مذاکرات پارلمان انگلستان دربارۀ جامعۀ بهائی ایران

مذاکرات پارلمان انگلستان دربارۀ جامعۀ بهائی ایران

۲۴ اکتبر ۲۰۱۲ / چهار ونیم بعد از ظهر

نائومی لانگ (شرق بلفاست) (حزب اتّحاد ایرلند شمالی): آزادی دین و آزادی وجدان موضوعاتی است که در کاری که در وست‌مینستر انجام می‌دادم تأکیدی بارز بر آنها گذاشته‌ام. بر این باورم که شواهد نیز نشان می‌دهد که جوامعی که به حقوق بشر بنیادی مزبور احترام می‌گذارند غالباً در حمایت از سایر حقوق بشر بهتر عمل می‌کنند. بدین لحاظ با سازمان “درهای باز” (Open Doors) – سازمانی که بر آزادی برای کلیسای مسیحی آزار دیده تمرکز دارد – همکاری داشته‌ام. امّا، متوجّه این نکته هستم که آزادی دین و وجدان باید توسعه یابد و جمیع ادیان را در بر گیرد – نکته‌ای که معاون وزیر در طیّ جلسۀ اخیری که به میزبانی من برای ملاحظۀ تجربیات مسیحیان در دنیای عرب تشکیل شد به نحوی مقنع بیان کرده آن را تحکیم بخشیدند. در جلسۀ مزبور، اعضاء جامعۀ بهائی انگلستان نگرانی خود دربارۀ ادامۀ اذیت و آزار بهائیان و سایر اقلیت‌های مذهبی در ایران را بیان کردند. مایلم امروز بر موضوع مزبور تمرکز داشته باشم.

سابقۀ تماس من با جامعۀ بهائی به قبل از انتخاب من به عضویت پارلمان بر می‌گردد که در تمامی طول دوران ریاست من بر شورای شهر بلفاست و دورانی که شهردار شهر مزبور بودم به صورت مشارکت و ارتباط مطلوب ادامه داشت. اگرچه جامعۀ بهائی جامعۀ نسبتاً کوچک مذهبی در ایرلند شمالی است، امّا بسیاری از اعضاء آن نقش بسیار فعّال و برجسته‌ای در جامعۀ مدنی و در ایجاد صلح در ایرلند شمالی ایفا می‌کنند. از این طریق، به میزان تضییقات و اذیت و آزار مذهبی که جامعۀ مزبور همچنان در سرزمین زادگاه این آئین متحمّل می‌شود آگاه شدم.

بسیاری از اعضاء محترم پارلمان از دوران طولانی اذیت و آزار بهائیان ایران آگاهند – این مطلبی است که نمایندۀ محترم لیورپول، ریورساید، (خانم اِلمان) در بحث روز ۱۱ ژانویه ۲۰۱۲ مطرح کردند. امروز، در حالی که به طور اخصّ بر حرکت‌های ایذایی علیه بهائیان ایران تمرکز می‌کنم، بر این باورم توجّه به این مطلب که این روش سازمان یافته و تجاوزکارانه‌ای که بهائیان ایران تحت اذیت و آزار قرار دارند در گسترۀ وسیع‌تر حرکت‌های ایذایی علیه سایر اقلّیت‌های دینی و فرهنگی در جامعۀ ایران منعکس می‌شود، کاری ارزشمند است.

وضعیت حقوق بشر در ایران در سالهای اخیر رو به وخامت بیشتر گذاشته و رفتار مشخّص با جوامع اقلّیت دینی، از جمله مسلمانان سنّی‌مذهب، مسیحیان و بهائیان، به مراتب بدتر شده و فی‌المثل در حکم اعدام علیه کشیش یوسف ندرخانی، مسیحی ایرانی، تجسّم یافته است. این وخیم‌تر شدن وضعیت در گزارش اخیر گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متّحد در وضعیت حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران نیز به طور مستند منعکس شده است. در این گزارش رفتار با جوامع ایرانی بهائی، مسیحی و دراویش به تفصیل بیان شده است. اعضاء هر سه اقلّیت دینی مزبور در معرض بازداشت‌ها و دستگیری‌های خودسرانه و محدودیت آزادی اجتماع قرار گرفته‌اند. اعضاء جوامع دراویش تحت شکنجه و پیگرد قانونی نیز قرار گرفته و به اموال و املاک آنها حمله شده و اولیاء حکومت آنها را مصادره کرده‌اند. بنابراین اعتقادم بر این است که حمایت از حقوق بشر، بخصوص آزادی دین و وجدان که بهائیان در صدد تحقّق آن هستند، به نفع سایر اقلّیت‌های مذهبی نیز هست.

خانم لوئیز اِلمان (لیورپول، ریورساید) (حزب کارگر / تعاون) آیا عالیجناب بانو موافقند که سابقۀ ایران در زمینۀ حقوق بشر عمدتاً هولناک و نفرت‌انگیز است و آیا ایشان حرکت‌های ایذای ایران نسبت به بهائیان را تلاشی برای نابود کردن بهائیان به عنوان یک گروه و دیانت آنها ملاحظه می‌کنند؟

نائومی لانگ: تصوّر می‌کنم که این نکته کاملاً صحیح است. مسلّماً، یادداشت‌هایی که توسّط حکومت در آنجا به جریان افتاده نشان می‌دهد که هدف و مقصود غایی آنها همین است. مایلم این موضوع را شروع کنم.

دو گزارش اخیر – یکی توسّط دبیرکل سازمان ملل متّحد و دیگری توسّط گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متّحد در وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران صادر شد – تحلیلی عمیق از اوضاع جاری وضعیت حقوق بشر در ایران را بیان می‌کند. دکتر احمد شهید، گزارشگر ویژه دربارۀ “تناقضات در چارچوب حقوقی کشور، اجرای متزلزل و بولهوسانۀ حکومت قانون، و مدارا نسبت به مصونیت از مجازات” ابراز نگرانی کرد. او رَوند مزبور نسبت به آزادی دینی را “نگران کننده” توصیف کرده اظهار داشت:

“پیروان ادیان به رسمیت شناخته شده و شناخته نشده، هر دو، سطوح گوناگونی از ارعاب، دستگیری، بازداشت و استنطاق را که بر باورهای دینی آنها تمرکز دارد، گزارش کرده‌اند.”

دبیرکلّ اظهار می‌دارد که از زمان گزارش پیشین به شورای حقوق بشر سازمان ملل متّحد دربارۀ ایران تا کنون “موارد نقض حقوق بشر استمرار یافته و به طور اخصّ روزنامه‌نگاران، مدافعان حقوق بشر، و فعّالان حقوق زنان را هدف قرار داده است … تبعیض علیه گروه‌های اقلّیت همچنان به قوّت خود باقی است و در بعضی قضایا به اذیت و آزار نیز بالغ شده است.” هر دو گزارش به یک جامعۀ اقلّیت دینی در ایران، یعنی بهائیان، اشاره دارند.

آین ستووارت (میلتون کینز جنوبی) (حزب محافظه‌کار): برای شروع این بحث به بانوی نماینده تبریک می‌گویم؛ حوزۀ نمایندگی من در میلتون کینز محلّ جامعۀ چشمگیر بهائی است، و اعضاء آن ممنون هستند که ایشان توانسته این بحث را شروع کند. علاوه بر حرکت‌های ایذایی که ایشان هم‌اکنون بیان کرده‌اند، آیا ایشان واقفند که مؤسّسات متعلّق به بهائیان در ایران نیز هدف اقدامات سوء اولیاء حکومت قرار گرفته و هر روزه سعی دارند برای مؤسّسات مزبور ایجاد مانع نمایند و آنها را به خروج از بازار کار مجبور نمایند؟

نائومی لانگ: بله، من از این موضوع نیز خبر دارم. در واقع بر این نکته کاملاً وقوف دارم که محرومیت اقتصادی و جدا کردن بهائیان از جامعه در ایران بخشی از رویکرد حکومت به حرکت‌های ایذایی است که بدان مبادرت می‌کند، امّا این اقدام بر کسانی که بهائی نیستند نیز تأثیر می‌گذارد؛ یعنی کسانی که غالباً در استخدام مؤسّسات مزبور هستند و در نتیجه شغل خود را از دست می‌دهند.

اذیت و آزار بهائیان ایرانی سابقه‌ای طولانی دارد که به بدایت تأسیس این دیانت برمی‌گردد. بسیاری از بهائیان بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹ دستگیر شده به قتل رسیدند. سلب حق آزادی باور دینی در اوایل دهۀ ۱۹۹۰ به محدودیت‌ها و تضییقات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز کشیده شد که به آن اشاره کرده‌ایم و از طریق محرومیت از معاش، انهدام میراث فرهنگی و ممانعت از دسترسی جوانان به تحصیلات عالیه مانع از رشد و توسعۀ جامعۀ سیصد هزار نفری مزبور شده است. در سالهای اخیر، تعداد بهائیان دستگیر و بازداشت شده به دلایل دینی افزایش یافته است. در سال ۲۰۰۴ تعداد آنها چهار نفر بود امّا در آوریل ۲۰۱۲ به ۱۰۹ نفر رسید. برآورد می‌شود که ۱۱۶ نفر از بهائیان امروز به علّت اعتقاد دینی خود در زندان به سر می‌برند.

گزارشگر ویژه ابتدا از “تبعیض جدّی و شدید” علیه جامعۀ بهائی ایران سخن می‌گوید و در خصوص اذیت و آزار مدوّن و سازمان یافتۀ اعضاء جامعۀ بهائی، از جمله فشار اجتماعی اقتصادی شدید، و دستگیری و بازداشت آنها” اعلام خطر می‌کند.

بنا به دستور محرمانۀ ریاست قوای مسلّح ایران در سال ۲۰۰۵، نهادهای دولتی ایرانی موظّف هستند کلّ جامعۀ بهائی را شناسایی کنند و آنها را تحت نظر قرار دهند. محصّلین بهائی را مقامات مربوطه در مدارس تحت نظر قرار داده به آنها تهمت و افترا می‌زنند، و کسانی که تحت فشار قرار می‌گیرند تا از دیانت خود تبرّی جویند اگر علناً دین خود را اعلام کنند از مدارس و دانشگاه‌ها اخراج می‌شوند.

در تاریخ ۳۱ مه ۲۰۱۲، تعدادی از سازمان‌های حقوق بشر در بیانیۀ مشترکی دربارۀ محرومیت سازمان یافته و تبعیض علیه بهائیان در مؤسّسات تحصیلات عالیه، که نقض میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، ابراز نگرانی کردند. صدها محصّل بهائی گزارش شده که از ورود به دانشگاه‌های دولتی و خصوصی منع شده‌اند. ممانعت از دسترسی به تحصیل در سطح ابتدایی، متوسّطه و عالی به نحوی جدّی در طرد درازمدّت بهائیان از جامعۀ ایرانی تأثیر وفیر دارد.

گزارش گزارشگر ویژه همچنین مدارای حکومت نسبت به کارزار فشردۀ هتک حرمت و افترا را که هدف آن برانگیختن نفرت و تبعیض علیه بهائیان است تقبیح کرد. تبلیغات مزبور تصریح دارد که بهائیان، در همکاری با غرب یا با اسرائیل، به وسائل غیرعادی به جمع‌آوری نیرو پرداخته‌اند یا علیه امنیت ملّی اقدام کرده‌اند. تلاش‌های حکومت ایران برای مرتبط ساختن باورهای دینی با دیدگاه‌های سیاسی براندازی، ترکیب تفرقه‌افکنانۀ فوق‌العاده قوی پدید آورده که در بیانیۀ اکتبر ۲۰۱۱ جامعۀ بین‌المللی بهائی با عنوان “برانگیختن نفرت: کارزار رسانه‌ای ایران برای شیطانی جلوه دادن بهائیان” به نحوی برجسته منعکس گردید. برخلاف تبلیغات مزبور، جامعۀ بهائی به عدم خشونت و عدم حزب‌گرایی متعهّد است.

در میان متخصّصان بین‌المللی پاک‌سازی قومی، نژادی و دینی این ترس اوج می‌گیرد که حملات گسترده‌تر و خشن‌تر علیه جامعۀ بهائی در آینده صورت گیرد. این خوف مبتنی بر وضعیتی است که در سالهای اخیر گسترش یافته است؛ از جمله افشاء اسناد حکومتی است که نیت آنها برای شناسایی بهائیان و تمامی افرادی که با آنها تماس می‌گیرند و نظارت بر فعالیت‌های آنها را برملا می‌سازد.

در ماه مارس ۲۰۰۶، نامه‌ای به تاریخ اکتبر ۲۰۰۵ که در سازمان ملل متّحد رسماً اعلان گردید، نشان می‌داد که ستاد مشترک ارتش ایران به سرویس‌های اطّلاعاتی، واحدهای انتظامی و سپاه انقلاب اسلامی دستور داده که “گزارش جامع و کاملی از کلّیه فعالیت‌های” بهائیان “برای شناسایی کلّیه افراد این فرقۀ ضالّه” تهیّه کنند.

از سال ۲۰۰۵ تا کنون، در کنار پیش‌زمینۀ افزایش ناگهانی عمومی خشونت‌ها علیه بهائیان و املاک و اموال آنها، کارزاری شدید و جدّی در رسانه‌های خبری دولتی علیه بهائیان به راه افتاده، و اذیت و آزار فرزندان آنها توسّط معلّمین و مسئولین مدارس در سراسر کشور رخ داده است.در ماه‌های مارس و مه ۲۰۰۸، ساختار دیانت مزبور مستقیماً مورد حمله واقع شد و به دستگیری و محبوسیت هفت مدیر بهائی که در سطح ملّی فعالیت داشتند منجر شد.

گزارش‌هایی از وضعیت یک جامعۀ بهائی در شهر سمنان می‌تواند مطالعه‌ای موردی دربارۀ مسیر رو به وخامت هرچه بیشتر تضییقات و مصائبی باشد که بهائیان با آن مواجهند. سمنان شهری ۰۰۰ر۱۲۵ نفری واقع در شرق طهران است. در اینجا چندصد بهائی سکونت دارند. در طی سه سال گذشته، گزارش‌های واصله از سمنان شواهد فزاینده‌ای از تلاشی هماهنگ را به دست داده است که نشان می‌دهد به حرکت‌های ایذایی علیه بهائیان شهر مزبور شتابی چشمگیر بخشیده‌اند. آنها در معرض حملاتی برای ایجاد حریق عمدی در منازل و اماکن کسب و کار، تعطیل کردن اجباری مؤسّسات تجاری متعلّق به بهائیان، از جمله حمله و مُهر و موم کردن دو کارخانه در ماه مه ۲۰۱۲ قرار گرفته‌اند؛ تعطیل کردن کارخانه‌ها به بیکاری ۵۳ نفر منجر شده که تعداد زیادی از آنها غیربهائی بودند.

از سال ۲۰۰۹ تا کنون، حدّاقل سی بهائی دستگیر و بازداشت شده‌اند که ۲۶ نفر آنها به زندان محکوم شده‌اند. اولیاء حکومت کارزاری را برای برانگیختن نفرت علیه آنها به راه انداخته‌اند که در طیّ آن جزوات بهائی‌ستیزی توزیع شده، لفّاظی‌های ضدّ بهائی در نماز جمعه در مساجد سمنان به کار برده شده و، شاید آنچه که بیش از همه سبب نگرانی است، آن که محصّلین در مدارس در معرض توهین و تحقیر و بدرفتاری و حتّی خشونت جسمی واقع شده‌اند. سایر محصّلین را معلّمین تشویق کرده‌اند که هم‌کلاسی‌های خود را مورد اذیت و آزار جسمی قرار دهند و مسئولین مدارس در صدد جدا سازی محصّلین بهائی از دیگر شاگردان برآمده‌اند.

بنابراین، جامعۀ بهائی انگلستان عمیقاً نگران است که اولیاء حکومت ایران از سمنان به عنوان مکان آموزشی برای بهبود و اصلاح روش‌هایشان جهت اِعمال ظلم و ستم بهائیان ایران در سراسر کشور استفاده می‌کنند. اهداف کارزار مزبور به نظر می‌رسد همسو با یادداشت ننگین سال ۱۹۹۱ حکومتی باشد که سیاست ریشه‌کنی کلّیه جوامع بهائی در ایران را دنبال می‌کند. در یادداشت مزبور آمده است که رفتار حکومت با بهائیان باید به صورتی باشد که مانع از پیشرفت و ترقّی آنان گردد. در ادامه دستورالعمل‌های روشن برای اخراج بهائیان از تحصیلات عالیه و ثبت نام اطفال بهائی فقط در مدارسی که “از اصول عقیدتی قوی و غالب برخوردارند” صادر شده است. همچنین امر می‌کند از ثبت نام افرادی که خود را بهائی معرفی می‌کنند باید خودداری شود.

آقای نایجل دادز (شمال بلفاست) (حزب اتّحاد دموکراتیک ایرلند شمالی): از بانوی نماینده برای مطرح کردن این موضوع در مجلس عوام تشکّر می‌کنم. در این مواضیع، جلسات متعدّدی با پیتر بلک (Peter Black) از جامعۀ بهائی در حوزۀ نمایندگی خودم داشته‌ام. این مجلس و این کشور، چه در داخل و چه در اظهارات خود، دربارۀ تضییقات بهائیان ایران خوب کار کرده‌اند. آیا ایشان بر این باور است که اتّحادیۀ اروپا می‌توانست به صورت فشار بر ایران برای توقّف حرکت‌های ایذایی و جلوگیری از انهدام غایی بهائیان در آنجا کار بیشتری انجام دهد؟

نائومی لانگ: جامعۀ بین‌المللی کارهای بسیار زیادی می‌تواند انجام دهد، و اتّحادیۀ اروپا باید در این زمینه نقشی ایفا کند. دولت رهبری عظیمی نشان داده و من در صددم در این خصوص که کجا می‌توانند رهبری بیشتری از خود نشان دهند، تقاضای صریحی را مطرح کنم.

وضعیت به وضوح وخیم است و رفتار با جامعۀ بهائی شاخصی است که نشان می‌دهد اولیاء حکومت ایران حاضرند برای اذیت و آزار اقلّیت‌های دینی و فرهنگی دست به هر کاری بزنند. بسیار حائز اهمّیت است که حکومت به لحنی قاطع در صحنۀ بین‌المللی در حمایت از حقوق بشر، که آزادی دین و عقیده بخش کلیدی و مهمّ آن است، سخن بگوید. به این علّت است که من مایلم امروز نگرانی‌ام را با وزیر مطرح کنم.

جیم شانون (استرانگفورد) (حزب اتّحاد دموکراتیک ایرلند شمالی): از بانوی نماینده متشکّرم که این موضوع را امروز در تالار وست‌مینستر مطرح کردند. در حوزۀ نمایندگی من در نیوتاوناردز (Newtownards) جامعۀ بهائی قوی و چشمگیری وجود دارد. اعضاء جامعۀ مزبور نزد من آمدند و نسبت به وضعیت صحّی و لزوم معاینات پزشکی افرادی که در زندان به سر می‌برند ابراز نگرانی کردند.

آیا بانوی نماینده موافقند که وقتی کسی مبتلا به مشکلات صحّی در سلّول فشرده‌ای زندگی می‌کند شرایط طبّی مزبور وضعیت او را وخیم‌تر می‌سازد؟ آیا دولت انگلستان و بخصوص وزیر می‌توانند در این زمینه کاری انجام دهند؟

نائومی لانگ: نگرانی به جایی است که امیدوارم در آنچه که از وزیر و دولت تقاضا می‌کنم انجام دهند به آن نیز پرداخته شود.

این بحث بهنگام است، زیرا کمیتۀ سوم مجمع عمومی سازمان ملل متّحد این هفته در نیویورک مشغول بررسی سابقۀ حقوق بشر ایران است، بنابراین، در انتهای سخنانم، دو تقاضای مشخّص دارم. اوّل، قبل از حمایت مشترک انگلستان از قطعنامۀ مربوط به حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، دولت تمامی تلاش خود را به کار ببرد تا تعداد هر چه بیشتری از نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل متّحد از قطعنامه حمایت کنند و اطمینان حاصل کند که قطعنامه با بالاترین آراء ممکن به تصویب برسد و به این ترتیب حاصل حدّاکثر آراء و عقاید بین‌المللی گردد.

دوم، با توجّه به گزارش‌های دبیر کلّ و گزارشگر ویژه، که قبلاً به آن اشاره کردم، آیا وزیر امور خارجه، به قید فوریت، تقاضا خواهد کرد که هیأت نمایندگی انگلستان در سازمان ملل متّحده در گفتگوی کمیتۀ سوم با گزارشگر ویژه در امور ایران در ۲۴ اکتبر و با گزارشگر ویژه در امر آزادی دین یا عقیده در ۲۵ اکتبر به طور اخصّ وضعیت بهائیان در ایران را مطرح کند؟ در مبادرت به این کار، دولت نه تنها سوء رفتار و اذیت و آزار جامعۀ بهائی ایران را در معرض دید بین‌المللی قرار خواهد داد و به این ترتیب فشاری بیشتر برای پایان دادن به آن وارد خواهد ساخت، بلکه برای بسیاری از مردم در اطراف و اکناف جهان، از هر دین و آئین و عقیده‌ای، امیدی پدید خواهد آورد که جامعۀ بین‌المللی حرکت‌های ایذایی مذهبی را ندیده نخواهد گرفت و آنها را زیر سؤال خواهد برد و این که امر آزادی دین و آزادی و جدان در دولت انگلستان حامی قوی بین‌المللی خواهد داشت.

آلیستر برت، معاون پارلمانی در امور خارجه و مشترک‌المنافع: بسیار خرسندم که تحت ریاست شما، خانم مین (Main)، خدمت کنم. از عالیجناب نمایندۀ محترم شرق بلفاست (نائومی لانگ) از نحوۀ بیان مطالب خویش و از مطرح کردن موضوع کمال تشکّر را دارم. آنچه را که در ابتدای صحبت گفتند کاملاً متوجّه هستم؛ ایشان سابقه‌ای طولانی در پرداختن به این قبیل موضوعات و تشویق اقلّیت‌های دینی مزبور در ایرلند شمالی برای همکاری با دیگران دارند. سابقۀ ایشان با سازمان “درهای باز”، که خیلی خوب با آن آشنایی دارم، و سایر سازمان‌ها در جهت حصول آزادی دینی برای بسیاری از ادیان در وضعیت‌های غالباً دشوار، مداوم و مستمر است. بخصوص به آن علّت، با کمال خوشنودی از آنچه که قبلاً انجام داده‌اند سپاسگزاری می‌کنم و به این بحث جواب می‌دهم. از سایر اعضاء محترم، که نگرانی‌های مشابهی را ابراز می‌دارند، برای مشارکت مؤثّر از هر دو طرف مجلس عوام، نیز سپاسگزارم.

همانطور که بانوی نماینده به کمال وضوح بیان کردند، رفتار با جامعۀ بهائی در ایران، و نیز وضعیت حقوق بشر در ابعاد وسیع‌تر، وحشتناک است. این که دولتی بتواند با اقلیت‌های دینی کشورش اینگونه رفتار کند، آن هم با توجّه به زیربنای مذهبی رژیم کنونی و ادّعاهای همیشگی‌اش دربارۀ احترام به حقوق بشر، واقعاً تکان دهنده است. آنچه که بانوی نماینده امروز به وضوح مطرح کردند تنها بخش کوچکی از مبارزه و تقلای روزمرّه بهائیان معمولی و سوء رفتارهای مداوم و جدّی است که آنها در ایران تحمّل می‌کنند. متأسّفانه، این قبیل تجارب برای من بسیار آشنا است؛ در مواقع بسیاری در مقابل مجلس عوام قرار گرفته‌ام تا نگرانی عمیق خودم را ابراز دارم و در بعضی از مواقع با نمایندگان جامعۀ مزبور در انگلستان، که حمایت خود از بهائیان ایران را نشان می‌دهند، ملاقات کرده‌ام.

از لحاظی، بانوی نماینده و دیگران این نکته را مطرح کرده‌اند که موضوع مزبور تفکیک‌ناپذیر است. امروز، ما به طور اخصّ دربارۀ جامعۀ بهائی صحبت می‌کنیم، امّا می‌دانیم که می‌توانیم دربارۀ سایر اقلّیت‌ها در ایران نیز سخن بگوییم. پیوندی ناگسستنی همۀ آنها را در کنار هم قرار می‌دهد – حمله‌ای به هر یک از آنها به وضوح حمله به جمیع است.

برای آن که وضعیت در ایران روشن شود بگویم: در سال جاری تا کنون بیش از سیصد نفر اعدام شده‌اند؛ در کشور مزبور بیش از هر کشور دیگری در جهان روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان به زندان افتاده‌اند؛ وکلا و مدافعان متعدّد حقوق بشر در زندان به سختی ایّام را به سر می‌برند؛ رهبران مخالف حکومت در بازداشت خانگی هستند؛ و اقلّیت‌های دینی و قومی به نحوی سازمان یافته تحت اذیت و آزار قرار دارند. این کاری نیست که ناتمام مانده باشد.

حال وضعیت جاری را ارزیابی می‌کنم و توضیح می‌دهم که انگلستان چه می‌کند و چه خواهدکرد. سالهای طولانی، بهائیان در ایران ایذاء و آزار و اذیت و تبعیض و خشونت را که در تلاشی مدوّن و سازمان یافته از سوی دولت ایران برای سرکوب جامعۀ آنها اِعمال شده، متحمّل شده‌اند. ایران اینگونه اقدامات را به بهانۀ “امنیت ملّی”، “حفظ نظم عمومی” و سایر ادّعاهای تهی و پوچ توجیه می‌کند. همانطور که بانوی نماینده متذکّر شدند، جامعۀ بهائی آنچه را که ظاهراً یادداشت محرمانۀ دولت ایران به تاریخ ۱۹۹۱ است و از دستگاه دولت می‌خواهد که مانع از پیشرفت و ترقّی جامعۀ مزبور شود، به ما نشان می‌دهد. منشأ و سرچشمۀ این یادداشت هرچه که باشد، ملاحظۀ آنچه که از آن زمان تا کنون بین مردم عادّی رخ داده نشان می‌دهد که هدف حکومت ایران و نگرش آن به امر بهائی به اذیت و آزار سازمان یافته بالغ می‌شود.

رویدادهای بین مردم عادّی این الگو را تأیید می‌کند که بهائیان به نحوی سازمان یافته از حقوق شهروندی ایرانی خود محروم می‌شوند. آنها از اشتغال به کار در بخش دولتی و خصوصی منع می‌شوند، و توانایی کسب معاش از آنها سلب می‌گردد. آنها را از تصدّی مناصب ذی‌نفوذ در جامعۀ ایرانی باز داشته‌اند. املاک و مؤسّسات شغلی آنها مصادره و منازل، اماکن کسب و قبرستان‌های آنها مورد هجوم واقع شده است. کودکان بهائی در مدارس تحت اذیت و آزار قرار می‌گیرند و حق آنها برای رسیدن به تحصیلات عالیه سلب می‌گردد. دانشجویان، اگر مشخّص شود که بهائی‌اند، از ورود به دانشگاه‌ها باز داشته می‌شوند و کسانی که سعی دارند از طریق مؤسّسۀ علمی آزاد (BIHE) جایگزینی برای تحصیلات عالیه ایجاد کنند، همانطور که در گذشته بیانیه‌ای در این خصوص صادر کرده‌ام، به اتّهام تهدید امنیت ملّی دستگیر می‌شوند.

متأسّفانه دستگیر و زندانی شدن از وجوه عادّی زندگی بهائیان شده است. هفت مدیر جامعۀ بهائی که در سال ۲۰۰۸ دستگیر شدند هنوز در زندان به سر می‌برند. آنها، که در معرض محاکمه‌های غیرمنصفانه که منطبق با حتّی قوانین ایران نیست قرار گرفته‌اند، به مدّت طولانی بیست سال حبس محکوم شده‌اند. بسیاری از سایر نفوس، غالباً بر اساس اتّهامات بی‌اساس و بی‌اعتنا به حکومت قانون، دستگیر و محبوس شده‌اند. تجربۀ بهائیان که نظام قضائی ایران آنها را گرفتار کرده وضعیتی است که برای جمعیت ایران به طور اعم بسیار عادّی است. کاربرد خشونت و تحریک به خشونت توسّط آحاد ایرانیان علیه بهائیان متأسّفانه به نظر می‌رسد در ازدیاد است. گزارش‌های واصله به بهائیان از استان سمنان در شمال ایران نشان دهندۀ شتاب گرفتن حرکت‌های ایذایی توسّط حکومت و تشدید سیاست‌های موجود برای زیر نظر قرار دادن، اِعمال تبعیض و اذیت و آزار است.

نشانه‌های هشدار دهنده‌ای از اِعمال فشار بر فعالیت اقتصادی بهائیان در آنجا، از قبیل هجوم مقامات وزارت اطّلاعات در ماه مه به دو کارخانۀ تماماً متعلّق به بهائیان و تعطیل کردن آنها، مشاهده می‌شود. در ۱۷ اکتبر گزارش‌های نگران کننده‌ای از دستگیر کردن هفده نفر دیگر از پیروان امر بهائی در نقطۀ دیگری از ایران را دریافت نمودیم. تا کنون معلوم نشده که چرا دستگیر شده‌اند و به چه جرمی متّهم گشته‌اند.

وضعیت بهائیان در ایران فقط تصویری از نقائص کثیری است که در اجرای حقوق بشر و بی‌اعتنایی به حکومت قانون وجود دارد. این رژیمی است که به نظر می‌رسد به عدم محاکمۀ منصفانه بی‌توجّه است و مردم را بنا به دلخواه خود بازداشت کرده با آنها بدرفتاری می‌کند. این رفتار شرم‌آور ریشه در بسیاری از بدرفتاری‌های دارد که رژیم مرتکب می‌شود.

اعتراض و مخالفت با اولیاء حکومت ایران به علّت سوابقش، یا کنار گذاشته شده یا به سکوت برگزار شده است. تأثیر آن عبارت از مصونیت فزایندۀ مرتکبین نقض حقوق بشر از مجازات بوده است. این دارای تأثیر موحش و هولناک بیشتر بر احترام به حقوق بشر در ایران است. امتناع مداوم ایران از تغییر روش، یا حتّی پرداختن به موضوع به نحوی هدفمند، واقعاً تأسّف‌آور است.

و امّا آنچه که تا به حال انجام داده‌ایم و باز هم انجام خواهید داد، و تعامل ما با سایر نهادهای بین‌المللی، حکومت بریتانیا اجازه نمی‌دهد این قبیل موارد بدون توجّه بگذرد. ما همچنان رویدادها را دقیقاً تحت نظر داریم، علیه حرکت‌های ایذایی نسبت به اقلیت‌های دینی در ایران، از جمله بهائیان، سخن می‌گوییم؛ حرکت‌هایی که نه تنها با قوانین بین‌المللی، بلکه با قوانین ایران و ارزش‌های معترف به آن نیز منافات دارد.

من و سایر وزیران همکارم کلیه موارد خشونت و تبعیض علیه افراد یا گروه‌ها را که به علّت اعتقادات دینی صورت می‌گیرد تقبیح و محکوم می‌کنیم. ما از حقّ آزادی دین یا عقیده، که در میثاق‌های عمدۀ حقوق بشر سازمان ملل متّحد تعریف شده، قویّاً حمایت می‌کنیم. ترویج و ارتقاء حقوق بشر، از جمله آزادی دینی، از اصول سیاست خارجی بریتانیا است. ما مرتّباً برای حکومت‌های ماوراء بحار اهمّیتی را که برای مدارای مذهبی و لغو کلّیه شرایط و سیاست‌های حقوقی مسبّب تبعیض علیه معتقدان به مذاهب قائلیم، تصریح می‌کنیم.

به همین قرار، در خطّ مقدّم جبهۀ بین‌المللی تقبیح رفتار ایران علیه بهائیان و سایر اقلّیت‌های دینی مانند مسیحیان و مسلمانان سنّی‌مذهب هستیم و باقی خواهیم ماند.

در مورد وضعیت حقوق بشر در سطحی گسترده‌تر، انگلستان در مطرح کردن تحریم‌های اتّحادیۀ اروپا در رابطه با حقوق بشر علیه ۷۷ فرد مسئول موارد نقض حقوق بشر در ایران نقشی پیشرو ایفا کرده است. موارد مزبور را سال آینده با شرکای خود در اتّحادیۀ اروپا مجدّداً بررسی خواهیم کرد.

نیک دیکین (نمایندۀ سکانتورپ از حزب کارگر): به نمایندۀ محترم شرق بلفاست (نائومی لانگ) برای مطرح کردن این بحث مهم تبریک می‌گویم. وزیر به وضوح اقدامات اساسی را که دولت انگلستان انجام داده بیان کردند و باید آنها را مورد تحسین و تمجید قرار داد. آیا اینگونه اقدامات هیچ تأثیر مثبتی بر رفتار با بهائیان ایران داشته است؟

آلیستر برت: جواب صادقانه این است که بیان آن واقعاً دشوار است. ایران جامعه‌ای است بسته و به سختی می‌توان اطّلاعاتی کسب کرد، امّا اطّلاعات عینی که ما دریافت می‌کنیم مطلوب نیست. امّا، تأثیری بر جمعیت مردم دارد. انگلستان آنقدر ابله نیست که باور کند که رژیم ایران از طرف کلّیه مردم ایران سخن می‌گوید. ما آنچه را که مردم ایران، در شبکه‌های اجتماعی و امثال آن، به یکدیگر می‌گویند دقیقاً تحت نظر داریم. مردم ایران نفوسی در سطح بین‌المللی فهیم و زیرکند. آنها عملاً بیش از شاید آنچه که ظاهراً در ارتباط، فرضاً، با پرونده اتمی و موضوعات هسته‌ای آگاهی دارند، بر اوضاع حقوق بشر واقف و نسبت به آن نگرانند. آنها مضطربند که احساسی وجود دارد که به عنوان ملّت خوب مسلمانی به علّت جرایمی که حکومت آنها مرتکب می‌شود و آنها به دقّت مراقب آن هستند، در جایگاه متّهم نشانده شوند. به همین علّت، اگرچه ممکن است بر زندگی روزمرّۀ بهائیان و سایر اقلّیت‌ها تأثیری نگذارد، امّا خشم مردم ایران نسبت به این اعمال حکومت در حال افزایش است. به این علّت است که مطرح کردن این قبیل موضوعات و بحث کردن دربارۀ آن در پارلمان و مبادرت به اقداماتی از طریق نهادهای بین‌المللی – که به آن خواهم پرداخت – جهت تضمین آگاهی مردم ایران از این قبیل موضوعات، بسیار حائز اهمّیت است.

جیم شانون: در سایر کشورهای جهان که جوامع دموکراتیک وجود دارد، صلیب سرح قادر به ملاقات زندانیان در زندان و عرضه کمک به آنها است. هلال احمر در خاورمیانه مشابه آن است. آیا هلال احمر در صورت امکان هیچ اقدامی برای تماس و ملاقات با زندانیان مزبور به عمل آورده تا ببیند آیا آنها کمکی دریافت می‌کنند یا به مساعدت نیاز دارند؟

آلیستر برت: سؤال خوبی را مطرح کردید که جوابی برای آن در آستین ندارم. می‌دانم که در بعضی موارد این امکان برای هلال احمر وجود نداشته که با افراد بازداشتی ملاقات کند و صلیب سرح نیز در ممالکی که میسّر بوده گاهی اوقات قادر به این کار شده که همین عدم امکان جنایتی علیه حقوق بشر است. امّا، موارد نقض حقوق بشر در ایران فهرستی بلند و بالا دارد. در این باره تحقیق می‌کنم و برای جناب نماینده مرقوم خواهم داشت و نسخه‌ای نیز برای جناب نمایندۀ شرق بلفاست می‌فرستم.

همانطور که گفته‌ام برای وضعیت حقوق بشر در سطحی گسترده‌تر ما بر این باوریم که تحریم‌های مرتبط با حقوق بشر دارای تأثیرات بین‌المللی است.

بانوی نماینده عنوان کردند که قطعنامۀ سالانه در مجمع عمومی سازمان ملل متّحد را کانادا مطرح کرده است. می‌توانم به ایشان اطمینان دهم که نه تنها از آن حمایت می‌کنیم بلکه به طور فعّال مشغول مذاکره برای جلب حمایت کشورهای بیشتری برای حمایت از قطعنامۀ مزبور هستیم. این نیز مثال دیگری از تقبیح بین‌المللی است که وقتی ایران سعی دارد ادّعا کند که دارای دوستانی در سطح بین‌المللی است و تنها تعداد محدودی از کشورهای غربی و اسرائیل هستند که غالبا علیه آن رأی می‌دهند، سبب بطلان ادّعایش شود. این تقبیح بین‌المللی ادّعای مزبور را تکذیب می‌کند. در رابطه با نگرانی دیگر بانوی نماینده، در مداخلۀ خودمان در سازمان ملل متّحد به بهائیان به طور اخصّ اشاره خواهیم کرد. اطمینان خواهیم یافت که این موضوع به طور اخصّ در دستور کار ما باشد.

در مارس ۲۰۱۱ در انتصاب گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متّحد در وضعیت حقوق بشر ایران، برای منصوب شدن دکتر احمد شهید، که چندین مرتبه با او صحبت کرده‌ام، سخت تلاش کرده‌ایم. ما در نقش خطیر و مهمّ او در تحقیق موارد نقض حقوق بشر و تلاش برای مشارکت فعّال برای جلب توجّه ایران به نگرانی‌های بین‌المللی از او حمایت می‌کنیم. جدیدترین گزارش او، که امروز عرضه شده، و دربارۀ آن اظهار نظر خواهم کرد، تصویر وضعیت دهشتناک جامعۀ بهائی ایران را که ما در دست داریم مورد تأیید قرار می‌دهد.

بانوی نماینده از دبیرکلّ سازمان ملل متّحد نقل قول کردند. کار دیگری نمی‌توانم بکنم مگر این که خود من نیز نقل قول کنم که وی اظهار داشت، “اذیت و آزار سازمان یافتۀ اعضاء جامعۀ بهائی، از جمله فشار شدید اجتماعی و اقتصادی و دستگیری و بازداشت” واکنش عمدۀ ایران به امر بهائی است.

مارک دورکان (نمایندۀ فویل، حزب دموکراتیک اجتماعی و کارگر): از جناب وزیر متشکّرم که این مورد و مواضیع دیگر را تصدیق کرده همّت و پشتکار خود در رابطه با آن را بیان کردند. همچنین اقدام بانوی نمایندۀ شرق بلفاست (نائومی لانگ) را تحسین و تمجید می‌کنم. آیا آقای وزیر بیان می‌کنند که آیا، بدون این که خطر انتقام گیری، یا سرکوب بیشتر، متوجّه بهائیان شود، برای مسئولین دیپلماتیک اتّحادیۀ اروپا میسّر است که در وضعیت فعلی در رابطه با جامعۀ بهائی مشارکتی فعال‌تر و مستقیم‌تر داشته باشند و حدّاقلّ کاری کنند که حس منزوی و درمانده شدن را که ممکن است جامعۀ مزبور در حال تحمّل اذیت و آزارهای متعدّد و کثیر احساس کنند، کاهش یابد؟

آلیستر برت: تصوّر می‌کنم ما راهنمایی را به طور محلّی دریافت کنیم که بهترین شکل مشارکت با جامعۀ بهائی چگونه خواهد بود. مایل نیستیم کاری کنیم که زندگی را دشوارتر سازد. جامعه‌ای بسته است بنابراین وارد شدن جهت ملاقات محلّی نمایندگان می‌تواند مشکل باشد. از کسانی که قادر باشند که از ایران بیرون بیایند و با دیگران تماس بگیرند تا حقیقت را دربارۀ آنچه که رخ می‌دهد و بتوانند خود را درگیر قضایا کنند به گرمی استقبال می‌کنیم. مسلّماً می‌توانیم اطمینان دهیم که هرچه که میسّر باشد انجام می‌دهیم.

اگرچه ایران گاهی اوقات پیشنهاد گفتگو با جامعۀ بین‌المللی دربارۀ سابقۀ حقوق بشر خود را داده، امّا مکرّراً از پیگیری موضوع خودداری نموده است، بنابراین از نظر من تلاش‌های ایران صادقانه و واقعی نیست. مثلاً، ایران هنوز به توصیه‌های کمیتۀ حقوق بشر سازمان ملل متّحد، بعد از بررسی‌هایی که تحت میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی انجام داده، یا توصیه‌های گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متّحد در گزارش مارس ۲۰۱۲ به شورای حقوق بشر هیچ عکس‌العملی نشان نداده است. همچنین هیچ پیشرفتی در اجرای بررسی ادواری جهانی‌اش که در شورای حقوق بشر سازمان ملل متّحد انجام شد، مشاهده یا گزارش نشده است.

پیام ما به ایران این است که از مطرح کردن سؤالات مشکل و برجسته کردن موارد نقض حقوق بشر در هر جایی که مشاهده کنیم، خسته نخواهیم شد تا آن که ایران برای پرداختن به نگرانی‌های ما قدم‌های واقعی لازم بردارد. اذیت و آزار بهائیان ایران و سایر اقلّیت‌های دینی باید متوقّف شود، و اقدامات گسترده‌تر رژیم ایران در سرکوب اقلّیت‌ها یا دیدگاه‌های جایگزین نیز باید خاتمه یابد. ایران سابقه‌ای شرم‌آور در بازداشت مدافعان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان دارد، و به نظر می‌رسد در کمال سنگدلی و قساوت آماده است با بی‌قیدی از ابزارهایی مانند مجازات اعدام برای ارعاب استفاده نماید.

حکومت ایران باید از عزم جزم بهائیان که در کمال آرامش و مسالمت قصد دارند، به عنوان بخشی از جامعۀ متنوّع و متحمّل و بامدارای ایران، با سایر ایرانیان ایرانیان در کنار هم زندگی کنند استقبال نماید. ما همچنان از ایران می‌خواهیم رفتار هولناک و نفرت‌انگیز خود را اصلاح کند و در حمایت از جامعۀ بهائی در مصیبتی که در آن قرار دارند ابداً اغماض نخواهیم کرد.

منبع:

http://www.publications.parliament.uk/pa/cm201213/cmhansrd/cm121024/halltext/121024h0002.htm#12102442000004

Comments are closed.