سربازان گمنام امام زمان و معلمین مهدکودک

سربازان گمنام امام زمان و معلمین مهدکودک

نگارش: فرزان فرامرزی

در هفته ی گذشته خبر دستگیری سه شهروند بهائی فعال در زمینه حقوق کودکان در شهر بم، دوباره ما را به یاد جوانان شیراز و فعالیت های انسان دوستانه آنان انداخت. فعالیت هایی که نه تنها با تشویق مسئولین همراه نبود، بلکه مجازاتهای سنگینی را نیز برای آنان در پی داشت.

دستگیر شدگان در استان کرمان تنها جرمشان فعالیت در روستای اطراف بم، تدریس و انجام کارهای آموزشیِ غیرمذهبی، به کودکانی است که بزرگترین قربانیان زلزله خانمان برانداز ۷ سال پیش بم می باشند. این در حالی است که گویا مشکلات کودکان، در میان هزاران مشکلی که بم با آنان روبرو است گم شده است و مسئولین نیز توجه چندانی به این مسئله نمی کنند.

سه سال بعد از زلزله بم وبلاگ کرمان۱ خبر از مشکلات دانش آموزان بمی سخن می گوید:

«… اما یکی از مشکلات بزرگ در شهر بم این است که با وجود گذشت سه سال از زلزله بم در حال حاضر حدود ۲۰۰۰ دانش آموز در ۳۰ کانکس مشغول تحصیل هستند.

رییس سازمان آموزش و پرورش شهرستان بم در این مورد می گوید: “تاکنون ۸۵ مدرسه به آموزش و پرورش این شهرستان تحویل داده شده و این در حالیست که بر اساس برنامه‌های قبلی، تحویل ۹۸ مدرسه اعلام شده بود… سیستم گرمایی در مدارس بم مناسب نیست و علی رغم اینکه دستگاه جدید به منظور گرم کردن مدارس خریداری شده است اما از آنجایی که این دستگاه نیاز به برق سه فاز دارد اداره برق به علت بالا بودن مصرف برق در بم همکاری نمی کند و به منظور گرم کردن کلاسها از چراغ های نفتی استفاده می شود…»

جدای از مشکلات آموزشی، مشکلات بهداشتی نیز همچنان موجود است و کودکان، از این نظر نیز در معرض خطر بیشتری قرار دارند۲:

«…علی رغم مصوبه هیات دولت در سال ۱۳۸۲ مبنی بر پرداخت ۱۹ میلیارد تومان به بخش بهداشت شهرستان بم، این وعده تحقق پیدا نکرده و در سال جاری متاسفانه هیچ گونه وجهی از بابت این مصوبه به دانشگاه کرمان و شبکه بهداشت بم تخصیص نیافته است.»

اما چهار سال بعد از این زلزله وبلاگ ایران نیوز۳ از وضعیت وخیم کودکان در بم خبر می دهد:

«کودکان بازمانده از زمین لرزه بم در میان خانه های نیمه ویران و ساختان های نیمه ساز بازی می کنند. برپایه آمارهای رسمی بیش از ۱۲ هزار کودک جان خود را در اثر زلزله از دست دادند و تعداد کودکان بی سرپرست بازمانده از زلزله به ۱۳۰۰ کودک می رسد. این کودکان هم اکنون تحت پوشش بهزیستی و مراکز غیردولتی فعال در بم قرار دارند. آلودگی شهر، عدم وجود مراکز تفریحی در شهر، عدم امنیت، کیفیت آموزش در مدارس، خشونت در خانواده و اعتیاد والدین، از جمله تهدید هایی هستند که کودکان بازمانده از زلزله بم را تهدید می کنند.»

شش سال بعد از زلزله بم همچنان درگیر مسائل و مشکلات عدیده ای است. سایت فردانیوز۴ در مصاحبه ای با نماینده مردم بم از قول ایشان چنین می نویسد:

«شبکه آب و برق هنوز به طور کامل در شهر تکمیل نشده است ومشکلات شهری شهر به قوت خود باقی است و هنوز بم نتوانسته است بعد از زلزله به شکل یک شهر واقعی درآید.» نماینده مردم بم در این گفتگو از بی‌توجهی مسولان دولتی به این شهر زلزله زده گلایه دارد. طبیعی است وقتی که شبکه های آب و برق و مشکلات دیگری که این نماینده اشاره می کند وجود داشته باشد، تمامی مردم شهر درگیر مشکلات و مصائب بسیاری خواهند بود و بدیهی است که این مشکلات بر کودکان که از همه آسب پذیرترند تاثیری دو چندان خواهد داشت.

و در نهایت امسال، سال ۸۹، که هفتمین سال وقوع این زلزله می باشد، وب سایت رسمی فرمانداری بم۵، ضمن تعریف و تمجید از روند بازسازی و احداث پروژه های تجاری و دلخوش بودن به کمک ۷۲۰ میلیارد ریالی رئیس جمهور، که اگر پرداخت و هزینه شود می تواند بم را به شرایط مطلوب خود برساند! در آماری از شمار کودکان کشته شده در این زلزله پرده برداشت:

«علاوه بر آن یک سوم معـلمان و ۱۰ هزار دانش آموز در جریان زلزله بم جان باختند و طبق آمارهای ارایه شده توسط بهزیستی این زلزله ۵۰۰ معلول ضایع نخاعی برجای گذاشت و دست کم شش هزار کودک یکی از والدین خود را از دست دادند و ۱۸۰۰ کودک نیز یتیم شدند.»

اما این مقدمه نسبتا طولانی از روند بازسازی بم و کاستی های موجود، برای چه بود و چه ارتباطی میان این مقدمه و دستگیر شدگان بهائی در کرمان و تهران وجود دارد؟

«دادستان عمومی و انقلاب بم با اشاره به دستگیری تعدادی از عناصر فرقه ضالّه بهائیت که در پوشش کارهای آموزشی فرهنگی در تعدادی از مهد کودک‌های بم، کرمان و تهران به ترویج وگسترش برنامه های خود می‌پرداختند گفت…این افراد با دستور از مرکز برنامه های گوناگون خود را در قالب آن پیگیری و پیاده می کردند.»۶

ایشان این موفقیت عظیم و دستگیری این عده را مرهونِ «قریب به ۹ ماه کار اطلاعاتی توسط سربازان گمنام امام زمان(عج)» می داند! و اینجانب با خواندن اوضاع و احوال بم و مشاهده عکس های کودکانی که در خرابه ها بازی می کردند، و پس از آن اظهار نظرهای این مقام قضایی تنها به یاد ضرب المثل معروفِ «بشکند این دست که نمک ندارد» افتادم!

آقای سنجری، دادستان محترم، آنچنان از «وجود شبکه گسترده» و «اقدامات پیچیده» این افراد و کار اطلاعاتی «سربازان گمنام امام زمان» خبر می دهید، که گویی عده ای تروریست و یا قاچاقچی بین المللی مواد مخدر را دستگیر کرده اید! آقای دادستان، آیا از این سربازان گمنام شما، تنها بازداشت شهروندان بی گناه، محروم کردن دانشجویان از تحصیل، داغدار کردن مادران، بازداشت زنان، توقیف نشریات، فیلترکردن سایت ها، زندانی کردن دگراندیشان و آواره کردن جوانان ایرانی در غربت، بر می آید؟

آقای دادستان، این سربازانی که نام بردید، آیا الفبای آبادانی را نیز بلد هستند؟ آیا کمک به همنوع در ضمیر آنان جایی دارد؟ آیا به اهمیت آموزش و پرورش واقفند؟ و هزاران آیا و چرای دیگر که باید از شما و سربازانتان پرسید؛ سربازانی که دیگر از گمنامی به بدنامی رسیده اند.

بهائیان بنا به وظیفه ی انسانی، اخلاقی و دینی خود، آموزش و پرورش را بنای ساخت یک تمدن جدید می دانند و در این راه همواره تلاش می کنند. بهائیان هم مانند دیگر ایرانیان، دوست دارند ایران آباد شود و یکی از راههای آبادی را توجه به تعلیم و تربیت، مخصوصا تعلیم و تربیت کودکان می دانند، زیرا که اینان مدیران فردای ایران خواهند بود. اما شما با غرض ورزی و کینه توزی نسبت به آنان، می خواهید بهائیان را از داشتن سهمی در ساختن آینده ایران، محروم کنید.

آقای دادستان اگر هدف شما آبادی ایران است، اگر هدفتان کمک به مردم محروم بم و دیگر مناطق محروم است، بگذارید بهائیان هم در این آبادانی نقش داشته باشند، بگذارید آنها نیز سهی از این پیشرفت داشته باشند.

در آخر این مقاله می خواهم از این فرصت استفاده کنم، و به آن دسته از دوستان و فعالین سیاسی ای که بهائیان را منفعل و بی علاقه به آینده ایران می دانند، عرض کنم که بهائیان بی تفاوت به آینده ایران نیستند، اگر بودند خودشان را برای کمک به همنوع آماج انواع اتهامات و دروغ ورزی های مقامات حکومتی قرار نمی دادند و راحت خانه را با زاویه زندان، تعویض نمی کردند. بهائیان هم می خواهند به هموطنان نیازمند خود کمک کنند، اما متاسفانه و متاسفانه، همانطور که در اخبار می توانید بخوانید و بشنوید و ببینید، با هر حرکتی که از طرف بهائیان انجام می شود به شدت برخورد می کنند. دولت ایران می خواهد بهائیان را از اکثریت مردم ایران جدا کند و این شائبه را ایجاد نماید که، بهائیان افرادی گوشه گیر، منزوی و بی تفاوت نسبت به آینده ایران هستند. در این برهه هوشیاری تمامی فعالین حقوق بشری و سیاسی، می تواند این حربه جمهوری اسلامی را خنثی کند.

به امید آبادی و آزادی ایران.

منابع:

۱- http://www.kn.blogfa.com/post-706.aspx

۲- همان

۳- http://badernews.persianblog.ir/post/2544

۴- http://www.fardanews.com/fa/news/98951/%D8%B3%D9%88%D8%AF-%D9%88%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A8%D9%85-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF

۵- http://bam.kr.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=366%3A1389-10-07-10-32-43&catid=15%3A1389-04-09-05-51-11&lang=fa

۶- http://spor.khabaronline.ir/news-136629.aspx

Comments are closed.