رمز و راز قسمت اول

 

نوشتار پیش رو کتابی است تحت عنوان “رمز و راز” که از این پس بصورت هفتگی و قسمت به قسمت در سایت نگاه منتشر خواهد شد. امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد-مدیریت سایت نگاه

پیشگفتار

images

حضرت بهاءالله (۱۸۹۲ – ۱۸۱۷)، مؤسّس آسمانی آیین بهایی، آثار بسیاری از خود بر جای گذاشتهاند؛ آثاری که به جرأت میتوان گفت (از میان آنها) کتاب مستطاب ایقان (۱۸۶۲) شاهکار آن حضرت محسوب است. جناب کریستوفر باکChristopher Buck)) در کتاب مستدلّ خود، که به منزله نخستین بررسی آکادمیکی است که تماماً به یکی از آثار برجسته بهایی اختصاص یافته، درک و فهم ما را از شأن نزول، فنون ادبی و اهداف تفسیریِ کتاب ایقان افزایش و گسترش میدهد.

کسی یافت نمی شودکه این کتاب مبین را بخواند و مبهوت حجم وسیع تفسیرات و اشارات موجود درآن، مربوط به کتاب مستطاب قرآن، نشود؛ شاید به این سبب که اولین گیرنده و خواننده آن یک مسلمانِ شیعه مذهب، یعنی خال اکبر حضرت باب (۱۸۵۰- ۱۸۱۹)، مبشّر اعظم جمال قِدم، بوده است. احادیث مَرویّه و علوم تفسیریه قرآنیّه یکی از مهمترین رشتههای مطالعات اسلامی را تشکیل میدهد و این منقبتِ کتاب رمز و راز است که در توضیح نحوه مواجهه کتاب ایقان با متون و نصوص اسلامی، گزارش مُقنعی از گسلهای متعدد حاکم بر جنبه عقلانی این احادیث، ارائه مینماید. مؤلّف، حضور ذهن خود را نسبت به مکاتب اصلیِ تفسیر اسلامی بر قرآن کریم و نیز تحقیقات علمیِ معاصر راجع به این موضوع، نشان میدهد و در زمینه اخیر، بخصوص، این کارهای محقّقانی چون ونس برو (Wansbrough) و ریپین (Rippin) است که ابزار تحلیلی لازم را برای مؤلّف فراهم میآورد تا با توسّل به آنها جایگاه قرآن را در فضای ایقان، مشخص سازد. باک، در اثبات اینکه تحصیلات دانشگاهی و اطلاع و آگاهی از متون اسلامی تا چه اندازه برای درک و فهم عمیقِ نصوص بهایی، مهم و مؤثّر است، کاملاً موفق میباشد.

کتاب مستطاب ایقان به محض این که به شیوهای صریح و پیچیده (اظهار نظر موافقانه مستشرق دانشگاه کمبریج، ای. جی. براون در اثر خود موسوم به تاریخ ادبیات ایران) نازل شد، دوست و دشمن، آن را به عنوان اثری استثنایی و قدرتمند پذیرفتند. این کتاب مستطاب که فقط یک سال و اندی قبل از اظهار امر اولیه حضرت بهاءالله در باغ نجیب پاشا (باغ رضوان) در بغداد، نازل شد؛ چشم اندازی روشن، اما نومیدکننده از تاریخ مقدسات و الهیات و نیز مسیر معرفت انسانی، عرضه میدارد؛ چشم اندازی که به قصد حمایت از جنبش بابیه و نیز تمهید سبیل برای ظهور امری بدیع از درون آن، تصویر گشته است. به حدسِ قریب به یقین، جامعه اولیه بهایی در ایران، این کتاب را اصلیترین متن دینیِِ خود میدانسته و نیز احتمالاً نخستین کتاب بهایی است که در حوالی سال ۱۸۸۲ در بمبئی به چاپ رسیده است. حضرت بهاءالله خـود، در رقیمـهای خطـاب بـه نمـاینـده جامعه زرتشتیان در طهران، به این کتاب تحت عنوان «سَیّد کتب» اشاره میفرمایند و قالب و محتوای آن را به عنوان وسیلهای برای درک تاریخِ کلّیِِ دینی و دروازهای جهت آشتیِ ادیان الهیِ هندویی، مسیحی، زرتشتی و اسلام، تصریح مینمایند.

دانشمند شهیر بهایی، جناب ابوالفضائل گلپایگانی (۱۹۱۴- ۱۸۴۴) پس از اقبال به امر جدید در سال ۱۸۷۶، بدایتاً از نگاشتنِ هر چیزی راجع به دیانت بهایی اِِبا داشت؛ زیرا میپنداشت که آثاری از حضرت بهاءالله همچون کتاب مستطاب ایقان، هر نوع بحث و بررسی دیگری را غیر ضروری مینماید. حتّی یک بار که اصرار میرفت مطالبی درباره اصول اعتقادی و روحـانی بهـایی بنـویسـد، مکرّراً متقـاضیان را به مطالعه این کتاب سفارش می کرد. وی در سال ۱۸۸۸ به یکی از مخاطبان خود نوشت: « . . . لهذا برآن جناب واجب است که جامی از جویبار ایقان (کتاب ایقان) که از سرچشمه قلم رحمان در این ایام جاری شده برگیری و بنوشی؛ زیرا به سبب دقت و ظرافتش، به مثابه مفتاحی است برای زبر و الواح، و مفسّری است جهت کتب و صحف الله؛ و مصباحی است که در هر صباح ظلمت و تاریکی را زائل میسازد. به وسیله آن، ختم کلام رسولان برداشته شد و معضلات و کنایات کتب پیشینیان روشن گشت. کمر همّت و مجاهدت بربند و در این سِِفر جلیل بیندیش تا ادراک صحیحِ هر چیزی به فؤادت الهام شود.» (ترجمه) برجستگیِ کتاب مستطاب ایقان با گذشت زمان کاهش نیافته. یک نسخه از ترجمه آن توسط جناب علی قلی خان که در سال ۱۹۰۴ در مدینه میثاق طبع گردید در جامعه جدیدالتأسیس بهایی امریکا در اوائل قرن بیستم، انتشار و اشتهار یافت. بدون تردید استمرارِ اهمیت این اثر برای نفوسِ با زمینه ایمان مسیحی، به جهت توجهی است که حضرت بهاءالله به آیات و نبوّات انجیل معطوف داشتهاند که حدود یک چهارم از حجم کتاب را تشکیل میدهد.

در سال ۱۹۳۱ حفیـد ارشـد حضرت بهاءالله، حضرت شـوقی افندی ربّانی (۱۹۵۷- ۱۸۹۶) ولیّ امر بهایی، ترجمهای فصیح از کتاب ایقان انتشار دادند و در جایی دیگر این سِِفر جلیل را «در میان دُراری بی مثیل فائض از اقیانوس موّاج و زخّار ظهور حضرت بهاءالله، اعظم و اقدم» (ترجمه) توصیف فرموده و اضافه نمودهاند: «به جرأت میتوان مدّعی شد که در بین جمیع آثار نازله از قلم شارع عظیم امر بهایی، این کتاب به تنهایی، از طریق رفع موانع قدیمه که چنین تسخیر ناپذیر، ادیان بزرگ جهان را از هم جدا افکنده، اساسی وسیع و منیع برای صلح و آشتی کامل و دائم پیروان این ادیان، تمهید و تجهیز نموده است.» (ترجمه)

Juan R. I. Cole Ann Arbor میشیگان، ۹ فوریه ۱۹۹۵

 

تشکر و قدردانی

بدون تشویق و تخصّص راهنمای این جانب، جناب پروفسور آندره ریپین ((Andrew Rippin نوشتن این کتاب غیر ممکن مینمود. تمامی عناصر ضروری و نظری، تحت هدایت و دلالت ایشان تبلور یافت. ید توانا و تصحیح گر ایشان بود که دست نویس نهایی آن را شکل داد. با اطمینان میتوانم بگویم که من معنای تفسیر را از او آموختم. هم چنین از میراث عقلانی مربی ایشان، جناب جان ونس برو (John Wansbrough) نیز سود فراوان بردم. بسیار مدیون دپارتمان مطالعات دینی در دانشگاه کالگری(Calgary) هستم که دستیارانی فارغ التحصیل را برای حمایت از این تحقیق و تتبع و نیز برای همکاریهای بیشتر، در اختیارم گذاشتند.

آشنایی خودم را با نقد فصاحت زبان عربی که بینشهای روشنتری را از نمادگرایی قرآن و آثار ونس برو و نیز حضرت بهاءالله، نصیبم نمود؛ مدیون پروفسور نفتالی کین برگ (Naphtali Kinberg)، (از دپـارتمـان زبـان و ادبیـات عـرب در دانشگـاه تـل آویـو) هستـم. از پـروفسـور لـی کین برگ (Leah Kinberg) ( از دپارتمان تاریخ خاورمیانه در دانشگاه تل آویو) ، به جهت اطمینان الهام بخشی که در مسیر تحقیقاتم به من داد، سپاسگزارم. عمیقاً مدیون عنایات بیت العدل اعظم الهی در مرکز جهانی بهایی هستم، به خاطر اسناد و مدارکی که در خلال سالهای تحقیقم در اختیارم گذاشتند. همسرم نازی (Nahzi) را که معلم زبان فارسیم نیز بود، به خاطر فداکاریهایی که در حمایت از کارم متحمّل شد و نیز دو پسرم، تاکر (Takor) و طراز را نیز مورد تحسین و تقدیر قرار میدهم.

همچنین به سبب تشویقها و تنقیدهایشان، مراتب تشکر و سپاس خود را تقدیم میدارم به دکتر B. Todd Lawson) ( از دپارتمان خاورمیانه و مطالعات اسلامی در دانشگاه تورنتو و دکتر نصرت الله محمد حسینی از (Brunaby, B.C.) و دکتر (Robert Stockman) ، هماهنگ کننده تحقیقـات در مـرکـز ملی بهایی مستقر در ویلمت ایلی نویی و دکتر (David S. Ruhe) در حیفا و جنابان (Antony Lee) و پیمان افشاریان از مرکز انتشارات کلمات و نیز به اولین مربی خودم در مطالعات دینی، جناب (Tom Cicctti)، از بلینگهام در واشنگتن. در مورد سفر به قطب شمال که قبل از نوشتن این رساله، اندیشهام را متبلور ساخت، مدیون برادرم کارتر باک و پسـرم جیسن بــاک هستم؛ و نیـز تشکرات خـود را تقدیم میکنم به جنابان (Stephen Menard)، (Bill Marshal)، (Louis Soucy)، (Louis Smith) و عزیز عزیزی. از آنجا که « هنر سیاهِ» نگارش دیجیتالی در تهیه نسخه تایپی دخیل بوده است، از برنامه نویس جناب(Greg Berry) از بنیاد تایپ ویژه ( Symmetry) در دانشگاه کالگری که مخصوص این رساله دست به ابداع برنامه مبدّل جدید حروف ( که هم اکنون از لحاظ تجاری نیز در دسترس است)، زدند؛ تشکر مخصوص دارم. به خاطر کامپیوتر مکین تاش (Macintosh) که نسخه اولیه روی آن تایپ شد، سپاس عمیق خود را به برادرم کارتر باک و والدینم جرج و ساندرا باک تقدیم میدارم. مؤسسه انتشاراتی کلمات را مورد تحسین قرار میدهم برای حمایت مستمری که از تحقیقات در رشته نوظهور مطالعات بابی و بهایی، به عمل میآورند و نیز به سبب پذیرش این رساله برای چاپ.

سوای پروفسور ریپین و نقش دوگانهاش به عنوان هم راهنما و هم ارزیاب، مایلم از دو ارزیاب دیگر رسالهام، پروفسور (Eliezer Segal) از دپارتمان مطالعات دینی و پروفسور اشرف رُشدی از دپارتمان زبان انگلیسی، به سبب مطالعه دقیق این رساله نسبتاً مطوّل، تشکر کنم. تخصص پروفسور رُشدی در (Milton) ، مباحث فرجام شناسی (Eschatology) و نمادگرایی را با هم جمع میکند. مذاکرات مفصلم با پروفسور سگال درباره میمونیدها (Maimonides) ، بصیرتم را راجع به سرشت زبان مربوط به خدا و نیز ارزش و اهمیت رویکرد پدیدار شناسانه چند فرهنگه در مطالعات دینی، به خصوص ادیان غربیِ یهودیت، مسیحیت، اسلام و دیانت بهایی، افزون ساخت.

و سرانجام مایلم از همه هفت نفری که نسخه تایپی کتاب رمز و راز را برای غلط گیری مطالعه کردند تشکر کنم، یعنی سپاس خود را علاوه بر جنابان آندره ریپین، تود لاوسن و نصرت الله محمد حسینی که فوقاً از آنها تقدیر به عمل آوردم، به جنابان خوان کول مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه و آفـریقـای شمـالی از دانشگاه میشیگان و شـاهرخ منجـذب، محقق بهایی از واترلو در انتاریو و (Stephen Lambden) ، کاندیدای درجه دکترا از نیوکاسل و نفر هفتم که علاقمند است نامش مکتوم ماند، تقدیم میدارم و بالاخره، از جناب (Steven Scholl) از چاپخانه ابر سفید، به خاطر کار پر دردسر حروف چینی و صفحه بندیِ کتاب تشکر میکنم. بدیهی است نویسنده، مسئولیت نهایی اغلاط باقیمانده را به عهده میگیرد.
کریستو فر باک

 

ادامه دارد…

Comments are closed.