یک شروع خوب
میزگردهای مذهبی تلویزیون اندیشه (۱) که این روزها به دیالوگی بین نمایندگان ادیان اسلام و بهائی اختصاص پیدا کرده از زوایای زیادی قابل بررسیست. قبل از هرچیز از آقای فرامرز فروزنده که امکان چنین گفتگویی را فراهم کرده و با مدیریتِ خوبِ بحث بازدهی آن را بالا برده باید تشکر کرد.
با اینکه تلاش آقای فروزنده در زمینه سازی برای باردهیِ حداکثریِ این میزگردها جالب توجه است، نکته ای ظریف ظرفیتِ ثمربخشی و قابلیت روشنگریِ این سلسله بحث ها را محدود می کند. این نکته به انتخاب نمایندگان ادیان مربوط می شود. از آنجا که دیانت بهائی آیینیست که در چارچوبِ نظامی واحد قرار دارد، نمایندگانشان، بجز آنچه بعنوان نظر شخصی بیان می کنند، تعابیر و تصاویرِ عموما مشابهی از آموزه های این دیانت ارائه می دهند. بنابراین انتخابِ کسی که آیین بهائی را در میزگردهای اینچنینی نمایندگی کند میتواند صرفا بر اساس سطح معلومات و میزان تالیفاتِ اشخاص انجام شود. در مورد اسلام قضیه متفاوت است. وجودِ فِرَق و شعَبِ بیشمار انتخابِ نماینده ای مناسب برای این دیانت را مشکل می کند.
شکی نیست که میزان آگاهی و تسلط بر متون و آموزه های اسلامی شرطی اساسیست، ولی اشتراکِ دیدگاه ها با دیگر مسلمانان هم نکته ای مهم است. کسی که با کمالِ دانشِ علومِ اسلامی اعتقادات و تعبیراتی منحصر بفرد از اسلام دارد نماینده مناسبی برای آیین اسلام نیست. باید توجه داشت که این رای بهیچ وجه ناقضِ اصلِ آزادی بیان نیست چرا که مقصودِ نگارنده تحدید چنین شخصی از بیان عقایدش نیست و تنها او را نماینده ای نامناسب برای دیانت اسلام می داند. علتش هم واضح است. آنچه مردم از اسلام می شناسند تنها متون و تعالیمِ مسطور بر کاغذ نیست بلکه انعکاسیست که این مفاهیم در وادی عمل یافته و تاثیریست که بر زندگی مسلمانان و غیر مسلمان داشته است. مخاطبِ چنین میزگرد هایی به دنبال آنست که دلیل و توجیهِ اعمالی که-خوب یا بد-به نام اسلام انجام می شود را بداند وگرنه تعبیراتی که از دنیای ذهنیِ گوینده آن فراتر نمی رود به چه درد مخاطب می خورد.
علیرغم اصطکاک هایی که آقایِ دکتر میرزا آقاسی با نمایندگان آیین بهائی در برنامه داشته تقریبا همه متفق القولند که ایشان یکی از شریفترین اشخاصیست که به نمایندگی از طرف دیانت اسلام در رسانه های عمومی ظاهر شده است. با این حال نمی توان فراموش کرد که کسی که عید قربان، چند همسری، روحانیت و حتی پدیده امام زمان را قبول ندارد و خوانشی حقیقتا منحصر بفرد از اسلام ارائه می دهد نمی تواند مسلمانانی که اکثرِ باورهای مذهبیشان با او متفاوت است را نمایندگی کند. شخصا اعتقاد دارم که در تاریخ معاصر هیچ پدیده ای به اندازه مسئله امام زمان بر زندگی ایرانیان مؤثر نبوده است، پس چگونه ممکن است کسی که به این پدیده معتقد نیست سخنگوی اسلامی باشد که ما می شناسیم؟ مسئولیت دفاع از اسلام را باید بر عهده کسانی نهاد که خوانش شان از اسلام- چه صحیح باشد چه غلط- بیشترین تاثیر را بر زندگی مسلمانان و غیر مسلمانان گذاشته و حداقل به بنیان های اعتقادیِ شیعه که سرنوشت ایرانیان به آنها گره خورده مربوط باشد. نمی توان انتظار داشت که از دل گفتگو با جناب میرزا آقاسی فایده ای عملی حاصل شود وقتی روایت ایشان از اسلام و قرآن در هیچ کجای تاریخ اسلام انعکاس عملی نداشته است.
کسی که درک یا تعبیراتِ مشکل زا از آموزه های اسلام را یکسره رد می کند براحتی خود را از قبول مسئولیت در قبال عوارضِ آنها نیز می رهاند، بنابراین از بحث با او نتیجه ای که بیننده ایرانیِ محروم از تحصیل، زندانی عقیده یا دردمند از نقضِ حقوقِ بشر به دنبال آنست عاید نخواهد شد چرا که آقای میرزا آقاسی در نهایت از اسلامی دفاع می کند که فقط در ذهن خودش تبلور یافته و وجود خارجی ندارد. فکر می کنم برای تامین هدفِ این میزگرد باید کسانی به نمایندگی مسلمانان دعوت شوند که سابقه و تالیفاتشان امکان مخاطب قرار گرفتنشان درمورد مهمترین مسائل مبتلا به جهان اسلام را فراهم کند. از مسیر چنین بحثی می توان نتیجه ای گرفت که به زندگی روزمره و واقعی هر ایرانی مربوط شود و پاسخی درخور به کسانی که به بهانه آموزه های اسلامی مورد بی عدالتی و تبعیض قرار گرفتند فراهم آید. همزمان، معتقدانِ راستین به این آموزه ها نیز می توانند بعینه شاهد باشند که آیا باورهایشان از بوته آزمایش سربلند بیرون خواهند آمد یا خیر.
قطع نظر از تمام محدودیت های خواسته یا ناخواسته، نمی توان منکر این واقعیت شد که میزگردهای اینچنینی فتح بابی خواند بود برای بحث های مهمتر در آینده که به تنویر افکار عمومی مردم ایران بسیار کمک خواهند کرد.
۱.http://www.youtube.com/user/andishehtvch