ایران را به خاطر داشته باشید
کیشان مانوکا / وال استریت جورنال
شش ماه از آن روز میگذرد که دادگاه تجدید نظر ایران احکام حبس هفت مدیر سابق جامعۀ بهائی ایران را از بیست سال به ده سال کاهش داد؛ احکام بیست سال حبس، بعد از آن که آنها در ماه آگست به علّت رشتهای از اتّهامات جعلی و سر هم بندی شده محکوم شدند، صادر شد.
حال، به فریبا کمالآبادی، جمالالدّین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضائی، مهوش ثابت، بهروز توکّلی و وحید تیزفهم گفتهاند که همان احکام قبلی بیست ساله به قوّت خود باقی است زیرا دادیاران مدّعی شدهاند که کاهش مجازات نقض قانون شریعت است. اولیاء حکومت ایران، علیرغم تقاضاهای مکرّر وکلای مدافع بهائیان، از ارائۀ جزئیات کتبی حکم جدید امتناع کردهاند.
این تحوّل جدید شنیع و شرمآور است، و در عین حال متأسّفانه حیرتآور. میلیونها مردم در خاور میانه و شمال آفریقا در سه ماهۀ گذشته توانستهاند حق خود در اظهار نظر را به دست آورند، و توجّه اهل عالم را، با کسب خبرها از جوامع آنها، به خود جلب نمایند. برخی آن را “بیداری اعراب” نامیدهاند. در نظر اولیاء حکومت در طهران، این فرصتی برای تشدید سرکوب بهائیانِ فاقد حقّ اظهار نظر در زمانی است که توجّه دقیق خارجیان به جای دیگری معطوف شده است.
در واقع، به یُمن توجّه بینالمللی بود که احکام پیشین مدیران جامعۀ بهائی در وهلۀ اوّل کاهش یافت. اگر ذکری از جنگ لیبی و مصیبت طبیعی در ژاپن به میان نیاوریم، ناآرامیهای زمستان این احساس ایمنی کافی را در میان اولیاء حکومت ایران به وجود آورده که جامعۀ بینالمللی قضیۀ بهائیان را بالمرّه به فراموشی سپرده است.
امّا مصیبتی که دامنگیر بهائیان ایران است، شاید امروز بیش از هر موقع دیگر، ارزش توجّه اهل عالم را دارد. ایرانیان از هر رده و طبقهای هنوز مورد اذیت و آزار حکومت هستند، حقوق بشری آنها هر روز نقض میشود. جمعیت تقریباً سیصد هزار نفره بهائیان بزرگترین اقلّیت دینی این کشور را تشکیل میدهد که خود این جمعیت مظهر ترکیب قومی و اجتماعی کلّ کشور است. نفرت و اهانت جمهوری اسلامی به بهائیان نشان دهندۀ نفرتش از حقوق کلّیه مردمان است – و این بیزاری در معرض نمایش نیز گذاشته شده است.
بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹، دولت بیش از دویست بهائی را اعدام کرد. صدها نفر به زندان افتاده شکنجه شدند، و دهها هزار نفر از مشاغل خود اخراج گشتند، حقوق بازنشستگی خود را از دست دادند و از تحصیلات محروم شدند. اخیراً، مؤسّسات متعلّق به بهائیان در معرض انفجارها و حریقها قرار گرفت، و برخی از منازل بهائیان با خاک یکسان شد. استخدام بهائیان ایران ممنوع است و پروانۀ شغلی آنها تمدید نمیشود. جوانان بهائی از ورود به دانشگاه محرومند، و ۷۷ نفر از آنها در حال حاضر در زندان به سر میبرند. تمام اینها به علّت اعتقاد آنها به دیانتشان است – در کشوری که هنوز ادّعا و وانمود میکند که آزادی عبادت و عقیده را تضمین میکند و از امضاء کنندگان میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است.
هفت مدیر جامعۀ بهائی ابتدا در سال ۲۰۰۸ بازداشت و مدّت دو سال بدون دسترسی مرتّب به خانوادهها و وکلای خود در زندان اوین نگهداری شدند. آنها را در محاکمهای نمایشی حاضر ساختند که تشریفات دادرسی رسمی خود ایران را نیز نقض میکرد و در ماه آگست ۲۰۱۰ به بیست سال حبس محکوم شدند، زیرا آنها را در مورد جمیع اتّهامات از جاسوسی گرفته تا تضعیف امنیت ملّی، تا هتک حیثیت جمهوری اسلامی، مقصّر شناختند.
با این همه، میخواهید باور کنید یا نکنید، جمهوری اسلامی نسبت به جایگاه جهانی خود حسّاس است. وقتی هفت بهائی ابتدا محکوم شدند، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجۀ ایالات متّحده، و ویلیام هیگ، وزیر امور خارجۀ انگلستان، این احکام را محکوم کردند که این واکنش در سطح بینالمللی ادامه یافت. سپس دادگاه تجدید نظر ایران بیشتر این اتّهامات علیه بهائیان را مردود شمرد، گو این که باز هم آنها را در مورد تلاش برای رفع نیازهای اساسی جامعۀ خود – به عبارت دیگر جامعۀ بهائی – مقصّر شناخت. مقصود از کاهش مدّت محکومیت فرو نشاندن خشم بینالمللی علیه ایران بود. امّا، هر یک روز در حبس ماندن این هفت نفر، جرمی است صریح.
خبر تجدید محکومیت بیست سالۀ آنها فقط تأکیدی بر خدعه و تزویر آشکار حکومت ایران است. امّا بیعدالتی به همین جا ختم نمیشود. خانمها کمالآبادی و ثابت، دو تن از این هفت نفر، هر دو به آن بخش از زندان منتقل شدند که محلّ نگهداری افرادی است که اولیاء حکومت آنها را به تهدید جان این دو نفر تحریک کردهاند. آقای خانجانی، سالمندترین فرد در میان این هفت نفر که هفت و هفت سال از سنّ او میگذرد و تردیدی نیست که در پایان این مدّت محکومیت طولانی در قید حیات نخواهد بود، اخیراً از خروج از زندان و شرکت در تشییع جنازۀ همسری که سالها با او زیسته بود، ممنوع شد.
جمهوری اسلامی ایران جامعۀ بهائیاش را در حال اختناق نگه داشته و این امر را شخصی کرده است. اولیاء حکومت در حال نابود کردن زندگی هفت مدیر جامعۀ بهائیاند، و فعّالیت خود علیه کلّیه ایرانیان را تا سرحدّ بربریت و توحّش پیش بردهاند. رویدادهای سایر نقاط منطقه در سه ماهۀ گذشته انظار اهل عالم را به سرعت از ایران دور کرده است. امّا اقداماتی که طهران برای حفظ وضعیت دهشتناک موجود کشور به آن مبادرت میکند مستلزم توجّه مبرم است. اگر آزادی در شمال آفریقا و خاور میانه اهمّیت دارد، ما نمیتوانیم ایران را از یاد ببریم.
دکتر مانوکا مدیر دفتر امور خارجی جامعۀ بهائی انگلستان است. اصل مطلب در :
http://online.wsj.com/article/SB10001424052748703712504576240423395058488.html