اگر راستگوئید آرزوی مرگ کنید*
حرکت های انسانی تابع لایه های درونی دانش و بینش اوست. این لایه های درونی بسته به عمقشان از درجات مختلف تغییر پذیری برخوردارند. به عبارت دیگر هر چه دانش یا بینش انسانی درونی تر شده باشد و از مرز آگاهی گذشته و به ناخود اگاه رسیده باشد دسترسی به آن – حتی توسط خود فرد – سخت تر می شود و لذا با ثبات تر و پایدار تر می نماید.
گاهی این وجوه درونی انسانی به چنان رسوخ و عمقی می رسند که سعدی می گوید:
ما را سَریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سَر برود، هم بر آن سریم
در چنین مراتبی از یقین، در زبان محاوره می گوییم فرد به “باور ” رسیده. باور هر چند مفهومی دینی-اعتقادی دانسته می شود اما فی الواقع در بسیاری از حوزه های رفتاری و زندگی ما حضور دارد.
یکی از اشتباهات حکام و سیاستمداران ِتغییر گریز همین است که فکر می کنند با مشروعیتی که از لحاظ سیاسی غصب کرده اند بر باور انسان ها هم مقتدرند و می توانند حوزه حکمرانی خود را بر این لایه های درونی هم گسترش دهند.
جالب اینجاست که اغلب خود می بینند و می دانند که این تلاشها ره به جائی نمی برد اما باز به انواع تلبیس و حیل سعی خود را می کنند. این تلاش ها گاهی با اجرای برنامه های تبلیغاتی و نمایشی است و گاهی با انواع تهدید و زجر و ارعاب. تاریخ هم نشان داده که همیشه این تلاش ها عقیم مانده.
تلاش جدید حکومت اسلامی ایران برای تغییر باور مردم ایران پروژهء سریالی اعترافات تلویزیونی است. به گمان این که این حرکت نخ نما شده بتواند بر لایه های عمیق و درونی قاطبه جامعه داخل شده و باور مردم را عوض کند. غافل از این که این اقدامات نه تنها باوری را تغییر نمی دهد بلکه بر باورهای قدیم صحه می گذارد و آن را تحکیم می کند. دیگر فرقی نمی کند که این اعترافات از دهان سران اصلاح طلب در آید یا افرادی منسوب به مجاهدین خلق یا بهائیان.
باید پذیرفت عصر جدیدی از باورمندی مردم ایران فرا رسیده. باور به توانائی و شرافت ملت و باور به جایگاه رفیعی اراده الهی برای این سرزمین مقدر کرده و از همه مهمتر این که این خود ملت ایرانند که با فضائل و قابلیت های اخلاقی و معنویشان و با اتحادی حقیقی و گسترده می توانند خود سرنوشتشان را رقم زنند.
این روز ها خیلی به یاد آلبر کامو و کتاب خواندنی اش “نامه به یک دوست ناشناس آلمانی” هستم. در این کتاب که در اوج جنگ جهانی دوم و زمان اشغال فرانسه بوسیله ارتش آلمان نازی نوشته شده کامو خطاب به یک افسر آلمانی ناشناس که از سر دور اندیشی شگرف یک هنرمند او را “دوست” نامیده، آیندهء جنگ و اشتباهات تعصبات نازیسم را گوشزد می کند. در جمله ای درخشان و تاریخی کامو به دوست ناشناس آلمانی اش می گوید که :”مطمئن باش که تعداد ما بیشتر از همه گلوله های شماست”. اما امروز می خواهم با ادای دینی عمیق به کامو اما خطاب به یک دوست ناشناس بسیجی، سپاهی، اطلاعاتی، کیهانی و … بگویم ” باور ما عمیق تر از تبلیغات شماست” ما را از اعترافات ساختگی نترسانید.
* فتمنوا الموت ان کنتم صادقین . قرآن کریم