تغییر برای برابری
در گذشته مساله تساوی حقوق زن و مرد مورد قبول و یا حتی قابل بیان نبود. زن ها موجوداتی پست شمرده میشدند و از حق و حقوقی بر خوردار نبودند. ظلم و ستمی که بر زنان میرفت برآمده از طرز تفکر و اعتقاد مردان و نیز خود زنان درباره جنس زن بود و مردان زن را به عنوان ابزاری در دست مرد می دانستند که وظیفه اش کسب رضایت اوست.
با ظهورحضرت بهالله پیام برابری به انسان ها داده شد. ایشان همه انسان ها را از مرد و زن دارای یک مقام و حق و حقوق دانستند و بر لزوم تعلیم و تربیت دختران تاکید کردند.در آن زمان که در کشور های پیشرفته حق رای زنان مساله ایی خنده دار شمرده میشد ایشان به زن حق شرکت در انتخابات و تصمیم گیری های مهم را دادند.
حضرت عبدالبها نیز پس از پدر بزرگوارشان بر این مساله تاکید کردند همانطور که میفرمایند:
و از جمله تعالیم حضرت بهالله وحدت نسا و رجالست . عالم انسانی را دو بال است،یک بال رجال و یک بال نساء.تا دو بال متساوی نگردد مرغ پرواز ننماید. اگر یک بال ضعیف باشد پرواز ممکن نیست.تا عالم نساء متساوی با عالم رجال در تحصیل فضائل و کمالات نشود فلاح و نجاح چنانکه باید و شاید ممتنع و محال.”
بنا به اعتقادات بهایی”مادام که زنان از حصول امکانات عالیه خود محروم باشند مردان هم قادر به وصول به عظمتی که ممکن است متعلق به آن ها باشد نخواهند بود.” پس برای پیشرفت عالم انسانی باید زن و مرد برابری را بپذیرند و هر دو برای تحقق هر چه سریع تر آن بکوشند.
در جامعه امروز ایران مانند گذشته های دور تبعیضات علیه زنان دیده میشود.زنان جنس دوم تلقی شده و از واضح ترین حقوق خود محروم شده اند و این نابرابری نه تنها به زنان جامعه ما آسیب زده بلکه ممکن است کودکان و مردان را هم دچار مشکل کرده و پایه های خانواده ها را متزلزل سازد. در حالیکه همانطور که بیت العدل اعظم در پیام ۲۰ جون ۲۰۰۸ میفرمایند “تساوی حقوق زن و مرد برای ما امری ساخته و پرداخته دنیای غرب نیست بلکه حقیقتی روحانی و همگانی و جنبه هایی از ماهیت نوع انسان است که صد و پنجاه سال پیش حضرت بهاالله آن را در وطن خویش ،ایران ،تعلیم فرمودند”
جامعه امروز ایران نیازمند تحول در این زمینه بسیار مهم است زیرا”رفع موانع ترقی اجتماعی زنان شرطی اساسی برای احیا و اعتلای هر ملت و رکنی از ارکان صلح عمومی و عاملی بنیادی برای پیشرفت تمدن بشری است” و پرنده جامعه با یک بال توان پرواز ندارد.
بهاییان ایران از همان ابتدا خود را در این زمینه مسئول میدانسته اند و برای پیشبرد این اصل مهم تلاش بسیاری نموده اند.”طاهره قره العین در سال ۱۲۲۷ شمسی زمانی که فعّالیّتهای مربوط به بهبود اوضاع اجتماعی زنان در بعضی از نقاط عالم تازه در حال نضج گرفتن بود، شجاعانه به دفاع از آزادی زنان قیام نمود” و پس از او نیز افراد دیگری با تاسیس مدارس و با تشویق روشنفکری و فراهم کردن آموزش و پرورش برای دختران سعی داشتند در ایجاد این تغییر تلاش کنند.
امروز نیز با توجه به شرایط سخت زنان در ایران و وجود قوانین و عرف تبعیض آمیز لازم است همانطور که بیت العدل اعظم سفارش نموده اند برای درک بیشتر و عمیقتر این اصل مهم به کوشش های خود ادامه دهیم و سعی نماییم که آن را در زندگی خانوادگی و در حیات جامعۀ خود بیش از پیش منعکس سازیم. به علاوه، با استفاده از تجربیّات خود، با دوستان و همسایگان و همکاران خویش در بارۀ چالشها و راه حلّ های مؤثّر در این مورد به گفت و گو پردازیم و در پروژه هایی که چه از طرف دولت و چه از طرف سازمان های مدنی برای رسیدن به این هدف متعالی انجام میگیرد شرکت جوییم.
یکی از پروزه هایی که جامعه مدنی ایران برای مقابله با قوانین تبعیض آمیز در نظر گرفته است کمپین یک میلیون امضا نام دارد.این کمپین در سال ۱۳۸۵ ابتدا با طرحی با امضا ۵۴ نفر و پس از آن در مدت کوتاه با حمایت ۱۱۸ نفر کار خود را آغاز کرد.
هماتطور که در سایت تغییر برای برابری آمده است، جمعآوری یک میلیون امضاء، تنها یکی از اهداف محوری این کمپین است زیرا این کمپین اهداف دیگری را نیز مدنظر دارد یعنی پیشبرد این طرح با اهداف چندجانبه صورت میگیرد:
۱ ـ این حرکت ، مبنایی است برای مشارکت جمعی بخشهای وسیعی از شهروندان، در جهت تغییرات مثبت اجتماعی و رسیدن به هدفی معین و مشروع یعنی رفع تبعیضهای قانونی علیه زنان
۲ ـ یکی از هدفهای مهم این حرکت جمعی، آشنایی و گفت و گوی رو در رو با گروههای مختلف زنان و به طور کلی شهروندان در سطح گسترده است. ارتباط مستقیم مدافعان حقوق برابر با هموطنان، خود باعث آگاهی یافتن از نیازها و لمس مشکلات آنها در زندگی روزمره به خصوص در زمینهی مسائل حقوقی خواهد شد و متقابلا باعث افزایش آگاهی و حساسیت نسبت به نابرابریهای حقوقی در میان زنان و مردان میگردد.
۳ ـ از سویی این تلاش و عمل جمعی به زنان و مردان حقطلب و عدالتخواه تجربههای بسیاری میآموزد و ارتباط بیشتر آنان را با گروههای مختلف در بطن جامعه گسترش میدهد. از تبعات مثبت این ارتباط در صورت تداوم، ایجاد زمینه برای شنیده شدن صدای زنان خاموشی خواهد شد ،که زندگی آنها تحت تاثیر این قوانین و تبعیضات آن دستخوش مشکلات فراوان شده است.
۴ ـ اساس این کمپین، اعتقاد به افزایش آگاهی از طریق ایجاد گفتگو میان شهروندان و آموختن فعالیتهای جمعی و دموکراتیک یعنی ایجاد اصلاحات از پایین و از درون جامعهی مدنی است .
بنابراین، پایهی این عمل جمعی، اعتقاد به ضرورت تقویت حوزه عمومی و اعتقاد به توانمندسازی زنان است و باور به اینکه تنها تغییراتی ماندگار و ریشهای هستند که از بطن جامعه میجوشند و نتیجهی آشنایی مستقیم با دردها و لمس مشکلات، است .و نیز آگاهی از این امر که مشکلات حقوقی، مشکل فردی و خصوصی نیست و شمار زیادی از زنان با تبعات تلخ آن دست و پنجه نرم می کنند.
۵ ـ یکی دیگر از اهداف این کمپین آن است که تلاشگران آن ، در عمل و تماس مستقیم با شهروندان جامعهی خود، متوجه شوند که بدون تحمل سختی، بدون پرداخت هزینه و البته اتحاد و همدلی، هیچ بیعدالتی و تبعیضی قابل تغییر نیست. همدلی و همکاری صمیمانهی مدافعان حقوق برابر و انسانی در راستای پیشبرد این پروژهی عدالتخواهانه، بیتردید روحیه مشارکت در سرنوشت کشور را در میان خود کوشندگان و متقابلا در میان شهروندان ایجاد خواهد کرد. تاریخ مبارزات دموکراتیک زنان در دیگر کشورها، بخصوص کشورهایی با نوع حکومت و آداب و رسوم نزدیک تر به ما ایرانیان نیز چیزی جز این به ما نمیآموزد. این مبارزه راهی دشوار و طولانی است و مسیر اصلی آن نه از مجاری و معادلات قدرت، مردان و زنان قدرتمند و…..، بلکه بسیار ساده از طریق آگاهی و حساسیت تک تک زنان و شهروندان عادی نسبت به حقوق خودشان و درک موقعیت و جایگاهشان در جامعه میگذرد.
۶ـ اجرای موفق این کمپین نشان خواهد داد که خواستهی برحق تغییر قوانین تبعیضآمیز محدود به تعداد محدودی از زنان نیست. بلکه این خواسته، خواستهای کاملا فراگیر است و تعداد بسیار زیادی از زنان و مردان ایرانی از نابرابری های حقوقی موجود در قوانین ایران رنج میبرند و هرکدام از آنان با توجه به زمینه های فرهنگی و میزان امکاناتشان نسبت به آن واکنش نشان می دهند. نتایج این عمل جمعی نشان خواهد داد خواستهی تغییر و اصلاح قوانین، خواستهی طیف خاصی از زنان نیست. انگهایی که اغلب به مدافعان حقوق برابر و زنان فعال به منظور خاموش کردن آنها زده می شود از جمله: بیدردی، تعلق به طبقات مرفه جامعه ، خودنمایی و …. واقعا صحت ندارد، چون این قوانین ناعادلانه بر زندگی همهی زنان اعم از باسواد و بیسواد، طبقات مختلف اجتماعی ، مجرد و متاهل، روستایی و شهری، کم و بیش تاثیر میگذارد.
همانطور که ذکر شد مسئله زنان و حقوق آن ها اصلی مهم است که حضرت بهاالله از ۱۵۰ سال پیش بر آن تاکید داشتند و باید مورد توجه قرار گیرد.چه از طریق گفتگو و چه از طریق پروزه های دولتی و غیر دولتی مدنی.
کمپین یک میلیون امضا برای قوانین تبعیض آمیز از جمله پروژه هایی است که نه تنها به آگاهی و تغییر دیدگاه افراد کمک می کند بلکه موجب میشود با تاثیر گذاری در تغییر قوانین و ارتباط گسترده با مردم تغییری عظیم در فرهنگ ما نیز ایجاد شود.
نویسنده: د. سبحانی