ایجاد هیجانات لذت بخش و مفرح- آن طور که در خیلی جوامع دیگر رایج است- تنزل می یابد.
اما یک اقدام متین و هماهنگ که ریشه در افکار و عقاید و احساسات عمیق وجدانی هر انسانی دارد، مانع از آن می شود که هر شهروند آگاه، شریف و نوع دوستی از طرفی شاهد و ناظر انواع خشونت های تند نظیر توهین ها، حملات، ضربات، حبس های فزاینده و بالاتر از همه خونریزی ها باشد و از طرف دیگر زندگانی خصوصی خود را مطابق شرایط عادی و معمولی ادامه دهد.
از یک طرف تصاویر شیون و ناله مادر و پدری را نظاره کند که جوان پرپر شده خود را در دست گرفته اند و از طرف دیگر در مجالس پایکوبی و شادمانی نظیر جشن تولد و جشن عروسی که با شکوه هر چه تمامتر برگزار می شود، شرکت جوید!
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
براستی مفهوم عضویت در یک جامعه چیست؟ و مستلزم چه رویکردها و اقداماتی است؟ رسالت «اعضای شریف» یک جامعه اقلیت پویا و متحد که در سالیان دراز، خود قربانی خشن ترین انواع تبعیض های اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته و با هر یک از آنها دست و پنجه نرم نموده و توفیقاتی کسب کرده، چیست؟ برای ترویج روحیه وحدت و همبستگی ورای جنجال آفرینی ها و برخوردهای سیاسی حزبی میان برادران و خواهران هم وطنشان، چه راهکارهای عملی و سازنده ای در دست دارد و می تواند ارائه نماید؟ و از چه الگوهای رفتاری باید تبعیت کند؟
راستی شما چه طور فکر می کنید؟