از یک آزادی شیرین تا بحران سکه و ارز
گزارش نقض حقوق اقلیت های مذهبی در ایران ۱۷ شهریور تا ۲۴ شهریور ماه ۹۱
نگارش: فرزان فرامرزی
هفته ای که گذشت از نظر اخبار مربوط به نقض حقوق اقلیت های مذهبی هفته ای نسبتا آرام بود. مهمترین خبر در هفته ای که گذشت مربوط به آزادی یوسف ندرخانی، کشیش کلیسای ایران می باشد.
البته خبر آزادی، را قاعدتا نمی توان در زمره ی اخبار مربوط به نقض حقوق بشر قرار داد، اما این آزادی در حالی که ایشان به «ترک دین» و «دعوت سایر مسلمانان به مسیحیت»، «ایجاد یک کلیسای مخفی در خانه خود» و «ابراز مخالفت آشکار با اسلام» متهم شده بود و تا آستانه ی اعدام هم رفته بود، خبری بسیار مهم است.
پیشتر در مقاله ای۱ به توضیح ابعاد حکم اعدام این کشیش پرداخته بودم. جمهوری اسلامی که سعی داشت به اعدام این کشیش، مجوزی برای اعدام دیگر تازه مسیحیان و کسانی که از اسلام خارج می شوند، پیدا کند در این زمینه ناکام ماند و باید این ناکامی را به فال نیک گرفت.
ندرخانی که از اتهام ارتداد تبرئه و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» تنها به سال حبس محکوم شد که به دلیل گذراندن این مدت در زندان، از زندان آزاد شد.۲ آزادی این زندانی عقیدتی می تواند شروعی باشد بر آزادی دیگر زندانیان عقیدتی که تنها جرم و گناهشان داشتن عقیده ای متفاوت با آنچه حکومت ترویج می کند است. گناه دیگر این زندانیان پایداری بر عقیده شان است.
اما حکم زندان یک زندانی بهائی تائید شد. حکم ثمین احسانی، فعال حقوق کودک که پیش از این در دادگاه انقلاب به ۵ سال زندان محکوم شده بود، از سوی دادگاه تجدیدنظر استاد تهران تایید شد و وی روز یکشنبه (۱۹ شهریور) طی تماسی تلفنی جهت اجرای حکم به زندان اوین احضار گردید۳. لازم به ذکر است که “این شهروند بهایی، با برگزاری کلاسهای آموزشی به چندین کودک افغانی که از حق تحصیل در ایران محرومند در طی سالهای اخیر کمکهای آموزشی کرده و آنها را در بسیاری از امور یاری کرده است. اما این مسأله از جمله اتهامات مطرح شده علیه او در دادگاه بوده و مبنای صدور این حکم قرار گرفته است. ثمین احسانی همچنین در خصوص نوجوانان بزهکار محکوم به اعدام نیز فعال بوده است.“
و البته جای تعجب است که در دیگر کشورهای دنیا، برای چنین اشخاصی جایزه و پاداش هم در نظر می گیرند و سعی می کنند دیگران را تشویق کنند تا در این گونه خدمات اجتماعی سهیم شوند، اما در ایران دولت نه تنها تشویق نمی کند بلکه کمک به همنوع مبنای طرع دعوی قرار می گیرند و به جرم کمک به همنوع باید روانه ی زندان شد. البته در کشوری که نیروی انتظامی آن مهاجران افغانی را مورد آزار و اذیت۴ قرار می دهد، قطعنا اشخاصی که قصد کمک به آنها را دارند باید محاکمه بشوند!
اما جالب توجه ترین اتهامی که به در هفته ی گذشته توسط روزنامه ی کیهان به بهائیان نسبت داده شد، مقصر دانستن بهائیان در بحران ارزی در ایران بود. این اتهام البته تازگی ندارد، اما تکرار آن توسط کیهان می تواند زنگ خطری باشد برای نقشه هایی که رژیم علیه بهائیان در دست اقدام دارد.
حسین شریعتمداری، نماینده رهبر ایران در موسسه ی کیهان، “از ادامه فعالیت سایتهایی که اخبار روزانه بازار ارز و سکه را منعکس میکنند انتقاد کرده و مینویسد این سایتها توسط تعدادی از کلانسرمایهداران بهایی و برای تسلط بر بازار ارز، طلا و مسکن اداره میشوند۵.“
پیش از این و در تاریخ ۱۶ بهمن ماه ۹۰، تارنمای همراهان نیوز، در گزارشی در مورد بحران ارز در کشور این بحران را به بهائیان نسبت داده بود. همراهان نیوز چنین می نویسد: “بر اساس بررسی های صورت گرفته در جریان خرید عمده طلا و ارز از بازار تهران، تعدادی از افراد ثروتمند متصل به فرقه ضاله بهائیت به علت داشتن سرمایه فراوانتوانستند با استفده از سرمایه های راکد نبض بازار سکه، طلا و صرافی ها را بگیرند۶.“
این تارنما از دستگیری مدیر بهائی یک سایت که “نقش موثری در افزایش قیمت های کاذب سکه و ارز” خبر می دهد. به نظر می آید منظور سردبیر کیهان نیز همین شخص و همین تارنما باشد. تارنمای مورد اشاره ی هر دو منبع، تارنمای “مثقال” می باشد که پس از دسگیری مدیر آن فراسو۷ چنین نوشت: “در بحران اخیر مدیر این سایت با هماهنگی برخی صرافان سودجو توانست ضمن ایجاد التهاب در بازار سودهای هنگفتی را به جیب بزنند.” در ابتدا صحبتی از بهائی بودن شخص مذکور نبود و سپس اتهام بهائیت نیز به اتهام اصلی ایشان که اطلاع رسانی در مورد قیمت ارز و سکه بود اضافه شد.
جمهوری اسلامی هیچ نوع اطلاع رسانی را دوست ندارد. چه این اطلاع رسانی در مورد قیمت سکه و ارز باشد چه در مورد موضوعات اجتماعی و چه حتی موضوعات زیست محیطی مانند دریاچه ی ارومیه. بهرحال جای تعجب است که مدیر یک وب سایت بتواند در کشوری به بزرگی ایران التهاب ارزی بوجود بیاورد.
بهرحال ظاهرا اتهام بهائیت ساده ترین راه برای زندانی کردن هر کسی است که مخالف میل آقایان حرکت می کند. اما روی دیگر سکه می تواند فشار بیشتر اقتصادی بر بهائیان باشد؛ بهائیانی که هم اکنون نیز فشاری مضاعف را تحمل می کنند.
منابع:
۱- http://www.newnegah.org/articles/2012-02-22-23-18-52
۲- http://freedomofpen.blogspot.com/2012/09/blog-post_2579.html
۳- http://bamdadkhabar.com/2012/09/14670/
۴- http://www.youtube.com/watch?v=8cJ_y1CYIkY&feature=youtu.be
۵- http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_news/2012/09/120911_l45_rln_iran_exchange_kayhan_analysis.shtml
۶- http://hamrahannews.ir/fa/latest-news/political/1434-bahayian.html
۷- http://www.farasoonews.com/shownews.php?idshow=9136