وقتی خواندن نماز عید فطر ممنوع می شود!
گزارش نقض حقوق اقلیت های مذهبی در هفته ای که گذشت
۲۰ مرداد ماه تا ۲۷ مرداد ماه ۱۳۹۱
نگارش: فرزان فرامرزی
هفته ای که گذشت، وقوع زلزله در آذربایجان و کشته و مجروح شدن بسیاری از هموطنان عزیز، اگرچه بازتاب بسیار اندکی در سیمای “ملی” رژیم تهران داشت! اما در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی عمده ی اخبار این هفته پوشش خبرهای مربوط به زلزله و نحوه ی کمک به زلزله زدگان بود. البته در این میان عفو عده ای از زندانیان عقیدتی، شاید تنها خبر خوب در هفته ی گذشته بود که در کنار عزای عمومی برای جانباختگان زلزله، شادی را به دل های برخی از خانواده ها آورد.
دراویش گنابادی یکی از گروه هایی هستند که همیشه با محدودیت هایی روبه رو بوده اند. از حدود یک سال پیش و ماجرای بازداشت های گسترده در کوار و شیراز، برخی از بازداشتی های آن زمان کماکان در بازداشت هستند و در شرایط بدی نگهداری می شوند.
تارنمای مجذوبان نور، که اخبار مربوط به دراویش را پوشش می دهد در گزارشی کامل از وضعیت دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز و بند ۳۵۰ اوین می گوید. به گزارش این تارنما “هم اکنون سه تن از دراویش گنابادی آقایان صالح مرادی، محمد علی شمشیر زن و کسری نوری، به دلیل اعتقاد به مکتب درویشی و در غالب اتهامات بی اساس از تبلیغ و اقدام علیه امنیت و اخلال در نظم عمومی گرفته تا مصاحبه با رادیوهای بیگانه در زندان عادل آباد شیراز به سر می برند، جالب تر اینکه این افراد این مدت طولانی که بیش از ۱۱ ماه است را در حالی بند ۱۰ و ۱۱ ، که بند محکومان جرایم سنگینی چون قتل و قاچاق مواد مخدر میگذرانند که هیچ کدام از اتهامات ثابت نشده و یا بهتر بگوییم هیچ دادگاهی تشکیل نشده و پرونده در دادسرا خاک میخورد و بلاتکلیف مانده است۱.“
این گزارش همچنین از شرایط نامطلوب “وکلا و مدیران سایت مجذوبان نور که بیش از ۱۱ ماه است” در زندان اوین هستند و عدم رسیدگی پزشکی به آنان خبر می دهد. با توجه به سابقه ی جمهوری اسلامی در بدرفتاری با زندانیان عقیدتی و عدم فراهم کردن تسهیلات پزشکی برای آنان، شرایط آن دسته از زندانیانی که مشکلات جسمانی دارند و یا نیاز به مصرف داروهای خاصی دارند، بسیار حاد است.
در کنار دراویش که خود مسلمان هستند و حتی در حکومت اسلامی از امن و امان برخوردار نیستند، شهروندان اهل سنت نیز با مشکلاتی روبرو هستند؛ مشکلاتی که اگرچه تازگی ندارند، اما هر روز سخت تر از دیروز می شوند.
روز ۲۰ مردادماه مأموران اطلاعاتی یک فعال مذهبی کرد به نام ماموستا شفیق را در روستای قیزکورپی بازداشت کردند۲. این روستا از توابع دهستان هولاسو در شهرستان شاهیندژ است. بنا بر گزارش ها نیروهای امنیتی به هنگام بازداشت ماموستا شفیق، وی را مورد بیحرمتی قرار داده و ۱۲ تن از مهمانان این فعال مذهبی را که در منزل ایشان افطار میکردند را نیز بازداشت نمودند.
اما خبر تاسفبار تراین که، پلیس امنیت با احضار پیشنمازان نماز خانههای اهل سنت تهران، به آنان اعلام کرد که حق برگزاری نماز عید فطر را ندارند۳! بعد از این که اهل سنت از داشتن حتی یک مسجد در تهران، پایتخت یک کشور اسلامی محروم هستند، حالا آنان از خواندن نماز عید فطر هم محروم شده اند. پیشتر در آبان ماه سال گذشته نیز، نیروهای امنیتی از برگزاری نماز عید قربان اهل سنت در برخی کلان شهرهای کشور، جلوگیری کردند.
منابع حقوق بشری از وضعیت یک نوکیش مسیحی در زندان کرج ابراز نگرانی کردند. این منابع افزودند “کشیش بهنام ایرانی از نوکیشان مسیحی در سالن ۷ زندان ندامتگاه کرج، که مجموعا به ۶ سال زندان محکوم شده است، در وضعیت نگران کنندهای بسر میبرد۴.” لازم به ذکر است که بهنام ایرانی از نوکیشان مسیحی و کشیش “کلیسای ایران” است که هم اکنون در زندان ندامتگاه مرکزی کرج در میان زندانیان عادی و جرایم خطرناک در وضعیت نگران کنندهای بسر می برد. زندان ندامتگاه کرج که در مجاورت زندان قزلحصار واقع شده، یکی از بدترین زندانهای استان البرز از نظر تراکم جمعیت، بهداشت و بافت زندانیان به حساب میآید.
اما کشیش یوسف ندرخانی، کشیش محکوم به اعدام قرار است یک بار دیگر دادگاهی شود، اما این بار نه به جرم تغییر دین بلکه به اتهام اخاذی! این کشیش که از توبه کردن از مسیحیت سر باز زده و محکوم به مرگ است قرار است ششم شهریور ماه به اتهام “راهزنی و اخاذی” مجددا به دادگاه برود۵. با توجه به این که اتهام اخاذی را اولین بار خبرگزاری فارس در تاریخ جمعه ۸ مهر ماه ۱۳۹۰ در خبری عنوان کرده و مدعی شده اتهام یوسف ندرخانی تجاوز و اخاذی های مکرر است، احتمال طرح سناریویی جدید علیه او و در راستای اعمال فشار بیشتر بر او و خانواده اش وجود دارد. بهرحال نکته ای که در حال حاضر حائز اهمیت است این است که جمهوری اسلامی قصد دارد به هر نحو ممکن، این کشیش را محکوم کند؛ اگر دلایل کافی برای ارتداد او در دست نیست، به راههای دیگر متوسل می شوند!
همانطور که ابتدا اشاره شد، به مناسبت عید فطر تعداد ۱۳۰ نفر از محکومان جرائم امنیتی مشمول عفو رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفتند. عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران با اعلام این مطلب افزود: عفو این دسته از محکومان بر اساس تقاضای عفو ارائه شده و نیز ابراز ندامت و پشیمانی از جرائم ارتکابی توسط آنان صورت گرفته است۶.
این که حرف ایشان مبنی بر ابراز ندامت و پشیمانی این عده تا چه حد درست باشد به کنار؛ اصولا این که زندانی ای که بیشتر مدت محکومیت خود را گذرانده چرا باید چنین کاری بکند هم به کنار؛ همچنین از این مسئله هم می گذریم که رهبر ایران، شاید برای نشان دادن رافت اسلامی و بخشندگی خود، هر ساله در اعیاد اسلامی مخصوصا عید فطر عده ای از زندانیان را مورد عفو! قرار می دهد که آمار این عفو ها را با یک جستجو در گوگل براحتی می توان پیدا کرد و با همین جستجوی گوگلی براحتی متوجه می شویم که این اولین سالی است که اعلام می شود مجرمان ابراز ندامت و پشیمانی کرده اند! در سال های قبل طبق رسم معمول، رئیس قوه ی قضاییه نامه ای به رهبر می نوشته و به مناسب یکی از اعیاد از رهبر درخواست عفو عده ای از مجرمان را می کرده که رهبر نیز با رافت اسلامی ای که در ایشان بوده! قبول می کردند و عده ای به آغوش خانواده باز می گشتند.
اما در میان زندانیان آزاد شده دو شهروند بهائی نیز وجود دارند: صدف ثابتیان و سارنگ اتحادی. صدف ثابتیان روز دوشنبه هشتم خرداد ۹۱ در تهران بازداشت و برای اجرای ۲ سال حبس تعزیری خود به زندان اوین منتقل شد. سارنگ اتحادی هم ۱۸ مرداد ماه ۹۱ قرار بازداشتش به قرار وثیقه تبدیل شده و در شرف آزادی بود. حال سوال این جاست که چگونه باید باور کرد که این دو زندانی با شرحی که از وضعیت آنان رفت، برای آزادی ابراز ندامت کرده باشند؟
اصولا از چه چیزی ابراز ندامت و پشیمانی کرده اند؟ از دینشان؟ منظور دادستان این است که این دو نفر قول داه اند که دیگر بهائی نباشند؟ قطعنا این طور نیست، زیرا که اگر این گزینه صادق بود، دستگاه پروپاگاندای رژیم اسلامی اکنون بیکار ننشسته بود! در ضمن در طول ۳۱ سال حکومت اسلامی و بازداشت های بیشمار بهائیان و زندان های طویل المدت، کدام بهائی برای بیرون آمدن از زندان، ابراز ندامت و پشیمانی کرده است؟ آقای دادستان بهتر است برای آزادی یک عده بی گناه، که تنها جرم و گناهشان، دگراندیشی و عدم همفکری با شما بوده، منتی بر سر آنان نگذارید. شوخی تلخ شما، از حلاوت آزادی آنان نمی کاهد؛ به امید آزادی دیگر زندانیان بی گناه.
منابع:
۱- http://tinyurl.com/9epa89u
۲- http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/13236-1.html
۳- http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-24-07/13253-1.html
۴- http://www.hra-news.org/1389-01-27-05-27-21/13240-1.html
۵- http://persian.iranhumanrights.org/1391/05/nadarkhani_2/
۶- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910525001201