کودکان غزه و فلسطین سپر دفاع
نگارش : مقدم
اسفند ۱۳۸۸
اخیرا اجلاس دوره ای شورای حقوق بشر در ژنو به کار خود پایان داد و ماحصل کلام نماینده جمهوری اسلامی انکار هرگونه اذیت و آزاری بر جامعه بهاییان ایران بود.که ادعای ایشان با واقعیتهای ملموس و روزمره که مردم بهایی ایران به آن مبتلا و گرفتارند تفاوت از زمین تا آسمان دارد. ایشان یا از وضع ایران و قوانین حاکم و سلیقههای شخصی که یا صریحا و یا تلویحا بهاییان را از حق کسب و کار و تحصیل و بسیاری از حقوق اولیه انسانی محروم میکند بی خبر هستند که در این صورت و با کمال احترام به ایشان ، نباید یک فرد ناآگاه و غیر مطلع متصدی سخنگویی نظام باشد و یا آنکه آگاه بوده و خواستهاند تا با سیاست کلامی و ارائه نمودن چهرهای موجه بر اعمال و روش ناموجه نظام در مواجهه با بهاییان سرپوش گذاشته و از آن به سکوت و یا نفی حقیقت بگذرند و مافی الضمیر خود را در مجامع بینالمللی آشکار نسازند. هدف و غایتی که دوستان نامهربان ایشان در برخورد با بهاییان ایران بیتعارف و بدون شرم و حیا بر زبان آورده و ابراز میدارند اینست که میخواهیم ریشه شما بهاییان را بخشکانیم. ولی از آنجا که ابراز منویات قلبی در مجامع جهانی مشکل ساز خواهد گردید و مکنونات دل را باید فقط به اهلش گفت جناب لاریجانی در اجلاس مزبور کتمان عقیده کرده و از آزادی بهاییان! دم زدند و آتش ضغینه و بغضای مذهبی موجود در قلب خود و همکارانشان را از دیدگان نامحرمان اجلاس پنهان نمودند. در این میانه ، بهاییان بسیار سعی میکنند تا آتش ضغینه و کینه مذهبی در صدر متعصبین را خاموش کنند چه که خود آن نفوس ، اول قربانی آتش افروخته به دست خویش هستند و اگر اعتقاد قلبی و حقیقی به روز جزا و داوری پیدا نمایند نیک پیخواهند برد که در پیش قاضی حقیقی دیگر نمیتوان سخن به بیراهه گفت و حقیقت را مخفی ساخت و سپس به این جهان برگشت و مجددا همان سیره ناعادلانه را ادامه داد.
یکی از نکات جالب در دفاعیات آقای لاریجانی این بود که هیچ فرد بهایی در ایران به صرف بهایی بودنش محاکمه نمیشود . البته بنده نیز تا اندازهای با این گفته آقای لاریجانی موافقم زیرا اصولا احکام صادره برای بهاییان ، بدون حضور و محاکمه ایشان صادر میگردد. مثلا حکم دادهاند بهاییان اجازه تحصیلات عالیه و ورود به دانشگاه ندارند یا حکم دادهاند که بهاییان نباید در سازمانهای دولتی و یا شبه دولتی استخدام شوند. یا حکم دادهاند که حسابهای بانکی همه بهاییان ، مکالمات تلفنی و ارتباطات آنها توسط اداره اطلاعات هر شهری تحت کنترل و نظارت قرار گیرد و خلاصه از این قبیل احکام ، که همه آنها در دادگاهی مجهول و بدون حضور نمایندگان جامعه بهایی صادر شده است. از این روست که جناب لاریجانی چنین گفته زیرا حکم همه بهاییان از قبل صادر شده و لزومی برای محاکمه بهاییان احساس نمیشود و محاکمهای برای ایشان صورت نگرفته و نمیپذیرد. همچنین باید به سابقه تاریخی ادعا نیز نظری افکند. آیا فتوای دینی احتیاج به محاکمه و قشون کشی هیات منصفه و حضور وکیل مدافع و امثال این لوس بازیها دارد!؟ جمهوری اسلامی که وام دار و میرات خوار علمای قاجار و پهلوی است خود را بینیاز از برگزاری دادگاه برای بهاییان میداند. سوال ایشان از خود چنین است ، آیا آن علمای اعلام و اجداد والاتبار برای کشتن بهاییان در طول چندین نسل دادگاه و محاکمه برگزار کردند؟ حاشا و کلا ! آیا آن حضرات مستطاب اشتباه کردند؟ استغفرالله !! پس گناه این فرزندان و نوادگان و نبیرگان و ندیدگان همان گناه پدرانشان و همانند گناه اجدادشان محرز و مسلم است پس چرا وقتمان را تلف کنیم ؟ امور مهمهای مانند حفظ ضیاع و بسط عقار در پیش است جان چند بهایی چه ارزشی دارد که از آن امور شیرین دل برکشیم و به خاطر این نفوس ضاله اوقاتی به تحقیق و عدالت گستری صرف کنیم! حکم همان حکم قرون ماضی و روش و سیره همان سنت آبا و اجدادی و محکمه همان سیاه بازیهای دوران ترکتازی منتهی آنها را کمی بزک دوزک کرده ، نامشان را دادگاه گذاشته تا به کفار فرنگنشین نشان دهیم که ما هم دادگاهی داریم شاید دهانشان بسته شود!
حقیقت تلخ اینجاست که جمهوری اسلامی همه بهاییان ایران از پیر و جوان ، مرد و زن ، روستایی و شهری را دشمن خود میپندارد و خود را به خون ایشان تشنه میبیند. آن سابقه دشمنی و بدفهمی و کژاندیشی ناشی از تعصبات کور به ارث گرفته شده از گذشتگان و تمایل به مطامع دنیوی از قرون پیشین به نسل امروزین به میراث گذاشته است و همه اهل بها را مجرم و گناهکار میبیند پس طبیعی است که در چنین حالتی اصولا قضاوت شرافتمندانهای صورت نخواهد گرفت. حقیقت مسلمی که آقای لاریجانی و امثال ایشان فراموش کردهاند اینست که به محض اینکه یک ایرانی بگوید من بهایی هستم مانند یک مجرم تبهکار که جرمش محرز بوده و چندین قرن است که به اثبات رسیده با او برخورد خواهد شد و دیگر نیازی به محاکمه نیست! یکی از هزاران دلیل این مدعا ، اتهام مدیر هتاک کیهان است که همه بهاییان ایران را جاسوس خطاب کرده . مگر دادگاهی در ایران صدها هزار بهایی این سرزمین را به جاسوسی متهم کرده ؟ و مگر آیا این حکم به اثبات رسیده است ؟ اگر دستگاه قضایی سالم و بی غرضی موجود بود فیالفور به عنوان مدعی العموم از این توهینی که به صدها هزار مردم ایران شده و ایشان را به جاسوسی متهم ساخته ، دادگاهی تشکیل میداد و به خاطر این دروغ پراکنی و نشر اکاذیب و بهتان و سو استفاده از یک روزنامه و تبدیل آن به منبع اغتشاش اذهان و توهین به بخشی از ملت ایران و رواج تنفر و بدبینی در بین خوانندگان مدیرش را توبیخ و مجازات میکرد ولی اسفا که در فضای اسلامی هر هرزنامهای میتواند مطالبی دروغ و سراسر افترا به چاپ رساند بی آنکه دستگاهی یا مسئولی ، ترمزی بر آن قلم ویرانگر ایران باشد. در هر مرحله از زندگی در ایران هنگامی که دیانتت را سوال میکنند چون اظهار نمایی بهایی هستی از مسیر طبیعی آن مرحله خارج شده و مراحلی از تشکیک و اتهام ، تهدید و بازجویی ، تعزیر و در نهایت با محرومیت از حقوق کامل و وجوه تامه آن مرحله از زندگی مواجه و گرفتار میشوید. اما چون آقای لاریجانی کودکان غزه را سپر بلای خود نمودند چند موردی از نقض حقوق کودکان ایرانی در طی گذر از آن مراحل زندگی برای ایشان بیان میشود تا به اوضاع و احوال دردناک کشور خود بیش از پیش واقف شوند. شاید به خود آمده و بتوانند برای کودکان کشور خود کاری انجام دهند.
کودکان به لحاظ داشتن روحی پاک و قلبی تابناک مورد علاقه و محبت بزرگسالان هستند و از آنجا که دارای قوت و قدرت نیستند هرگونه آسیبی به آنها سبب تالم روح انسانهای با وجدان شده ، مظلومیت ایشان قلب هر انسانی را به درد میآورد بر خلاف سیاسیون عالم که جهت بقای سیستم موجود خود و نه دفاع از آب و خاک و وطن و میهن ، جنگ را چیز خوبی میدانند بهاییان جنگ را مطرود دانسته تبعات جنگ که اصلی ترین قربانی آن کودکان هستند را نامبارک و منفور میدانند . در جنگهای رویداده در جهان گاهی نژاد ، گاهی مذهب گاهی حس وطن پرستی افراطی بر آتش بیداد و سرکش آن میافزود و بدین سبب باعث تداوم و کشتار مردمان بیگناه از هر دو سوی نبرد میشد . چه بسیار نفوسی که در اثر بدخواهی و نادانی و لجاجت روسای خود در یک لحظه هستی و زندگیشان از بین رفت و پس از اتمام نبرد نیز آن گونه روسا کمترین علاقهای به حیات و زندگی مردم کشور خود نشان ندادند. در آثار دیانت بهایی وطن پرستی صحیح و معقول مورد توجه قرار گرفته و از آن به عنوان پیش زمینهای لازم برای جهان دوستی یاد شده است. بهاییان از آن لحاظ که دنیا را یکی از عوالم الهی و عالم خاک را ملک طلق حضرت رب الارباب میدانند آبادانی و سرسبزی و پیشرفت همه این ملک برایشان مهم است نه فقط یک محدوده جغرافیایی خاص و هرگز قصد خرابی و دمار و اضمحلال یک قطعه دیگر را در سر نمیپرورانند. در هنگام نبرد بین دو جهت متباغض و متنفر از یکدیگر ، بهاییان جهتگیری سیاسی نمینمایند چون دیانت بهایی وجه سیاسی مانند هیچکدام از انظمه سیاسی موجود ندارد. اما به تالمات انسانی هر دو طرف توجه دارند و برای اتمام جنگ و ازاله ستیز ، به روش عملی خود که انتشار افکار صلح آمیز و ازاله تنفر و تعصب مذهبی ، زبانی ، نژادی و امثال آن و نیز آشنایی نفوس با تعالیم این عصر از جمله بیان این حقیقت که همه نوع انسان در جهان برادر و خواهر هم هستند و تفاوتهای موجود نباید سبب برتری و خودخواهی و سرانجام جنگ شود مبادرت مینمایند. در تعالیم بهایی بر لزوم تاسیس محکمه جهانی برای حل و فصل قطعی دعاوی هر کشور عضوی تاکید شده که کشورهای جهان هر چه سریعتر با همکاری یکدیگر و مشارکت جهانی آن محکمه متشکل از تمامی کشورهای جهان که دارای حقوقی متساوی و برابر میباشند را برپا کنند و اختلافات ارضی خود را یکبار و برای همیشه به آن محکمه محول سازند و هرآنچه که آن محکمه حکم کند همان را بپذیرند و اگر من بعد کشوری بر علیه کشور دیگری اقدام به جنگ نماید و علیرغم انذارات محکمه کبری دست از تجاوز برندارد کل اعضا بر کشور خاطی هجوم برده او را سر جایش نشانند. به عقیده بهاییان جنگ و گرفتاریهای موجود در جهان به خاطر عدم اعتنا مردمان به دستورات و تعالیمی است که حضرت حق در این عصر برای مردم نازل فرموده و ادبار و رویگردانی علت ظهور جنگ و عذاب و رنج و درد شدید است. لذا هم و غم بهاییان اینست که علاوه بر گسترش دیانت خود در جهان ، در جامعه خود انعکاسی از تعالیم حق را نشان دهند تا مردمان شکاک نمونه عینی و تظاهر بیرونی تعالیم سماوی در این کره خاک را به چشم ظاهر مشاهده کنند. تا به مرحله صلح عمومی و وحدت عالم انسانی و استقرار عالم ملکوت در عالم ناسوت نایل آییم.
هم اکنون در جهان جنگ و ستیزهای خانمان برانداز بسیاری در جریان است که تنها یکی از این جنگها مورد علاقه شدید و توجه عمیق سیاسیون ایران قرار گرفته به قسمی که ظلم رایج در کشور تحت اداره خود را فراموش کرده در مواقع لغزش و خطا ، دیدگان مردم دنیا را به سوی آتش افروخته در آن سوی مرزها فرا میخوانند . جناب لاریجانی در اجلاس شورای حقوق بشر اظهار تاسفی از وضعیت کودکان غزه و فلسطینی بر زبان آورده و با این عبارت که “کسانی که این قدر در مورد بهایی ها حساس هستند، کاش نسبت به کودکان غزه و فلسطین هم حساس بودند ” خواسته یا ناخواسته که صد البته ناخواسته بوده وجه مشابهتی بین وضع بسیار وخیم بهاییان ایران و کودکان غزه را عنوان مینمایند و از منتقدین خویش میخواهند همان مقدار که به وضع بهاییان حساس هستند به وضع کودکان غزه نیز حساس باشند چرا ؟ چون از دیدگاه ضمیر ناخودآگاه ایشان وخامت مشابهی در هردو مورد دیده میشود و حساسیت وضع بهاییان ایران را مشابه مورد حساسیت وضع کودکان غزه و مرتکبین و مسببین هر دو وضعیت را در یک سطح انتقاد قرار میدهند. البته با کمال احترام به جناب لاریجانی به اعتقاد شخصی حقیر ، ایشان نه به وضعیت بهاییان ایران حساس هستند که قطعا خودشان براین امر مذعن و معترفند و نه به وضعیت کودکان در هیچ جای جهان. و تنها جهت گریز از پاسخگویی افکار مردم ایران به این قبیل شعارهای رایج و مستعمل مستمسک میشوند.که دلایلی برای اثبات این مدعا به نظر خوانندگان محترم میرسانم. از منظر انسانی درد کودک فلسطینی با کودک اسراییلی تفاوتی ندارد کودک زخمی بنا به موطن و کشورش مورد قهر و غضب و یا مهر و رحمت قرار نمیگیرد. کودکی که مادرش را از دست داده نباید به خاطر نژاد و دین مادرش مورد بیمهری و انتقام کشی یا محبت و نازپروری قرار بگیرد. کودک به صرف اینکه کودک است عزیز است. در هر سرزمینی که مورد تعرض و اذیت قرار گیرد حس همدردی قلبی دیگر انسانها را به همراه دارد. اگر اظهار همدردی ما به کودکی ، صرفا و تماما به علت تعلق او به یک سرزمین خاص باشد بوی نژاد پرستی و حق کشی از آن به مشام هر صاحب شمی و هر عاقل هوشمندی میرسد. آیا کودک اسراییلی که در برابر دیدگان مادر هدف تک تیرانداز عرب فلسطینی قرار میگیرد و جان میدهد و یا کودکانی که در اتوبوس در حملات انتحاری جان میبازند ، سزاوار ترحم و عامل قتل ایشان مستحق ملامت نمیباشد؟ در هیچ ملت و مذهبی اطفال مقصر نیستند پس چه جای شادی از مرگ کودکان اسراییلی و یا نادیده گرفتن و انکار صدماتی که آنها همانند اطفال فلسطینی نیز در آن جنگ متحمل میشوند؟ اما دلیل اصلی و محکم بنده در ارتباط با عدم تعلق قلبی ایشان به کودکان جهان از جمله کودکان فلسطینی تحمیل همان رنج و دردهای وارده مورد ملامت ایشان ، به اطفال بهایی ایران آنهم به صورتی تعمدی و سیستماتیک و با گستره وسیع و مستمر همراه با کینه و تنفر آنهم از سوی دستگاه حاکمیت و اولیای امور است . دست و قلبی که به آزار کودک بهایی ایرانی راضی و خرسند شده باشد نمیتواند طرفداری خود از کودکان فلسطینی را منبعث از انسانیت معرفی کند بلکه آن طرفداری ناشی از علایق و علل سیاسی زودگذر است که ما را با این مورد کاری نیست.
جناب لاریجانی آیا میدانستید که در سالهای اولیه استقرار جمهوری اسلامی در مملکت ایران که شما و دوستانتان تصدی اداره امور را بر عهده گرفته بودید کودک بیمار بهایی به علت ندادن پاسپورت و معالجه در خارج از کشور به کام مرگ فرستاده شد؟ مسئول درگذشت آن طفل معصوم که شش سال سن بیشتر نداشت شما و همکارانتان بودید که همواره ضمن ایجاد فشار و تضییقات شدید بر جامعه بهایی ، آن ظلم و بیداد را نیز منکر میگردید. یا در همان سالهای اولیه که آتش غضب دینی شما مشتعل بود چه کودکان صغیر را که پدرانشان را از ایشان گرفته ، به شهادت رساندید گرچه آن کودکان اکنون جوانان رشید و بالغ شدهاند که چون کوهی در برابر سهمگینی تندبادهای ستم شما همچنان مقاومت مینمایند ولی آغوش پر مهر پدر را در آن سنین حساس و تاریخ ساز شما از ایشان دریغ داشتید گریههای آن پسرک نازنین که در سنین خردسالی بر تربت پدر از دست رفتهاش اشک میریخت و او را صدا میکرد کنگرههای عرش را میلزراند اما اسفا که ستونهای سنگی و سنگین قلب حاکمان و مسئولان را ذرهای تکان نداد و گوشهای ابلیس مکان را تاثری حاصل نساخت. مگر خانههای بهاییان شیراز و برخی شهرهای ایران به شراره اعتساف شما و همرزمانتان سوخته نشد؟ چه بسیاری از کودکان که در آن وقایع جانگداز قلب کوچک و لطیفشان مضطرب و نگران گشت و چه مقدار مشقات در آن بیپناهی به ایشان وارد آمد. سپاه شما هیچگاه نخواست بفهمد که به خانوادهای بیگناه تعرض و آسیب میرساند نه به عدهای جنایتکار. بیخانمانی و دربه دری آن اطفال معصوم در سینه تاریخ محفوظ خواهند ماند. به چه جرمی چنین رفتاری را پسندیدید؟ هنگامی که پدر یا مادر خانوادهای را از کار اخراج مینمودید آیا هیچگاه به تاثرات و تالماتی که در ذهن کودکان خانواده ایجاد میشود اندیشیدهاید؟ روح حساس و سریع الانتقال کودکان بسیار از زودتر از بزرگان درد و رنج را حس میکند و به خاطر میسپارد. اخراج ناعادلانه والدین بهایی از محل کسب و کارشان ضایعهای در روان و ضمیر کودکان به جای میگذارد. با توسل به چه وسیلهای میتوانید آن ضایعات را جبران کنید؟ زمانی بود که اطفال بهایی را در مدارس مورد ضرب و شتم قرار میدادید آیا به رنجی که به آن کودک وارد میآمد پی بردهاید؟ و بسیار موارد دیگر. با گذشت سالهای اولیه از آن هجمات و لطمات بر اطفال بهایی تنها موردی که فعلا رفع شده گذرنامه است اما سایر مظالم همچنان استمرار و وجود دارد. جناب لاریجانی عجب از شما که درد کودک فلسطینی را احساس میکنید ولی درد کودکان بهایی که هموطن شما هستند برای شما نامحسوس و ناملموس باقی مانده است. آیا خبر دارید که در این چند ماهه به دفعات قبرستانهای بهاییان در جای جای این کشور پهناور مورد یورش نیروهای لباس شخصی شما قرار گرفت و کودک عزیزی که تنها خاطره از پدر از دست رفتهاش تکه سنگی در بیابانی دور از شهر بود با زمین صاف و مسطح که جای زنجیرهای بلدوزرهای حکومتی بر آن نقش بسته بودند مواجه شد آیا میتوانید به زخم جانکاه آن دخترک عزیز که قبر صاف شده پدرش داغ دوری او را دوباره شعله ور ساخت پی برید ؟ و مانع ارتکاب این اعمال وحشیانه طرفداران خود شوید؟ در کجای جهان این رسوم غیر متمدنانه که مجوزش به دست همکاران شما صادر میگردد به وقوع پیوسته است؟ نفوسی که حتی به خداوند نیز اعتقادی ندارند دست به چنین اعمالی نمیزنند. آیا خبر دارید که ماههای متمادی است خانوادههای بهایی در شهر سمنان مورد اذیت و آزار بیامان واقع شده حتی به منازل آنها با کوکتلمولوتف حمله میشود آیا به بار نگرانی روحی و روانی اطفالی که در این منازل زندگی میکنند واقفید؟ اطفال بهایی را به چه علت در مدارس تیزهوشان ثبت نام نمیکنید؟ آیا متوجه این ستمگری غیر قابل بخشش خود بر این ارواح معصوم و پاک هستید؟ یک کودک بهایی علیرغم آنکه در مدرسه از تمامی همکلاسانش نمرات بهتری کسب کرده ولی نفر دوم به مسابقات استانی راه پیدا مینماید و او ناباورانه و با قلبی شکسته و با هق هق گریه و سر در آغوش مادر داستان این ستم و اجحاف معلم و مدیر مدرسه را تعریف میکند و علت آنچه که رخ داده است را از مادرش جویا میشود. در ارتکاب این عمل چه ثوابی در کارنامه اعمال شما درج خواهد شد؟ کودکان معصوم که اخیرا در برخی از مدارس کشور در برابر سایر همکلاسانشان و توسط معلم پرورشی ، به پدر و مادرشان نسبتهای زشت و زننده داده میشود و سبب اندوه و غصه قلب شکسته طفل معصوم و بیگناه میگردد طبق کدام قانون و کدام شریعت ، تهمت و افترای مامور شما جائز و رواست؟ آن کودکان دلبند که در مدرسه گرفتار خشم معلم قرآن شده و ناگاه و بدون دلیل خود را در معرض ضربات وحشیانه و عقدهگشایانه فرد مزبور میبینند به سوی کدام مامن امنی در مدرسه پناه برند تا پنجه جور و جفای مقلدان شما روح سپید آن کبوتران وفا را آزاری نرساند؟ آن پدران و مادران جوان بهایی را که اخیرا به بهانههای واهی و کاملا غیر واقعی در زندان نگاه داشتهاید و ایشان را از خانواده گرم خود جدا نمودهاید و ماهها اجازه ملاقات کودکانشان را معلق ساختید و آن کودکان و اطفال را از نیازهای اولیه حیات که لذت دیدار و درکنار والدین بودن است را محروم نمودید به چه دلیل انسانی میتوانید عدم ملاقات اطفال با والدین را توجیه نمایید؟ آیا شکنجه روانی بر آن اطفال را تعمدا وارد ساخته تا بدین وسیله والدین آنها را نیز خورد کرده باشید؟
جناب لاریجانی وسعت و دامنه ظلم موجود شامل جامعه سیصد هزار نفری بهاییان ایران است که حقیر نه به تمام آن مظالم اشراف کامل دارم و نه اوراق و کلام استطاعت انتقال آن مظلومیت و شرح بیان این مصیبات و مشقات را دارد. با کمال تاسف ستم و بیدادگری تنها شامل حال کودکان بهایی ایران نیست و بسیاری از کودکان عزیز و دلبند این سرزمین زرخیز اکنون دوران پرتلاطمی را طی میکنند که مسلما در سنین جوانی اثرات نامطلوب به بار خواهد آورد و ایشان را به مسیرهای ناشایست زندگی سوق خواهد داد. و پرداختن به موضوعات آن عزیزان فرصت و زمان دیگری را میطلبد تنها مواردی کوتاه به عنوان شاهد یادآوری میشود. کودکی دهساله که در سرمای زمستان تروازیی در مقابل خود گذاشته و با نگاه ملتمسانه خود حساسترین و شادترین لحظات زندگانیش این چنین باید طی شود نیازمند کمک و یاری شما و دوستان شما است تا از این وضعیت نجات یابد. اگر بهاییان در این عمل قدمی بردارند همانند جوانان شیراز به تبلیغ دینشان متهم و روانه زندان میشوند. آیا به کودکانی که در مترو به دست فروشی مشغولند تا به حال توجه شده است؟ اینان در این سنین جایشان پشت نیمکت و صندلی مدارس است. پسران و دخترانی که در ترافیک خیابانی با لباسهای کثیف و قیافههای مغموم از دستفروشی ارتزاق میکنند چه کسی جز اولیای امور میتواند در زندگی و روش زندگی ایشان تغییری مثبت ایجاد کند و معضلات بسیار دیگر که امیدواریم نفوس سلیمه در رفع و رجوع آنها بکوشند.
جانتان خوش باد