من هم بهائی هستم

من هم بهائی هستم

جهانشاه جاوید

۱۳ ژانویه ۲۰۱۰

 

 

انبوه خبرهای مربوط به اعتراضات بی‎سابقه در ایران ما را سخت تحت تأثیر قرار داد. بازداشت‎ها، کشتارها و دروغ‎ها. در این ضمن، مدیران جامعهء بهائی در ایران بی سر و صدا محاکمه شدند؛ به چه علّت؟ اتّهاماتی مبهم حاکی از تلاش برای تضعیف جمهوری اسلامی.

 

این اتّهامات جدید نیستند. قدرت دینی حاکم همواره برچسب عوامل قوای بیگانه با مأموریت نابودی اسلام را به بهائیان نسبت داده است. در واقع، روحانیون گوناگون و گروه‎های افراطی از حمله به بهائیان به عنوان وسیله‎ای جهت تولید رفتار جنون‎آمیز و به تصویر کشیدن خودشان به صورت مدافعان اسلام سود جُسته‌اند.

بعد از سال ۱۹۷۹، جمهوری اسلامی از همین تدابیر برای ایجاد ترس استفاده کرده دیگران را مسبّب شکست‌ها و کاستی‌هایش و سزاوار ملامت دانسته است. شرایط امروز بدتر از این نمی‌توانست باشد. تندروترین، بی‎رحم‌ترین و بی‌منطق‌ترین عناصر بر مسند قدرت جالس شده همان تدابیری را، که در تمام طول زندگی خویش فرا گرفته و اجرا کرده‌اند، همراه با نشانه رفتن انگشت اتّهام به بهائیان، که عمل دلخواه ایشان است، به مورد اجرا گذاشته‌اند.

شک دارم که کسی از متّهمین به مرگ محکوم شود. رژیم مایل نیست از بهائیان برجسته شهید بسازد. آنچه که احتمالاً آنها انجام خواهند داد صدور احکام حبس درازمدّت و استفاده از آن به صورت هشداری به پیروان این آئین خواهد بود.

مشکل تفکّر رژیم، چه بهائیان را بکشد چه زندانی کند، این است که هیچ چیز تغییر نمی‎کند. بهائیان به زندگی عادّی خود ادامه خواهند داد، ایمان خود را حفظ خواهند کرد و صرفاً به دلیل معتقدات خود، همچنان مورد تبعیض و بدرفتاری واقع خواهند شد.

آری، این محاکمهء مسخرهء نمایشی حامیان متعصّب، جزم‌اندیش و رو به کاهش رژیم را خشنود خواهد ساخت. امّا، عموم جمعیت آنقدر از این رژیم مأیوس و نسبت به آن بی‎اعتمادند که توجّه زیادی به این اقامهء دعوا و جریانات مربوط به آن نخواهند نمود.

نتیجهء این محاکمه جز ایجاد نفرت بیشتر نسبت به رژیم، محکومیت بیشتر آن توسّط گروه‎های حقوق بشر و جامعهء بین‎المللی نخواهد بود و شگفت آن که دلیل بیشتری به دست غیربهائیان خواهد داد که دربارهء دیانتی که به تبلیغ هر آن چیزی می‎پردازد که جمهوری اسلامی فاقد آن است، به تحقیق و بررسی بپردازند.

این موضوع از انظار پنهان نیست که تعداد چشمگیری از ایرانیان، حتّی کسانی که تحصیل کرده هستند، و در غرب به سر می‎برند و از جمهوری اسلامی نفرت دارند، نظر چندان مساعدی نسبت به بهائیان ندارند. بسیاری از ما اکراه داریم از این که، آنچنان که از معترضان، زنان، روزنامه‎نگاران و فعالان سیاسی دفاع می‎کنیم، به دفاع از اینان برخیزیم.

به نظر می‎رسد بی‎اعتمادی نهفته‎ای نسبت به بهائیان وجود دارد که نتیجهء ناخوشایند تبلیغات دیرین توسّط بخش نابردبارتر قدرت حاکمهء شیعه است. غالباً به وجوهی از باورها یا تاریخ بهائی اشاره می‎کنیم که ناخوشایند می‎یابیم. امّا فراموش می‎کنیم که آنها حق دارند به هر آنچه که مایلند اعتقاد داشته باشند. مانند پیروان هر دیانت دیگری که به نظریاتی اعتقاد دارند که ممکن است افراد اهل منطق آنها را مردود شمارند.

به این دسته از ایرانیان می‎گویم که سعی کنند خود را به جای بهائیان فرض نمایند. فرض کنید یک روز جای یکی از بهائیان ایران هستید که حقّ فرستادن فرزندتان به مدرسه، شرکت در دانشگاه، ثبت ازدواج، مالکیت خانه یا مؤسّسهء تجاری به اسم خودتان، استخدام دولتی، یا داشتن معبد را ندارید یا چنین حقّی تضمین شده نیست. و مهم‎تر از همه، صرفاً به دلیل اعتقاد به دیانتی متفاوت به طور مداوم تحت تهدید قرار دارید.

نشانه‎های امیدبخشی وجود داشته که نگرش‎های ما در حال تغییر است. دیگر غیر عادّی نیست که غیربهائیان، از جمله نویسندگان، روزنامه‎نگاران، دانشگاهیان و سیاستمداران در دفاع از بهائیان سخن بگویند. در اقدامی بی‎سابقه در میان شخصیتهای بلندپایهء شیعه، حتّی آیت‎الله منتظری، اواخر عمر خود به کلامی صریح، از بهائیان به عنوان شهروندان ایرانی دفاع کرد.

بدین لحاظ رَوَندی غیر قابل تردید را به سوی پذیرش عمومی بهائیان، نه به علّت اعتقاداتشان، بلکه به علّت آنچه که هستند، یعنی افراد انسان، مشاهده می‎کنم. یعنی انسان‎هایی که حق دارند اعتقاد داشته باشند و به موجب اعتقادشان آزادانه عمل کنند.

مدارا و بردباری دینی با خود ما شروع می‎شود. باشد که انصاف داشته همگان را بپذیریم. حمله به حقوق و رفاه هر فردی از آحاد انسانی به منزلهء حمله به جمیع ما است. اگر باور داشتن آنچه که متفاوت است اقدامی فتنه‌انگیز محسوب گردد و نشان دهد که من مزدور نیروهای بیگانه‎ام، پس من هم بهائی هستم.

http://www.iranian.com/main/blog/jahanshah-javid/i-am-bahai-too

Comments are closed.