تایمز: بهائیان ایران و رنج سی سال آزار در وطن شان
توضیح عکس: گردهمایی بهائیان در ساحل کوپاکابانا در ریو دو ژانیرو در ماه ژوئن. آنها از ایران میخواهند هفت بهائی زندانی متهم به جاسوسی برای اسرائیل را آزاد کند.
آنا کارولین فرناندز
مایکل بینیون
۲۹ ژوئیه ۲۰۱۱، ۳۴:۵ بعد از ظهر
بیش از صد تن از پیروان دین جهانی در زندان های ایران به سر می برند
تعداد اندکی از ادیان چنین آزار سختی را در سرزمین مادری شان چشیده اند. بهائیان در سی سال گذشته از تبعیض و آزار روشمند به دست مقامات ایرانی رنج برده اند. رهبران آنها دستگیر و شکنجه شده اند، خانه های شان مورد یورش قرار گرفته، تعالیم شان ممنوع شده و جوامع شان را نجس و مطرود خواندهاند.
از زمان انقلاب خمینی در سال ۱۹۷۹، جامعۀ ۳۰۰۰۰۰ نفری بهائیان ایران به عنوان مرتد و کافر محکوم دانسته شده و از همۀ حمایت های قرآنی که برای مسیحیان و یهودیان وجود دارد، محروم است.
ارعاب بهائیان اخیراً سرعت گرفته. سه سال پیش هفت مدیر بهائی دستگیر و به جاسوسی برای اسرائیل، نشر فساد و اقدام علیه دولت متهم شدند. سرانجام همۀ اتهامات جز رسیدگی به نیازهای معنوی و اجتماعی جامعه شان لغو شد. به نظر مقامات بهائی این اتهام ثابت می کند محور آزارها نفرت افراطیهای مسلمان از خود دین بهائی است.
کیشان منوشا، یکی از اعضای محفل روحانی ملّی بهائیان در بریتانیا، گفت: «ما به شدت نگران این وضعیت هستیم. نظام دارد یک جوّ نفرت را ترویج می دهد. بهائیان در ایران بر اساس قانون اساسی هیچ حقوقی ندارند. بیش از صد بهائی در این لحظه در زندان هستند. به آنها دستور داده شده دین شان را اجرا نکنند. شباهت های روشنی بین این وضع و نحوۀ رفتار نازی ها با یهودیان وجود دارد.»
اما سکوت و پنهان کردن اعتقادات برای بهائی ها یکی از انتخاب ها نیست. به گفتۂ دکتر منوشا: «عمل به دین مان در خفا معادل کنار گذاشتن ایمان مان است.» در سال ۱۹۸۳ همدینان او در ایران مجبور شدند نظام اداری خود را منحل کنند. پس از دستگیری های بیشتر در سال ۲۰۰۸ حتی رهبری موقتی جامعه نیز منحل شد. در آئین بهائی هیچ نظام روحانیتی وجود ندارد، و برای بهائیان ایران تقریباً هیچ راه مؤثری برای انتقال باورهای شان یا کنار هم نگه داشتن اجتماع شان باقی نمانده است.
دین بهائی جوان ترین دین مستقل جهان است که در قرن نوزدهم توسط بهاءالله در ایران بنیان گذاشته شد. امروز تعداد پیروانش بیش از پنج میلیون نفر است که تقریباً در همۀ کشورهای جهان هستند. به گفتۂ پیروان اش این دین پس از مسیحیت دومین دین گسترده از نظر جغرافیایی در جهان و شامل جوامعی با حدود یک صد سال سابقه در اروپا، کانادا و ایالات متحده است. بزرگ ترین جامعۂ بهائی با حدود ۱/۶ میلیون نفر در هند است. در بریتانیا بهائیان حدود ۶۰۰۰ نفر هستند و مرکز اداری آنها محلی زیبا و آرام در یکی از خانه های لندن در کنار هاید پارک است.
برای بهائیان اجبار در پذیرش دین ممنوع است، چون یکی از آموزههای بهاءالله این است که هر فرد باید فارغ از قهر یا اجبار آزادانه حقیقت را جستجو کند. هر تلاشی برای تشویق مسلمانان به گرویدن به این دین در کشورهای مسلمان که در آنها آئین بهائی بدعتی در اسلام انگاشته میشود، با مخالفت شدیدی روبروست. اما نمونه های بیجنجال زندگی آنها باعث ایجاد علاقۀ فزاینده ای به ویژه در اروپای غربی شده و این جامعه با شرکت کردن اعضای جوانش در فعالیت های اجتماعی و برنامه های توسعۀ اخیراً شاهد رونق تازه ای بوده است.
برای مثال در سوئیندون، بهائیان داوطلبانه برای احیای حرمت ارزش های معنوی و مقابله با بیگانگی در میان افراد جوان، در مدارس فعالیت میکنند. به گفتۀ منوشا، این اقدامی فراگیر است و در رقابت با دیگر گروه های دینی نیست. این «دعوت به خدمت»اجباری نیست، اما بسیاری از بهائیانی که معتقدند دین شان آنها را به «ترویج توانمندی» و اقدام به عنوان عاملان مؤثر در تغییر اجتماعی فرا میخواند، به طور گسترده به آن عمل میکنند. منوشا می گوید: «بهائی شدن دشوار نیست. جستجویی عمومی برای پذیرندگی وجود دارد و ما از آن بهره می گیریم. هر کس به آن نگاه کند و بخواهد بخشی از آن باشد، می تواند چنین کند. این یک انتخاب فردی است.»
فیدلما میهان که به عنوان یک کاتولیک رومی ایرلندی پرورش یافته، با نقل قول از آثار بهائی میگوید «انسان معدنی پر از سنگهای قیمتی است» وظیفۀ بهائی ها این است که این گنجینه ها را به گونه ای استخراج کنند که در جهت تغییر اجتماعی مثبت به کار بیفتد. برای او تعلیم «ظهور تدریجی»، این مفهوم که همۀ ادیان نمودهای الهی یک دین واحد هستند، به این معناست که بهائیان برای همکاری با کاتولیک ها یا پروتستان ها یا پیروان هر دین دیگری که در فعالیت اجتماعی و آموزش روحانی شرکت دارد، مشکلی ندارند.
این برخورد در کشورهایی که مدارای دینی در آنها رو به کاهش دارد، به ویژه در دنیای اسلام، با دشواری مواجه است. اما بهائیان در پاکستان در قانون اساسی به عنوان یک جامعۀ غیر مسلمان به رسمیت شناخته می شوند. منوشا میگوید: «به لطف خدا حمله ای به جامعۀ ما وجود نداشته است.»
او تلاش های بریتانیا را در پافشاری بر پایان یافتن آزار دینی در ایران میستاید. «لازم است نظارت شدید و مداوم وجود داشته باشد. ایران آن را بسیار جدی تلقی می کند. در هر نشست حقوق بشر، ایران افرادی را می فرستد تا به جهان اطمینان دهد که همه چیز خوب است. ایران به این مسئله توجه دارد و برایش مهم است.»
یکی از مشکلات بهائیان این رویداد اتفاقی است که بهاءالله که از ایران تبعید شده بود، در سال ۱۸۹۲ در عکا در فلسطین عثمانی درگذشت. در ۱۹۰۹ بقایای جسد باب، مبشر بهاءالله که در سال ۱۸۵۰ تیرباران شد، در آرامگاهی در کوه کرمل جائی که بهاءالله تعیین کرده بود، به خاک سپرده شد. در ۱۹۶۳ بیت العدل اعظم، مرکز جهانی بهائی، در حیفا که اکنون در اسرائیل است، گشایش یافت. این امر به بهائی ستیزان مسلمان بهانۀ ساده ای داده تا بهائیان را به ارتباط با اسرائیل، که اتهامی متداول در ایران است، متهم کنند.
اصل این مقاله به زبان انگلیسی در سایت مجله تایم موجود است.