گفتگوئی با آقای محمد رضا ورزی در باره سریال (سالهای مشروطه)

آقای ورزی شما خود از مخالفین شیخ فضل الله هستید

گفتگوئی با آقای محمد رضا ورزی در باره سریال (سالهای مشروطه)

هر ملتی که تاریخ خود را نشناسد از چاله در نیامده به چاه خواهد افتاد

پس از اطلاع از پخش چنین سریالی با توجه به علاقه ای که به تاریخ گذشته ایران داشته و دارم تمامی ۲۱ فیلم را با دقت نگاه کردم و از متن آن اطلاع کامل دارم. من چون نه فیلم سازم و نه فیلم شناس در باره هنرپیشگان و بازی آنها در فیلم اظهار نظر نمیکنم اما میتوانم ادعا کنم که از رویدادهای تاریخی ۵۰۰ سال گذشته ایران بی اطلاع نیستم، از این رو سئوالاتی را در باره این سریال مطرح میکنم و سپس نظر خود را خلاصه بیان میکنم امیدوارم که اجراً عندالله مرا راهنمائی بفرمائید.

مطالب ارائه شده از طرف جنابعالی در سریال مشروطه به نظر من از دو حال خارج نیست. یا اینکه شما خیال بافی کرده اید و اسم آن را حقایق تاریخی گذاشته اید که دور از ذهن است و از کارگردان صاحب نامی چون شما بعید است. و یا اینکه شما به مطالب تاریخی دسترسی دارید که تا کنون از دید مورخان نامدار ایرانی از قبیل کسروی، آدمیت، محمود محمود و … مخفی مانده است. بدین ترتیب انتشار چنین مدارک ارزشمندی می تواند خدمت بزرگی به تاریخ نگاری ایران بنماید.

من تا آنجا که ممکن بوده است نظریاتی که نسبت به این سریال اظهار شده اند را مطالعه کردم از جمله موسی نجفی – رسول جعفریان و چند نفر دیگر. ضمناً اظهار نظریات خود شما نسبت به اظهار نظر های مخالفان را نیز مطالعه کردم. شما در جلسه نقد و بررسی فیلم با خبرگزاری فارس فرمودید: «یکبار از منتقدی در باره سریال پرسیدم که گفت من ۵ دقیقه از کار را دیدم خیلی مزخرف بود» البته به نظر بنده ایشان بی ربط فرموده اند چون مزخرف از زخرف می‌آید که طلا است و مزخرف می شود خرده طلا. اگر ایشان می فرمودند مبتذل، بی معنی و یا به اصطلاح عوام آشغال ، به واقعیت خیلی بیشتر نزدیک بود.

آقای ورزی اگر شما ادعا نمی کردید که این سریال را با مطالعات تاریخی تهیه کرده اید ابداً و اصلاً مورد بحث نبود چون هستند کارگردانان فراوانی که برای امرار معاش خود با تفکرات خیالی فیلم می سازند و بیننده هم دارند و بحثی هم ایجاد نمی کنند. اما چون شما ادعا می کنید که «من در درجه اول قبل از فیلم سازی کار پژوهش انجام می دهم و سالیان سال است که در ارتباط با تاریخ معاصر ایران کار پژوهشی می کنم مرا وادار ساخت که پس از تماشای سریال یاد شده با کمال ادب خدمت شما عرض کنم که بدین ترتیب شما به عقل و شعور و علم و آگاهی عده ای که با تاریخ سر و کار دارند توهین می کنید. چون شما قصد چسباندن مطالبی به تاریخ ایران را دارید که با هزار من سریشم هم به آن نمی چسبد.این مطلبی است که نمی توان از آن گذشت. از این رو ابتدا سئوالاتی را با شما در میان می گذارم و امیدوارم که به آنها جواب بدهید.

شما مسئله امینه و اصلان را زائیده تخیل نامیده اید. ای کاش راجع به همه سریال این اظهار نظر را می فرمودید و خیال همه را راحت می کردید.

سئوالات

مربوط به ۲۱ بخش سریال

بخش اول

در بخش اول سریال از نویسنده ای به نام علی اکبر خان که از او می خواهند کتابی بر علیه اسلام بنویسد. و او می گوید من مخالف حکومت هستم نه مخالف اسلام سئوالاتی را مطرح می کنم. در ابتدا باید شما می دانستید که به اسلام ردیه فراوان نوشته شده و احتیاج به نوشتن ردیه جدیدی نبوده است.

۱- این علی اکبر خان چه کسی است که با خانمش کشته می شود؟

۲- دستور قتل را چه کسی و یا کسانی می دهند؟

۳- این قتل کجا و در چه زمانی اتفاق افتاده؟

۴- منبع تاریخی این ادعا در کدام کتاب تاریخی ثبت شده است؟

۵- اسحق چه شخصیتی است؟

۶- آن جلسه که دستور قتل را می دهد در کجا تشکیل شده؟ و اعضاء آن جلسه چه اشخاصی هستند؟

۷- خانم فرانسوی که همه چیز امیر کبیر را می داند نام او چیست؟ و کف بینی که در همه احوال بین خانم های حرم می لولیده و همیشه به همان شکل و شمایل می ماند نام او چیست؟ منبع تاریخی آن کدام است؟

بخش دوم

۱- آن شخصی که امیر کبیر دستور توقیف اش را می دهد از طرف کنسولگری روس آمده بود همانطور که نشان دادید و یا نماینده کنسول انگلیس بود؟

۲- شکایت میرزا آقا خان نوری از امیر کبیر به دالگورکی بر مبنی کدام تاریخ است؟

۳- آن که دستور می دهد علی محمد باب در زندان چهریق را ملاقات کن و او را به مقاومت تبلیغ کند چه کسی است؟

۴- آن شخص و یا اشخاصی که به جهریق می روند چه کسانی هستند؟

۵- یهودیانی که به باب گرویده بودند می توانید حداقل یکی دو نفر را اسم ببرید؟

۶- ملاقات میرزا حسینعلی نوری با باب در چهریق بر مبنی کدام مدرک تاریخی است؟

۷- گفتگوی میرزا حسینعلی نوری با باب مبنی بر اینکه انگلیسیها طرفدار شما هستند در کدام تاریخ ذکر شده است؟

بخش سوم

۱- امیر می گوید بابی ها را سرکوب می کنم. چون نمی خواهم ترکمن چای جدید بوجود بیاید منبع تاریخی این سخن کجا است؟

۲- آیا امیر نمی دانست که مسبب قرارداد ترکمن چای روحانیون در زمان فتح علیشاه بودند؟

۳- آیا سید محمد اصفهانی ملقب به مجاهد به میل و خواسته انگلیسها فتوای جنگ دوم با روسیه را صادر نکرد؟

۴- آن انگلیسی که می گوید بابیان را سرکوب می کنند زحمات چندین ساله ما از بین میرود نامش چیست منبعش کدام است؟

۵- انگلیسی ها چه نوع سرمایه گذاری بر روی آئین بابی کرده بودند؟

۶- آیا انگلیسیها با صرف وجوه موقوفه عود بر روی روحانیون سرمایه گذاری نکرده بودند؟ نام ببرید.

بخش چهارم

۱- کنسول انگلیس با عصبانیت می گوید: بابی ها را سر کوب می کنند باید امیر را ترور کرد! منبع این مطلب کجا است؟

۲- باب در زندان چهریق ناله می کند: مرا نجات بدهید! منبع این در خواست باب کجا است؟

بخش پنجم

۱- انگلیسی که می گوید: ما نمی توانیم بگذاریم باب را اعدام کنند! منبع این ادعا کجا است؟

۲- چگونگی تیر باران باب را بر مبنی چه گزارشی تهیه فرموده اید؟

۳- بهاءالله می گوید: ما باید امیر را بکشیم! منبع این مطلب کدام کتاب است؟

۴- امیر مخالفت انگلیسها با خودش را به خون خواهی قتل باب می داند. منبع این ادعا را نام ببرید.

بخش ششم

کنسول روس و بهاالله عزل امیر را تبریک می گویند. به چه شخصی تبریک می گویند؟ منبع این ادعا را نام ببرید.

بخش هفتم

۱ – کنسول انگلیس مرگ امیر کبیر را می خواهد چون « دوستان بابی ما را کشت ». منبع این ادعا کجا است؟

۲ – امیر می گوید: از وقتی باب را سرکوب کردم دست بردار نیستند! امیر در کجا و به چه شخصی چنین گفته است؟

بخش هشتم

۱ – ناصر الدین شاه می گوید: “ما مسلمانیم، بهائیت یعنی اغتشاش!” بهائیان، کجا اغتشاش کرده اند؟

۲- آن شخصی که می گوید: “فراموش خانه تعطیل شد جلسات را در منزل مانکجی برگذار می کنیم” نام گوینده و نام لژ این فراموش خانه و را ذکر بفرمائید؟

۳ – آیا میدانید که سید جمال این به اصطلاح فیلسوف بزرگ اسلامی عضو چند لژ فرماسیونی بوده است؟

بخش نهم

امین السلزان می گوید: “روحانیون نمی خواهند خون ریخته شود.” نگاهی به تاریخ یهودیان، زرتشتیان، صوفیان، اخباریون و بابیان و بهائیان عکس این ادعا را نشان می دهد. چه خونها که نریختند و چه اموالی که به غارت نرفت.

بخش دهم

درباره قرارداد تنباکو و نمایندگی امینه از طرف شاه، چون به قول خود شما امینه شخص خیالی است از آن می گذرم.

بخش یازدهم

سید جمال و میرزا شیرازی هیچ گاه نه همدیگر را ملاقات کرده اند و نه مذاکره داشته اند. در این زمینه مدارک فراوان است.

بخش دوازدهم – ملاقات شاه و سید جمال را از تاریخ می شناسیم هیچ ربطی به اظهارات شما در فیلم ندارد. شاه به امین السلطان درباره نامه ای که از سید جمال دریافت کرده بود می گوید “نامه این پدر سوخته را خواندم دو پول نمی ارزد.”

بخش چهاردهم

۱ – شیخ فضل الله می گوید: “علما باید حافظ کشور باشند و الا می شود ترکمن چای!” آیا شیخ فضل الله خود از نقش روحانیت در اصل قضیه ترکمنچای غافل بود؟ آیا تصرف ایران بدست افغانان هم دست پخت روحانیون نبود؟

۲- شیخ فضل الله می گوید: “حکومت باید مشروعه بشود.” انصافا باید قبول کرد که این یک مطلب را منطبق با مدارک تاریخی نشان داده اید. شیخ فضل الله مشروطه را بدتر از سلطنت می دانسته.

بخش پانزدهم – سؤالاتی درباره شخصیت و نظریات شیخ فضل الله نوری –

۱ – شیخ فضل الله: “روحانیون می خواهند مردم حکومت کنند!” آیا این با حرفهای قبلی در تضاد نیست؟ اگر حکومت مردم است جای شریعت کجا است؟ اگر حکومت شریعت است جای مردم کجا است؟ آیا این دو مسئله به همدیگر ربطی دارند؟

۲ – آیا شما سعی نکرده اید به شیخ فضل الله یک آخوند درجه پائین سلسله روحانیت که به تمامیت ارتجاعی بود، قیافه رهبر مذهبی قدسی بدهید؟

من به جرأت به شما می گویم که در واقع شما خود یکی از مخالفین عقاید و آراء شیخ فضل الله هستید! حتماً تعجب خواهید کرد. اما اگر به سئوالات من از شما که جواب های آنها بر شما و همه خوانندگان روشن است توجه کنید مطلب روشن می شود.

شیخ فضل الله چه می گفت و چه می خواست و اکنون شما بر خلاف عقاید او چه می کنید؟

شیخ فضل الله به ناظم الاسلام کرمانی به نقل از کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» که شما مدعی مطالعه آن هستید (بخش اول ص ۳۲۲) چنین می گوید:

ناظم الاسلام ترا به حقیقت اسلام قسم می دهم آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمی کند؟ مدارس را افتتاح کردید آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید حالا شروع به مشروطه و جمهوری کردید؟ نمی دانید در دولت مشروطه اگر من بخواهم روزنه و سوراخ این اطاق را متعدد نمایم باید مالیات بدهم و اگر یک سوراخ را دو سوراخ کنم باید مالیات بدهم و کذا و کذا.

شما اگر واقعاً این کتاب را خوانده اید با زندگی شیخ فضل الله باید آشنا باشید. روحانی بزرگ آن زمان کسی جز ملا کاظم خراسانی نبود. نظر او و نظر روحانیون نجف و ایران را نسبت به مشروطه می شناسیم. نظر شیخ فضل الله از اهمیت چندانی برخوردار نبوده. اشتباه بزرگ مشروطه خواهان اعدام شیخ فضل الله بوده است. باید نظریات او را منتشر می کردند تا مردم بدانند او چه می خواسته است؟

اما شیخ فضل الله راجع به زنان چه می گوید؟ در لوایح شیخ فضل الله کتاب یازدهم قاجار چنین می خوانیم:

و دیگر برای العین همه دیدیم و می بینیم که از بدو افتتاح این مجلس جماعت لاقید لاابالی لامذهب از کسانی که سابقاً معروف ببابی بودن بوده اند و کسانی که منکر شریعت و معتقد بطبیعت هستند همه در حرکت آمده و بچرخ افتاده اند سنگهاست که بسینه میزنند و جنگهاست که با خلق خدا میکنند و دیگر روزنامه ها و شب نامه ها پیدا شد اکثر مشتمل بر سبت علماء اعلام و طعن در احکام اسلام و اینکه باید در این شریعت تصرفات کرد و فروعی را از آن تغییر داده تبدیل با حسن و انسب نمود و آن قوانینی که بمقتضای یکهزار و سیصد سال پیش قرار داده شده است باید همه را با اوضاع و احوال و مقتضیات امروز مطابق ساخت از قبیل اباحه مسکرات و اشاعۀ فاحشه خانه ها و افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان و صرف و جوه روضه خوانی و وجوه زیارات مشاهد مقدسه در ایجاد کارخانجات و در تسویه طرق و شوارع و در احداث راههای آهن و در استجلاب صنایع فرنگ.

اگر قرار بود جامعه گوش به سخنان شیخ فضل الله ها بدهد آیا این حداقل صنعتی که امروز داریم داشتیم؟ آیا شما بر خلاف میل و دستور شیخ فضل الله به مدرسه نرفتید و فیزیک و شیمی نخواندید؟شما فرزندانتان را به مدرسه نمی فرستید؟ شما خانمت و یا دختران خودت و فامیلت به مدرسه نرفته اند و تحصیل علوم نکرده اند؟ امروز بیش از نیمی از دانشجویان در ایران دختر نیستند؟

جناب آقای ورزی بینی و بین الله شما بگوئید با کدام یک از این اعتقادات شیخ فضل الله موافق هستید؟

آیا جمهوری اسلامی درست مخالف آنچه شیخ فضل الله می خواسته است امروز عمل نمی کند. اگر سیاست مداران ایران مطابق میل شیخ فضل الله عمل می کردند آیا هنوز مشغول بحث در چگونگی عمل استنجاء نبودند؟ آیا شعار ” حق انرژی هسته ای حق مسلم ماست” اصلا معنائی داشت؟ بزرگترین اشتباهی که حکام ایران در حق ملت ایران کردند این بود که از بحث آزاد در باره عقائد روحانیون نسبت به جامعه و حکومت جلوگیری کردند و این امکان را به آنها دادند که در لوای دفاع از مستضعفین عقاید خود را پنهان کنند. اعدام شیخ فضل الله اشتباه بزرگی بوده که قابل جبران نیست.

اگر در برابر عقاید شیخ فضل الله نظریات مجتهد بزرگ آن دوران ملا کاظم خراسانی که یکی از ۹ نفر روحانی بزرگ عال تشیع در ۲۰۰ سال گذشته است را منتشر می کردند و علل مخالفت او با حکومت روحانیون را به گوش مردم می رساندند مشکل مسئله حل می شد. ولی با اعدام او به او صورت حق به جانب دادند.

آقای ورزی در خاتمه به عرض شما می رسانم آنچه که نسبت به بابیان، بهائیان، یهودیان و زرتشتیان در فیلم مورد بحث به نمایش گذاشته اید چیزی جز تراوشات مغز ردیه نویسان بی اطلاع از مسائل تاریخی نبوده است.

شما حتی در منابعی که یاد نموده اید درست مطالعه نکرده اید. حتی در این کتب کوچک ترین نشانه ای از این داستانهای خیالی که شما در سریال به نمایش گذاشته اید، نمی یابید. ضرب المثلی هست که در اصفهان زیاد مصرف می شود و آن این است. «طرف بنداز و ورمال است» شما انداخته اید اما ورنامالیده‌اید و حتی ادعا می کنید که آنچه گفته‌اید درست است.

من این امکان را دارم که بی اعتباری کلیه اتهامات وارده به دگراندیشان مذهبی را با استناد به همان مدارک ارائه شده توسط شما به اثبات برسانم. برای نمونه مطلب زیر بر گرفته از « ایران در راه یابی فرهنگی » اثر هما ناطق «انگلیسیها پاپیچ شدند چون هوای ملایان را داشتند و بابیه را نزدیک به حکومت و روحانیت را نزدیک به خود می دیدند» (ص ۶۷) مدارک زیادی از رابطه بخشی از روحانیون با انگلیسها در دست است که اگر نیاز بود می توان ارائه داد.

تاریخ نسبت به تحریف مطالب سخت بی رحم است و روزی تحریف کنندگان را در برابر بینندگان رسوا خواهد کرد. اهدانا الصراط المستقیم

Comments are closed.