خوف از اعدام قریبالوقوع بهائیان
http://persian.iranhumanrights.org/1388/10/bahaisexecutions/
با بهرهبرداری دولت از ناآرامیهای سیاسی، جامعهء بهائی در خطر عظیم قرار گرفته است
(۷ ژانویه ۲۰۱۰) کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد، اولیاء حکومت ایران اتّهامات جدیدی به هفت مدیر جامعهء بهائی، که از سال ۲۰۰۸ در بازداشت به سر میبرند، افزودهاند که در صورت محکومیت ممکن است به اعدام آنها منجر شود؛ حکومت ۱۲ نفر دیگر از اعضاء این اقلّیت دینی را دستگیر کرد و در عین حال حسّاسیت مردم ایران نسبت به فعالیت تبلیغاتی علیه بهائیان را کاهش داد. در گزارشهای جدید که در سطح کشور انتشار یافت، مفسّران ادّعا کردهاند که طرّاح اصلی تظاهرات اخیر عاشورا بهائیان بودهاند، با این که هیچگونه شواهدی در تأیید این اتّهامات ارائه نشده است.
آرون رودس، سخنگوی کمپین، اظهار داشت، “ایران و جهان دیگربار با شَبح احتمال اعدام بهائیان روبرو شدهاند که این دفعه مبتنی بر اتّهامات جعلی در زمینهء ناآرامیهای گستردهء سیاسی جاری است.”
بهائیانی که دستگیری آنها از زمان عاشورا (۲۷ دسامبر) تا کنون اعلام شده عبارتند از ژینوس سبحانی، لوا خانجانی، بابک مبشّر، پیام فنائیان، نیکاو هویدایی، مونا هویدایی، آرتین غضنفری، فرید روحانی، احمد روحانی، نگار ثابت، ابراهیم شادمهر، و زاوش شادمهر.
هفت تن مدیران جامعهء بهائی که در بهار ۲۰۰۸ دستگیر شدند و عبارتند از فریبا کمالآبادی، جمالالدّین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، مهوش ثابت، بهروز توکّلی، و وحید تیزفهم، قرار است روز سهشنبه ۱۹ ژانویه محاکمه شوند. اتّهاماتی آنها از زمان بازداشت ایشان گسترش یافته و اینک شامل مواردی است که احتمال دارد به مجازات مرگ منتهی گردد.
رودس گفت، “با توجّه به اعدام کاملاً غیر موجّه دو گروه رهبری ملّی بهائیان که اوایل دههء ۱۹۸۰ صورت گرفت، و لفّاظیهای تحریک کنندهء حکومت علیه بهائیان بعد از عاشورا، نگرانی عمیقی نسبت به جان مدیران جامعهء بهائی که عنقریب قرار است محاکمه شوند، وجود دارد.”
بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بیش از ۲۰۰ بهائی توسّط دولت به قتل رسیدهاند. هزاران نفر توسّط حکومت دستگیر شده، تحت آزار و اذیت قرار گرفته، تحت نظر قرار گرفته، از مشاغل خود اخراج شده، یا اموال و املاک آنها مصادره شده است. بهائیان از داشتن مشاغل دولتی ممنوعند و فرزندان آنها اجازهء ورود به دانشگاه راندارند.
کمپین از سازمانها و جامعهء بینالمللی میخواهد که اقدامات جمهوری اسلامی علیه جامعهء بهائی را محکوم کنند، از حکومت آزادی کلّیه بهائیانی را که به علّت اعتقادات خویش بازداشت شدهاند بخواهند، و این که از هدف قرار دادن بهائیان در سراسر ایران دست بردارند.
دو اظهار نظر خوانندگان
Leah PettePiece
یک بار دیگر شاهد سیمای زشت نفرت بیاساس هستیم؛ باید میز تحریرهای سازمانهای امدادی و مشاور را با تقاضاهای خود پر کنیم که ما را در وارد آوردن فشار بر حکومت ایران جهت متوقّف کردن و دست برداشتن از این اعمالش یاری دهند. ما، به عنوان زنان و نیز افراد بشر، هر زمان که یک انسان به اسم نفرت بیاساس دچار رنج و عذاب میگردد، موجی از درد و اندوهی را مشاهده میکنیم که نشأت گرفته از نفوسی است که بدون هیچ مفهوم و علّتی به قتل رسیدهاند، باید بایستیم و به حساب آورده شویم. در هیچ برههای از تاریخ کرهء زمین این همه نفوس به علّت نژاد، آئین یا باورهای مذهبی جان خویش را از دست ندادهاند… مورّخین ما را حسّاس و با ادراک (sencient) میخوانند. فریاد ما باید شنیده شود؛ باید از زاویه خمول و خمود بیرون آییم و قیام کنیم و دریابیم که این نفوس انسانی صرفاً به این علّت که در سرزمینی دوردست به سر میبرند که اطّلاع زیادی دربارهء آن نداریم خُرد و هلاک میشوند. اینجا، در این بامداد، در آپارتمانی گرم و نرم، رو به اقیانوس آرام، در مقابل کامپیوترم نشستهام، امّا فریاد روحم را میشنوم که خواهان عدالت برای همنوعانم است. بیحرکت در کناری ننشینیم در حالی که دیگران صرفاً بدان علّت که دارای اعتقاداتی مغایر مجازات کنندگان هستند، مجازات میشوند؛ دومین شیرقهوهء خود را صرفاً برای آن که به بشریت خود اطمینان بدهید که “هیچ مشکلی در عالم وجود ندارد” سفارش ندهید. خیر، بایستید و به حساب بیایید، زیرا افراد عادّی روزمرّه اجازه میدهند که چنین وضعیتی پایدار بماند و روزی فرا خواهد رسید که همهء ما، گویی موشهای آزمایشگاهی بودهایم که کارایی خود را از دست داده و دیگر به کار نمیآییم، از صفحهء روزگار محو خواهیم شد. ما، زنان و مردان عادّی، باید در بیان بیزاری از این وضعیت به پا خیزیم. امروز یا فردا اسرائیلیان باران بمب را بر سر مردمان بیگناه غزه به علّت اقدامات افراطیونی که در میان آنان هستند، فرو خواهند ریخت … باید اتّخاذ موضع کنیم، باید تدریجاً همه را ببینیم، هر یک فرد بشر در روی این کرهء ارض ارزشمند است، زیرا اگر چنین نکنیم روزی آنها به سراغ ما خواهند آمد و دیگر کسی باقی نمانده که از ما دفاع کند زیرا در تمامی زندگی خویش طفره رفته و بر این باور بودهایم که به نحوی از کلّ این امور مبرّا و بالاتر از اینگونه حوادثیم!
حسین: من ایرانیام. حکومت جز شرمندگی هیچ چیز برایمان باقی نگذاشته است. برای تمامی ایرانیان متأسّف و اندوهگینم؛ برای فرهنگ گذشتهای که به کلّی نابود شده اندوهگینم؛ بخصوص برای کسانی که صرفاً به علّت باورهایشان دیگر آزاد نیستند، اندوهگینم؛ و حتّی خدا هم کاری دربارهء این ….. انجام نمیدهد.