خبرگزاری های پیشگو

خبرگزاری های پیشگو

نگارش: فراز جاویدقلم

در هفته ای که گذشت مجموعه خبرهایی که موجود بود، جمله حول و حوش یک چیز بود: “دادگاه هفت متهم بهائی”. اما این به معنی این نیست که در هفته گذشته مطلقا هیچ خبری توی این مملکت یا حتی توی این دنیای بزرگ اتفاق نیافتاده. مثلا تو همین ایران خودمون یک استاد دانشگاه ترور شد.

جدای از اینکه آن مرحوم چه رنگی بودند، ایشان یک انسان بودند واز همه مهمتر یکی از دانشمندان این سرزمین و جا دارد همین جا ضمن محکوم کردن ترور به هرشکلی و در هر ابعادی به خانواده ایشان تسلیت بگوییم. اما تنها این ترور سروصدا نکرد. مناظره های شبکهء ۳ سیما هم خبر ساز شد. در دنیا هم شاید خبر ساز ترین اتفاقی که افتاد، زلزلهء کم سابقهء هائیتی بود که به گفته دانشمندان در ۲۰۰ سال گذشته در منطقه بی سابقه بوده. عده خیلی زیادی از مردم آن کشور زیر خروارها آوار جان دادند وتصاویری که مخابره می شد واقعا تاسف انگیز بود.

اما برای جامعه مردم ایران و جامعه بهائی، هفته گذشته مصادف با شروع دادگاه هیات سابق “یاران ایران” بود. بالاخره بعد از ۱۸ ماه بازداشت بدون دلیل و مدرک، این دادگاه آغاز شد. اما راه رسیدن به “این دادگاه با نقض موارد متعددى از ضوابط حقوقى” همراه بود. “تا جائى که اطلاع داریم به هیچ ناظرى اجازۀ حضور در دادگاه داده نشده است؛ حتى به وکلاى این زندانیان که در دو سال گذشته تقریباً هیچ دسترسى به این زندانیان نداشته اند، به سختى اجازه ورود به دادگاه داده شد؛ …و نیز یک گروه فیلمبردار در حال ورود به جلسه دیده شده اند.”

خبر این محاکمه به سرعت در سایتها وخبرگزاری های دولتی و غیردولتی پیچید، تا جائی که تا چند روز بعد هم اظهار نظرهای مختلف و متفاوتی دیده می شد. اما بعضی از خبرگزاری ها، که از قرار معلوم، نزدیک به دولت هم بودند، خبر محاکمه را یک روز زودتر پخش کردند! تعجب نداره که، ماهم اگر با از ما بهترون” فالوده میخوردیم همینطوری می شدیم. بین خودمان باشد، هرچه بیشتر خبرها را مرور می کنیم بیشتر و بیشتر بر اطلاعات خبرنگاریمان افزوده می شود.

تا کنون چند نکته مهم را از خبرگزاری های وطنی یادگرفته ایم. یکی اینکه تیتر هیچ ربطی نباید به متن داشته باشه. دوم تیتر هرچی جنجالی تر بهتر. سوم هرازچندی خبرهای قدیمی و از مد افتاده را مرور کنید و همینطوری الابختکی یکی را انتخاب کنید و دوباره چاپ کنید. اما این آخری که یاد گرفتیم خیلی توپ بود! یعنی اینکه خبر را قبل از وقوع چاپ کنید!! من یاد یه فیلمی افتادم که خیلی وقت پیش دیدم.

این فیلم اسمش “گزارش اقلیت” بود. ماجرا به تحول سیستم پلیس در آینده اختصاص داشت. سیستم جدید اینطوری بود که قبل از اینکه جرمی به وقوع بپیونده، پلیس خبردار میشد و شما را بازداشت می کرد! اما در همین فیلم آخر کار همین شخصیت اصلی خودش در دام افتاد و… حالا حکایت سایت “فرارو” شده.

سایت خبری تحلیلی فرارو، که اتفاق اسمش هم کاملا با نوع پوشش خبری این سایت در هماهنگی است، یک روز زودتر از برگزاری دادگاه یعنی غروب روز دوشنبه ۲۱ دی ماه ۱۳۸۸، خبر مربوط به دادگاه را جزئیات کامل منتشر کرد! جالب اینجاست که فردا عین همین خبر، در بسیاری از سایتها منتشر شد. حتی اخبار ۲۰:۳۰ هم دقیقا همان متن فرارو را دوباره خواند! اما در خبر ۲۰:۳۰ مدت بازداشت ۹ماه ذکر شد که نصف مدت واقعی بازداشت این ۷ نفر بود.

حالا از آن روز دو سوال برای ما بوجود آمده، اگر شما جوابی دارید لطف کنید در همین قسمت نظرات بگید تا ماهم از این سردرگمی در بیاییم دیگه. اما سوال دوم را اول می پرسم، چرا رسانه ملی، حتی در مورد مدت زمان بازداشت این افراد هم دروغ میگوید؟ حالا سوال اول، چطور ممکنه که صدا و سیما و سپس فرارو یک روز زودتر خبر محاکمه را منتشر کنه؟ خب وقتی شما این حرکات را میبینید، بعد با خودتون فکرای بد نمی کنید؟

مثلاً فکر نمی کنید، که گزارشات رسانه ها از این دادگاه فرمایشیه؟ یا اینکه… البته ما هم دوست داریم مثل خانم عبادی فکر کنیم و امیدوار هستیم که “یک دادگاه عادل” و “یک قاضی بیطرف” و “به دور از جنجال های سیاسی” به این پرونده رسیدگی کند و البته اگر تمام این اتفاقات بیافتد، چیزی “غیر از حکم تبرئه صادر نخواهد شد”، “چرا که جز ادعای وزارت اطلاعات و دادستانی هیچ مدرکی در پرونده نیست”.

خب البته بسیاری از شخصیت های جهانی، فعالین حقوق بشر، دیپلماتها و… هم از روند قضایی پیش از برگزاری این دادگاه گلایه کردند و خواستار تجدید نظر دولت ایران شدند. خانم شری بلر، همسر نخست وزیر سابق بریتانیا و وکیل فعال حقوق بشر، دولت آمریکا، مجلس سنای آمریکا، شورای اتحادیه اروپا و آقای اکبر گنجی فعال حقوق بشر، سرکوب بهاییان ایران را محکوم کرد. البته باید از روشنفکران و نویسندگان غیربهائی و حتی مسلمانی که شاهد سالها مظلومیت بهائیان ایران بودند نیز تشکر کرد که با مقالات زیبای خودشان، حتی بهتر از بهائیان، از حقوق تضییع شده آنان دفاع کردند.

در این میان عده ای هم کمپینی در حمایت از بهائیان براه انداختند. حتما میدانید که این روزها بازار کمپین داغ است. هرکس را میگیرند فوراً یک کمپین برایش درست میکنند. جای امیدواری است که اگر روزی بنده را نیز گرفتند، شما خوانندگان همیشه در صحنه، یک کمپین در حمایت از بنده درست کنید، حتماًهاااا. جالبه که این کمپین در یک روز بیش از ۱۰۰۰نفر عضو داشت. که نشان از حق طلبی و عدالت خواهی نسل امروز ایران و بی اعتنائی به تهمت های وارده بر جامعه بهائی است.

اما درست چند روز قبل از دادگاه، در رفسنجان، آقای مجید پاینده، مجبور شد مغازه خود را تعطیل کند. البته ایشان از مسئولان مربوطه تقاضا کرده به موضوع رسیدگى کنند. اما در روزهائی که آقا مجید مشغول رتق و فتق امور بود، ۹ نفر از بهاییان مشهد که در آبان ماه دادگاهشان برگزارشده بود برای دریافت حکم به دادگاه احضار و همه این ۹ نفر به ۵ سال زندان قطعی و ۱۰ سال عدم اجازه خروج از کشور محکوم شدند اتهامات ایشان عبارت بوده از : تبلیغ علیه نظام – اقدام علیه امنیت کشور – عضویت و فعالیت غیر قانونی در تشکیلات فرقه ای – تبلیغ و ارتباط با بیگانگان. ما که هنور نفهمیدیم این “بیگانگان” چه کسانی هستند؟

تا شما بیگانگان یا “دیگران” را پیدا کنید، خانم ها سمیرا سمیعی و سها زمانی هر دو از ساری، که به ترتیب در ٢۴ و ٢٨ آذر ١٣٨٨ دستگیر شده بودند، با ارائۀ وثیقۀ ۵٠ میلیون تومانی آزاد شدند.

Comments are closed.