آزادی، مسئولیت و صلح

آزادی، مسئولیت و صـلح

نگارش: فرزان فرامرزی

 

از روز جهانی صلـح دو روز می گـذرد. حقیقتی که جهان بیش از هر زمان دیگری بدان نیاز دارد و کمتر آن را احساس می کند. در هفته های منتهی به این روز و البته روزهـای بعـد از آن بیشتر اخبار و اعتراضـات حول و حوش فیلمی که مسلمانان آن را اهانت به معتقدات خود می دانند بالا گرفت تا جایی که سفیر آمریکا و سه دیپلمات این کشور در لیبی در این اعتراضات کشته شدند.

اعتراض ها تنـها شامل یک فیلم نمی شد. انتشار یک کاریکاتور از حضرت محمد و حضرت موسی شعـله های خشم مسلمانان را شعـله ور ساخت. اما سردبیر مجله ی چارلی هبدو[۱] که این کاریکاتور را منتشر کرده بود در پاسخ به اعتراضات به نیویورک تایمز چنین گفت: “ما به قوانین فرانسه احترام می گذاریم، حالا اگر قوانین متفاوتی در ریاض و یا کابل وجود دارد ما خاطر خودمان را با آن قوانین پریشان نمی کنیم.[۲]

از آن سو هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، در محکومیت قتل دیپلمات های آن کشور در لیبی در مصاحبه ای چنین گفت: “چه طور چنین اتفاقی در کشوری که ما به آزادی آن کمک کردیم و در شهری که از ویرانی نجاتش دادیم اتفاق می‌افتد؟[۳]” آیا واقعا آمریکا به آزادی و یا آنطور که خانم کلینتون در مصاحبه با نیویورک تایمز می گوید “دموکراسی” در لیبی کمک کرده است؟ واقعا چه کسی و یا چه کسانی اسلحه را در میان مردم لیبی پخش کردند تا آنها بتوانند قذافی را نابود کنند؟ آیا هـمان اسلحه ها امروز خصم، دیپلمات های آن کشور نشده است؟ این استدال توجیهـی برای کشت و کشتار نیست، اما وقت آن است که سران کشورهای صاحب قدرت بدانند که راه صلح از جاده ی جنگ نمی گذرد.

از طرفی دیگر مجله ی آنیون (پیاز) در تاریخ ۱۳سپتامبر تحت عنوان “هیچکس بخاطر این تصاویر کشته نشد[۴]کاریکاتوری را منتشر کرد که در آن موسی و عیسی و گانشا و بودا، چهار بنیانگذار ادیان بزرگ تصویر شده اند که آشکارا مشغول سکس با هم هستند و براستی هم هیچکس بخاطر این تصاویر کشته نشد. اما موضوعی که در اینترنت و شبکه های اجتماعی به کرات دیده و خوانده شده این است که مسلمانان در اعتراض به فیلمی که آنان را خشن و جنگ طلب نشان می دهد، دست به کشت و کشتار زدند تا نشان دهند که خشن و جنگ طلب نیستند و البته این خود طنز تلخی بود که شاهد آن بودیم.

سوالی که اکنون مطرح است این است که آیا باید برای آزادی حد و مرزی قائل شد؟ آیا اگر آزادی دارای حد و مرز باشد بشر زودتر به صلح دست خواهد یافت؟ آیا اصولا صلح دست یافتنی است و یا در حد یک شعار است؟ و اینکه حد آزادی بیان، اگر حدی برای آن بخواهیم در نظر بگیریم، و احترام به عقاید دیگران کجاست؟ آیا بهترین راه برای حصول به صلح، همانا احترام به عقاید دیگران نیست؟

این درست است که مجله ی فرانسوی زبان تحت قوانین کشور فرانسه کاریکاتور را منتشر کرده و دفاع سردبیر از این کــاریکاتور منطقی است، اما آیا تنها استناد به قانون این اجازه را می دهد که به باورهای عده ای توهین کنیم؟ هرچند خودمان به آن عقیده، باور نداشته باشیـم؟ آیا عقیده ی یک نفر که خود را آزاد می داند هر چه می خواهد بگـوید، در راستای قانون کشور خود بر احساسات میلیون ها انسان دیگر رجحان دارد و اگر دارد، که ظاهرا دارد، چه کسی این امتیاز را به او داده است؟

مطابق آنچه که اکنون در جهان علیه اسلام در جریان است، سال هاست که در ایران توسط عده ای از مسلمانان و هیت حاکم علیه بهائیان، یهودیان و دگراندیشان در جریان است. برای مثال می توان به فیلم ضد یهودی “شکارچی شنبه ها[۵]” که اخیرا از سیمای جمهوری اسلامی منتشر شده اشاره کرد و یا فیلم هایی که علیه بهائیان در این سال ها ساخته اند و برخی را بصورت کپی بر روی سی دی در چند سال گذشته در برخی از شهرستان ها، در پارک ها در میان مردم پخش کرده اند. اما نه بخاطر این فیلم ها کسی کشته شد، نه جایی آتش گرفت. آیا مشکل در نبود تساهل و تسامح در بخش قابل توجهی از جهان اسلام است؟

در این میان سوال اساسی این است که آزادی بیان، شامل آزادی هر نوع بیانی حتی توهین به مقدسات عده ی زیادی از مردم روی زمین هم می شود؟ صدالبته این سوالی نیست که در یک مقاله و یا حتی یک کتاب بتوان به آن پاسخ داد و نقطه نظر ها و بحث های زیاد بسیاری در این باره وجود دارد.

اما نکته ی تفکر بر انگیز این جاست که بشر آزادی را برای چه می خواهد؟ آیا نمی خواهد که در راحت و آسایش زندگی کند؟ اگر آزادی یک عده و یا گروه مخل آسایش یک عده یا گروه دیگر بشود و یا احساساتشان را جریحه دار کند تکلیف چیست؟ آیا آزادی نباید با احساس مسئولیت توام باشد؟ این که ما آزاد هستیم که هرچه می خواهیم بگوییم یا هر کاری که دلمان بخواهد انجام بدهیم می تواند دنیا را به هرج و مرج بکشاند.

آزادی را نمی توان محدود کرد، زیرا محدودیت خود ضد آزادی است، اما آزادی باید با احساس مسئولیت پذیری همراه باشد نه لاقیدی. باید با این نکته توجه کرد که “همان قانونی که آزادی بیان را حق مسلم هر شهروند می‌داند، شهروندان را نیز مسئول شناخته است. در هیچ کشور آزادی، نه قتل آزاد است و نه ترور شخصیت. هیچ آزادی بدون مسئولیت معنا نـدارد[۶].” و یا آن طور که کـانت معـتقد است “آزادی از مسئولیت می ترواد.[۷]” در واقع آزادی با مسئولیت رابطـه ای دو سویه دارد، نمی تواند فقط آزاد بود و مسئولیتی نداشت. در واقع داشتن آزادی، ملزم به داشتن رعایت اخلاق آزادگی است. بدون رعایت این اخلاق، آزادی نه تنها سازنده نیست، بلکه آسیب رساننده نیز می باشد.

مخلـص کـلام این که، بشر به آزادی و صلح هر دو نیاز دارد و یکی بدون دیگری معنایی ندارد ضمن اینکه این دو نافع هم نیز نیستند. می توان با آزادی به سمت صلح حرکت کرد، می توان بسمت جنگ و نابودی حرکت کرد. می توان آزادی را در راستای ساختن جهـانی بهتر بکار گـرفت می توان از آن جهت نفرت پـراکنی استفاده کرد. حق انتخاب با مـا انسان هاست که از آزادی ای که داریم چگونه استفاده کنیم.



[۱] http://www.etceter.com/en/c-politics/p-muhammad-cartoons-in-french-magazine-charlie-hebdo/

[۲] http://www.nytimes.com/2012/09/20/world/europe/french-magazine-publishes-cartoons-mocking-muhammad.html

[۳] http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/09/120912_l03_us_libya.shtml

[۴] http://www.theonion.com/articles/no-one-murdered-because-of-this-image,29553/

[۵] http://www.youtube.com/watch?v=1dnTEr5uviE

[۶] http://www.iranian.com/main/2007-161

[۷] http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/36712/

Comments are closed.