کلامی کوتاه با جناب احمدی نژاد

کلامی کوتاه با جناب احمدی نژاد

وخشور ایران

مرا نیک به خاطر آید که یکی از دوستان با فرزند یکی از مورّخین بهائی صحبت می‎کرد و خشونت‎های مندرج در کتاب “تاریخ شهدای یزد” را که پدر ایشان نوشته بود مطرح می‏ساخت که آیا سخن به گزاف گفته نشده و آیا در بیان وقایع تاریخی طریق مبالغه پیموده نشده است. مخاطب ایشان، که اکنون از عالم باقی ناظر ما ساکنان دنیای فانی است، دستی دوستانه بر شانهء سائل زد و با لبخندی بر لب گفت، خیر مبالغه نشده و عین واقعیت است و حتّی بسیاری از وقایع را چون پدرم مورّخ تعلیم دیده نبود چه بسا که از قلم افتاده باشد.


 

بعدها، در دوران جمهوری اسلامی موارد مشابهی را مشاهده کردیم که با بهائیان عمل نمودند و البتّه در تاریخ ثبت شده و مدارک و اسنادش هم موجود است. بنده نیز از کسانی بودم که چندین سال را در زندان گذراندم و در برگهء ابلاغ حکم هم جز “عضویت در تشکیلات بهائی” مطلب دیگری نوشته نشده بود. اینها مواردی است که قابل انکار نیست.

شما از زمانی که بر مسند ریاست جمهوری تکّیه زده‏اید مکرّراً واقعهء قتل عام و کشتار یهودیان و حرکت یهودی‎ستیزی آلمان نازی را انکار کرده و آن را افسانه پنداشته‎اید و با آن که تصاویری از بازداشتگاه‏های متعدّد هیتلری موجود است، باز هم منکر آن می‏شوید. حال سؤال اینجا است که آیا وقایعی که در شصت یا هفتاد سال پیش رخ داده قابل تردید است یا واقعه‎ای که هزار و اندی سال قبل رخ داده و هیچ تصویری از آن در هیچ کتابخانه‏ای موجود نیست؟ آیا اگر کسی واقعهء عاشورا را مورد تردید قرار دهد و بگوید ساخته و پرداخته شیعیان است چه جوابی به او خواهید داد؟ آیا اگر کسی آن را برای مظلوم‎نمایی شیعیان قلمداد نماید، واکنش شما چه خواهد بود؟ آیا حمل بر بی‎انصافی نخواهید کرد؟ آیا قلب حقایق نخواهید نامید؟ آیا انکار بدیهیات محسوب نخواهید داشت؟

مگر نه آن است که رسول گرامی توصیه فرموده آنچنان با همسایهء خود رفتار کن که دوست داری با خودت رفتار کنند؟ پس اگر شما نمی‎پسندید معتقدات شما، حقایق تاریخی دین و مذهب شما را مورد تردید قرار دهند، با آن که هیچ سند و مدرکی جز روایات منقوله از محدّثین شیعه ندارید، چرا مصرّانه میل دارید درد و رنجی را که قومی در بیش از نیم قرن پیش متحمّل شدند انکار کنید؟ چرا آنچه را که بر بهائیان در صد و شصت سال گذشته و بخصوص در سی سال اخیر رفته و مستند به اسناد مثبته است، بالمرّه فراموش می‏کنید و البتّه در آینده به کلّی انکار خواهید کرد؟ آیا در آینده کسی باور خواهد کرد که نظام حکومتی به تخریب قبرستان‎های اقلّیتی مذهبی پرداخته؟ آیا کسی باور خواهد کرد کودک دبستانی توسّط معلّم تربیتی در حضور سایر محصّلین تحقیر شده؟ آیا کسی باور خواهد کرد که پیرمرد روستایی بی‏سواد در اطراف بلدهء یزد به جاسوسی متّهم و اعدام شده؟ آیا کسی باور خواهد کرد که در نوق بیرجند زن و شوهری را به صندلی بستند و زنده زنده در آتش سوزاندند و حتّی احشام آنها را نیز از حرارت آتش سوزان بی‎نصیب نگذاشتند؟ آیا کسی باور خواهد کرد که دختر نوجوان شانزده ساله را به جرم تدریس به اطفال هم‎دین خود به دار آویختند؟ آیا کسی باور خواهد کرد تعدادی جوان را به جرم تعلیم دروس به اطفال نقاط محروم، که حتّی دولت آنها را فراموش کرده، بازداشت نموده و سه تن از آنان را به چهار سال زندان محکوم کرده باشند؟ آیا کسی باور خواهد کرد، همچون فارنهایت ۴۵۱، کتب مذهبی اقلّیتی دینی را از سرتاسر کشور جمع‎آوری کرده نابود نموده باشند؟

جناب احمدی‎نژاد هم‎اکنون جراید و وسایل ارتباط جمعی تحت حاکمیت شما به جعل حقایق دربارهء بهائیان می‎پردازند و بسیاری از واقعیات تاریخی مربوط به آنان را زیر سؤال می‎برند، امّا اگر همین یک واقعهء عاشورا را فردی مورد تردید قرار دهد، چنان چوب تکفیر را علیه او بلند می‏کنند که گویی ارکان عرش لرزیده یا، معاذالله، ذات الوهیت را از اوج کبریایی به حضیض خاک کشیده. انکار بدیهیات عندالله در زمرهء کذب محسوب است. البتّه آنچه که مطلوب درگاه کبریا است، رعایت انصاف است و توسّل به حبل صداقت. امید آن که به وسائل ارتباط جمعی تحت حاکمیت خود امر فرمایید از جعل اکاذیب احتراز نمایند و قلب حقایق ننمایند. الله معکم فی جمیع الاحوال.

Comments are closed.